متاسفانه حقوق زن عرب احوازی از همیشه مورد بی توجهی قرار گرفته و به طور کلی پایمال شده است. جدای پایمال شدن آن توسط خانواده ،جامعه ومحیط نیز نقش وسیع تری در این میان دارد و همچنین حکومت خودکامه فارس برای پیاده کردن سیاست های پاکسازی نژادی, زن عرب را مورد هدف قرار داده. نمی خواهم در اینجا به چگونگی پایمال شدن حقوق زن عرب توسط خانواده و محیط بپردازم زیرا که این موضوع به تحقیق و بررسی متخصصانه از جانب دانشوران مسائل خانواده و اجتماع مربوط می شود و انها باید به این مسآله پرداخته و ان را مورد أهمیت و نقد و بررسی قرار دهند.
و اما نکات مهمی که می خواهم به انها بعنوان یک شهروند عرب احوازی که حق رای در موردشان دارم أشاره کنم, و ان هدف قرار گرفتن زن عرب توسط حکومت خبیث اخوندی است که در سالهای اخیر رشد بالایی داشته و متاسفانه بسیاری از این زنان بیگناه خود نمی دانند که مورد هدف قرار گرفته اند.
یکی از این نکات، سقط ناخواسته (Miscarriage) جنین است که اخیرا بصورت غیر طبیعی در میان زنان عرب أفزایش یافته و دلایل آن برای انها مبهم بوده و به جرات میتوان گفت از جانب وزارت بهداشت و مسؤولان مربوطه مورد أهمیت قرار نگرفته . ألبته قابل ذکر است که طبق امارهای غیر دقیق و غیر رسمی کانون پزشکی ایران، سقط جنین خواسته(Abortion) و ناخواسته( Miscarriage) رشد ٢٠% درشمال الاحواز( خوزستان) داشته که رتبه ی اول در کل ایران را به خود اختصاص داده. سن بالآی زن ، ابتلا به دیابت، هورمون های نا متوازن زن و بیماریهای روحی و روانی إز مهم ترین و مؤثر ترین عوامل سقط جنین در هفته های اول بار داری است. اما متاسفانه بیمارستان های احواز در سالهای اخیر پذیرای زنان جوان عربی است که سقط جنین ناخواسته داشته و بسیاری از انها سابقه هیچ کدام از بیماریهای ذکر شده را دارا نبوده اند. لذا مورد اهمیت قرار نگرفتن این امرتوسط مسوولان مربوطه و مبهم بودن دلایل آن را میتوان عمدی و برنامه ریزی شده تلقی نمود.
نکته دیگر اینکه زنانی که در این میان موفق به حفظ جنین و بارد اری خود شده توسط متخصصین زنان و زایمان مورد کنترل قرار گرفته و برای انها وقت معین اجرای عمل جراحی سزارین(Caesarean) گذاشته میشود. به طورکلی طبق امارهای جهانی ۱۰ % زایمان ها در جهان به صورت سزارینی انجام میگرد (و آن در شرایطی است که سر نوزاد بزرگتر از لگن مادر و یا جنین در پوزیشن مناسبی قرار نگرفته) در حالیکه امارهای غیر رسمی ایران عمل سزارینی در ایران را ۳۵ تا ۴۰ درصدی نشان میدهد که در سالهای اخیر این در صد رشد خیالی و فراوانی داشته. سزارین جدای اینکه از لحاظ زیبایی تأثیرات منفی بر اندام زن باقی میگذارد، از لحاظ پزشکی نیز زن ملزم به رعایت مقرراتی است که از جانب پزشکان بر وی تحمیل میشود. این مقررات شامل کنترل بارداری در کوتاه مدت (حد اقل دو سال)به