کوت عبدالله یکی از مناطق حاشیه ای جنوب شرق احواز است. حی مشعلی، الشکاره الاولی (شکاره یک)، الشکاره الثانیه (شکاره دو) ، اسلام آباد شرقی، اسلام آباد غربی، الدرویشیه، حی الجهاد(گاومیش آباد)، حی المجد(اریا)، استیشن، کوت سید صالح، کوت الامیر، کوت النواصر، قلعه کنعان، هسته اصلی کوت عبدالله، خزامی و بازار خزامی وچندین منطقه و روستای به هم پیوسته دیگر، نشیمن گاه مردمان بومی عرب آن مناطق است. این مناطق در زبان ساکنان آنجا به “مسیر کوت عبدالله” معروف هستند.
مناطق یاد شده همانند بسیاری دیگر از مناطق عرب نشین، از امکانات و خدمات اجتماعی، بهداشتی، آب شرب سالم و دیگر امکانات فرهنگی بی بهره بوده وهستند. در سوی دیگر نیروهای تا دندان مسلح و امنیتی رژیم همواره در این مناطق با جنبش ملی عرب برخوردی قهر آمیز و خونین داشته و دارند. دولت های متوالی و استانداران نظامی و امنیتی رژیم در اقلیم احواز هیچ گونه توجهی به توسعه و تامین امکانات بدیهی ساکنان این مناطق نداشته اند.
بر آوردهای اولیه از تعداد ساکنان مسیر کوت عبد الله، گویای این است که بیش از ۴۰۰ هزار شهروند عرب در این مناطق زندگی می کنند. ساکنان این مناطق همانگونه که اشاره شد از ساده ترین حقوق شهروندی خود محروم هستند . شهروندان این مناطق همواره نسبت به محرومیت های فراگیر و مهندسی شده توسط رژیم اعلام اعتراض و انزجار کرده اند.
“حمیدیه” نیز دارای ۴۰ هزار شهروند عرب است. این شهر در ۲۵ کیلومتری غرب احواز واقع است. همچنین بیش از۳۰ روستا که بالغ بر ۵۰ هزار شهروند را اسکان داده اند، بخشی از این شهر هستند. مسیر کوت عبدالله وحمیدیه مناطقی صد در صد عرب نشین هستند. این دو منطقه در جریان انتفاضه ملی ملت عرب بر ضد رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی، در سال ۲۰۰۵ و به تبع آن سال های دیگر همانند شش تنفسی برای شهر احواز عمل می کردند. به گونه ای که نیروهای انتظامی همواره در اداره امور امنیتی در زمان های حساس دچار دلهره و ترس و سراسیمگی می شدند. چرا که امنیتی ها همزمان می بایست در چندین نقطه به جنگ مردم بروند حال آنکه این نقاط کیلومتر ها از هم فاصله دارند. این امر باعث می شود که اداره امنیتی این مناطق در زمان های برگزاری تظاهرات از دست آنان خارج شود.
در این میان و در یک برنامه سیاسی خبیث وشیطنت آمیز، وزارت کشور دولت اشغالگر به دنبال آن است که مناطق مسیر کوت عبدالله را به شهرستان تغییر دهد. وضعیت حمیدیه نیز چنین خواهد بود. سئوال اینجاست که چرا رژیم در این برهه به دنبال ایجاد دو شهرستان جدید است؟ در حالی که همین مناطق را می توان با همان وضعیت به گونه ای اداره کرد که تمام کمبودهای موجود رفع شوند و در همان جدول وتقسیمات باقی بمانند.
به نظر می رسد دولت اشغالگر جمهوری اسلامی نه برای رفع محرومیت های این مناطق، بلکه به منظور ایجاد پایگاه های امنیتی جدید نیازمند باز تقسیم این مناطق است. دولت ایران به دنبال آن است که مناطق عرب نشین را به یک سری کانتون و جزایر از هم جدا تقسیم کند. این اندیشه تقسیم مناطق عرب نشین یک اندیشه امنیتی است. تردیدی نیست که گردانندگان این برنامه به دنبال رفع محرومیت و ایجاد ردیف بودجه های جدید برای این مناطق نیستند.
آنان خواهان این هستند که در هر یک از این مناطق یک (اداره اطلاعات) ایجاد شود. به دنبال این کار یک یگان انتظامی، چند یگان نظامی و چندین اداره عریض و طویل ایجاد می کنند که تمام کارمندان آنها از غیر بومیان و یا مهاجرانی از دیگر شهرهای غیر عرب هستند.
به این ترتیب مقدمات امور تغییر بافت جمعیتی در این مناطق خود به خود آغاز می شود. در نگاه کلی این برنامه که شباهت زیادی به عملکرد صهیونیستها در مناطق اشغالی فلسطین دارد، جمعیتی بالغ بر ۵۰۰ هزار نفر از بار جمعیتی شهر اهواز کاسته می شود. در همین برنامه نیز از حوزه جغرافیایی کار نیروهای امنیتی در احواز کاسته شده و در سوی دیگر بر حضور نیروهای امنیتی و پایگاههای امنیتی جدید التاسیس در مسیر کوت عبدالله و حمیدیه افزوده خواهد شد.
معنای این اتفاق به هیچ وجه پیشرفت اقتصادی، فرهنگی و یا رفع محرومیت های موجود نخواهد بود. دولت اشغالگر به دنبال آن است که با حضور امنیتی خود در مناطق عرب نشین، کوت عبدالله و حمیدیه را از احواز جدا ساخته یا به تعبیری حضور سیاسی ساکنان عرب این دو منطقه را به کلی معدوم کنند و از فعالیت سیاسی اهالی این مناطق جلو گیری نمایند. همزمان با این کار، حلقه امنیتی را بر شهر اهواز تنگ تر می کنند. اشغالگران جمهوری اسلامی بر این باورند که با حضور امنیتی و سرکوبگر خود توان کنترل سیاسی امنیتی خود را افزایش می دهند! غافل از آنکه حضور فیزیکی نیروهای امنیتی در هیچ جای جهان نتوانسته مشکلات سیاسی، اقتصادی را حل کند بلکه این روند همیشه و در طول تاریخ به نابودی نیروهای اشغالگر انجامیده است.