بررسی مشکلات زیست محیطی در اقلیم اهواز (استان خوزستان) کار ساده ای نیست. دلیل آن نیز یکی پیچیده بودن مسائل محیط زیست است و دیگری به دلیل شمار زیاد این مشکلات است لذا در این مقاله سعی می شود به جای پرداختن به تک تک این مشکلات ، سیاستها و طرحهایی که این مشکلات را در پی داشتند بررسی شوند.
تعادل طبیعی موجود در محیط زیستمان امری بسیار پیچیده است بطوری که فاکتورهای بسیار متعددی در حفظ آن نقش دارند ، هرگونه تغییر خارج از اراده طبیعت در هریک از این فاکتورها می تواند نقش مخربی داشته باشد و تعادل موجود در محیط زیست را بهم زند. از طرف دیگر ایجاد تغییر در یکی از این فاکتورهای طبیعی منجر به تغییر در دیگر فاکتورها می شود بطوریکه می توان گفت که ایجاد تغیرات غیر طبیعی در یکی از فاکتورهای محیط زیست در ارتفاعات کوههای زاگرس به راحتی به دورترین مناطق مرزی اهواز همچون محمره و عبادان خواهد رسید و اثراتش را در تمام منطقه می توان مشاهده کرد. حال اگر تغییراتی که انسان در فاکتورهای محیط زیست انجام می دهد تنها محدود به شمار معدودی از این فاکتورها نشود و بیشتر آنها را دستخوش تغییر سازد، دیگر فاجعه حتماً در راه است.
در ابتدا و جهت وارد شدن به موضوع بررسی مشکلات محیط زیست اقلیم اهواز ، نیاز است که نگاهی سریع به عناصر مهم محیط زیست این اقلیم داشته باشیم. سپس به تغیراتی که نظام جمهوری اسلامی در طبیعت بوجود آورد پرداخته می شود. پس از آن تاثیر زیانبار این تغیرات بر محیط زیست بررسی می شود و در پایان سیاستهای دخیل در این تغیرات تهدید کننده محیط زیست معرفی می شود.
رودخانه های مهم اقلیم اهواز رودخانه های کارون ، دز ، کرخه و جراحی هستند.این رودخانه ها از سلسله رودهای زاگرس سرچشمه می گیرند و راه های پر پیچ و خم طولانی در استانهای اطراف اقلیم اهواز همچون چهارمحال و بختیاری ، ایلام ، لرستان، کهگیلویه و بویر احمد را سپری می کنند تا به اقلیم اهواز وارد شوند . در روزگاران خوش قبل از بحران کنونی محیط زیست، که در حدود دو دهه است که شروع شده است و این روزها در اوج خود بسر می برد، این رودخانه ها با جریان پرآبشان علاوه بر تأمین آب شرب مناسب و آب مصارف کشاوزی ، منبع اصلی و شریان حیات تالابهای اقلیم اهواز محسوب می شوند. در جلگه اهواز پایین بودن سطح زمین نسبت به سطح دریا سبب شده است تا از روزگاران قدیم آبهای رودخانه های اقلیم اهواز در مناطقی وسیع جمع شود و هور العظیم ، هور الفلاحیه ، هور مزرعه و تالاب شیمبار را بوجود آورد. مساحت هور العظیم در حدود ۱۲۰ الی ۱۳۰ هزار هکتار می باشد. هور العظیم ، هور عظیمی است که دوسوم آن متعلق به عراق است و یک سوم آن در خاک اقلیم اهواز .
منابع آبی هور العظیم از رودخانه کرخه ،سابله ، و رودخانه های عراق تامین می شود. بزرگترین هور اقلیم اهواز ، هور فلاحیه (تالاب شادگان) است. وسعت این هور در حدود ۴۰۰ هزار هکتار است. منابع آبی آن از رودخانه جراحی تأمین می شود. اهوار (تالابهای اهواز) با داشتن وسعتی بیش از ۶۰۰ هزار هکتار از جایگاه زیست محیطی والایی برخوردار هستند. کارشناسان تالاب ها را ریه های پالاینده زمین می دانند. کافی است که در اهمیت تالابها نقاط زیر را مطرح کرد :
۱- افزایش رطوبت هوا در سطح منطقه
تجمع آب در تالاب ها و دمای بالای هوا سبب تبخیر آب می شود و رطوبت هوا را بالا می برد. در این زمینه هور العظیم که در مرزهای غربی ایران با عراق قرار دارد نقش مهمی در مهار طوفان های شنی دارد که از سوی صحرا های عراق و سوریه و عربستان به سمت منطقه روانه می شود .همچنین این رطوبت در عمل آوردن محصولات کشاورزی و ثمر دهی نخیل خرما و دیگر درختان نقش مهمی ایفا می کند. اهمیت فاکتور رطوبت برای اقلیم اهواز زمانی مشخص می شود که بدانیم این اقلیم از میزان بارندگی سالانه خیلی کمی برخودار است و دشتهای وسیع این اقلیم سالی تنها دو الی پنج بار و به میزان کمی بارش باران دارند.
۲-تأمین پوشش گیاهی سبز در مساحتهای وسیعی از زمین ها که خود پناهگاهی است برای صدها نوع پرنده و جانور.
۳-نقش مهمی در تصفیه پسابهای کشاورزی حاوی مواد شیمیائی از قبیل نیتروژن دارد.
۴-زندگی و امرار معاش ده ها هزار انسان که در این گونه مناطق ساکن هستند، به وجود تالاب ها وابسته است.
مردمی که در کنار این تالاب ها از آبهای شیرین ورودی به این تالابها برای کشاورزی استفاده می کنند ،صیادان ماهی و آبزیان و پرندگان، همه و همه زندگی آنها بسته به این تالاب ها است.
از دیگر عناصر مهم محیط زیست در اقلیم اهواز ، بیشه ها (زُر به عربی) هستند که همچون تالاب ها حیات آنها به شعبه های انشعابی از رودخانه های کارون، دز، کرخه و جراحی بسته است.
همچنین نخلستانهای وسیع اقلیم اهواز از عناصر مهم محیط زیست اقلیم اهواز هستند. نخل از محدود درختانی هستند که با هوای خشک این اقلیم سازگار هستند و در مقابل گرمای زیاد منطقه استوار هستند . تقریباً تمامی وسعت این نخلستان در شهر های جنوبی اقلیم اهواز همچون محمره و عبادان و فلاحیه قرار دارند. حیات این نخلستانها بسته به آب رودخانه ها است. هرگونه کاهش در آورد آب رودخانه های اقلیم اهواز سبب پیشروی آب دریا به داخل نهرهای آبیاری این نخلستانها شده و مرگ آنها را در پی خواهد داشت . البته باید ذکر کرد که حدود هفتاد درصد از نخلستانهای اقلیم اهواز در جریان جنگ ایران و عراق تلف شدند.
پس از این بررسی کوتاه عناصر مهم محیط زیست اقلیم اهواز به بررسی تغیراتی که جمهوری اسلامی در چرخه طبیعی محیط زیست این اقلیم بوجود آورده است می پردازیم.
تغییراتی که جمهوری اسلامی در چرخه طبیعی محیط زیست بوجود آورد به شکل آتی است.
۱-انحراف آب از بستر اصلی آن:
پروژه های انحراف و انتقال آب بیش از ۶۰ سال است که آغاز شده است. سدها و تونل های متعددی بر روی حوزه آبریز کارون، حوزه آبریز دز و کرخه و همچنین بر روی خود این رودخانه ها ساخته شده است که سبب کاهش نسبت بالایی از آورد این رودخانه ها شده است. از جمله این سدها و تونل های انحراف و انتقال آب می توان به سد انحرافی و تونل چشمه لنگان (اصفهان) سد انحرافی و تونل سبز کوهرنگ ۱ و کوهرنگ ۲ (چهارمحال و بختیاری) ،سد انحرافی و تونل سبز کوه (چهارمحال و بختیاری) ،سد و تونل کوهرنگ ۳ (اصفهان ) اشاره کرد.
۲-ذخیره آب و توقف جریان طبیعی آن:
از دیگر اقدامات جمهوری اسلامی که طبیعت را دستخوش تغییر سد سازی است . آب در دریاچه پشت این سدها نگه داشته می شود و طبق جدولی از قبل تعیین شده و منطبق با اهدافی که سد بر اساس آنها ساخته شده است رها می شود. در این زمینه باید ذکر کرد که اهداف متعددی از ساخت سدها وجود دارد. مهترین این اهداف تولید نیروی برق آبی است. اهداف دیگر همچون تأمین آب شرب خانگی و صنعتی ومهار آب جهت مصارف کشاورزی در مراحل بعدی هستند.
در دو دهه اخیر دولت جمهوری اسلامی به پروژه های سد سازی سرعت بخشیده است. به عنوان مثال در اقلیم اهواز؛ ۴۰ سد بر روی حوزه آبریز کارون بزرگ، ۱۶ سد بر حوزه آبریز کرخه و ۱۳ سد بر حوزه آبریز جراحی ساخته شده و یا درحال ساخت است.
در این میان، ۸ سد روی رودخانه کارون، یک سد وچند تونل انحرافی روی رودخانه دز و ۳ سد روی رودخانه کرخه ساخته شده است. علاوه بر این احداث ۱۴۵ سد دیگر بر رودخانه های اقلیم اهواز در دست بررسی هستند. فهرست این سدها را می توان به پیوست این مقاله پیدا کرد.
جمع آوری آبهای سطحی پراکنده و ذخیره سازی آنها در سفره های زیر زمینی نیز یکی دیگر از دستکاریهای جمهوری اسلامی در طبیعت است .
۳- تأسیس طرح های عظیمی که بقای آنها خارج از توان طبیعت خشک اقلیم اهواز است :
مهمترین طرحی که در این بخش می توان از آن نام برد طرح توسعه نیشکر است. این طرح بر مساحت های وسیعی در دو طرف رودخانه های کارون و رودخانه دز تاسیس شد و از هفت تپه در ۱۲ کیلومتری شمال اهوازشروع و تا حوالی شهر محمره در ۱۳۰ کیلومتری جنوب اهواز ادامه پیدا می کند . به زبانی دیگر مزارع نیشکر بر زمینی به طول تقریبی ۲۵۰ کیلومتر وعرض متغیر از تا ۱۵ تا ۵۰ کیلومتر ایجاد شده اند.
در این طرح مساحتی صد هزار هکتار زمین حاصلخیز زیر کشت محصول نیشکر رفت. نیشکر یکی از محصولاتی است که از سوی سازمان های طرفدار محیط زیست بعنوان یکی از عوامل اساسی خشک شدن زمین معرفی شده است. چرا که این محصول به میزان آب بالایی نیاز دارد. نیشکر یکی از مهمترین تولید کنندگان آلودگی های زیست محیطی در سطح جهان است. همچنین به عقیده کارشناسان این محصول در دراز مدت سبب تخریب زمینهای کشاورزی زیرکشت می شود.
از دیگر طرح هایی که نیازمند آب فراوان است طرح حوزچه های پرورش آبزیان است که شمار عدیدی از طرح ها دراقلیم اهواز به اجرا گذاشته شده است.
۴- واگذاری ریه های طبیعت (تالابها) به گروه ها و سازمان ها جهت انجام فعالیت های صنعتی و اقتصادی .
از مهمترین این واگذاری ها واگذاری هورالعظیم به شرکت نفت جهت حفاری و استخراج نفت است . کمیسیون اقتصادی دولت در سال ۱۳۸۷ با توجیه اینکه میدان نفتی آزادگان یک میدان نفتی مشترک بین ایران و عراق است و به هول عقب ماندن از عراق در استخراج نفت از این میدان مجوز بهره برداری از نفت در هور العظیم را به وزارت نفت صادر کرد. معاون وقت سازمان محیط زیست آقای دلاور نجفی حاجی پور در این باره چنین گفته است:
“آخرین یافته های وزارت نفت از میدان نفتی آزادگان نشان می دهد که این میدان نفتی به رغم اصرار و گزارشات خلاف واقع میدان مشترک نفتی بین ایران و عراق نیست و نتایج این اکتشافات به خوبی نشان می دهد که این میدان نفتی تماما در سرزمین ایران واقع شده است.
در جلساتی که با مدیران وزارت نفت در دوران تصدی معاونت سازمان داشتم، نقشه های محرمانه چاههای نفت و مشخصات منطقه را مشاهده کردم که نشان می دهد این میدان اصلا میدانی مشترک نیست و تنها بهانه ای برای استخراج نفت بدون ایجاد مزاحمت و نظارت سازمان دیده بان تالابهای ایران است.”
این امر نشان می دهد که شرکت نفت جهت معاف شدن از مراعات محیط زیست، دست به فریبکاری زده است تا با سوء استفاده از حرص و طمع دولت، محیط زیست اقلیم اهواز را نابود کند.
پس از بررسی اقدامات جمهوری اسلامی در دستکاری های وسیعی در محیط زیست به بررسی نتایج این دستکاری ها فاجعه بار می پردازیم.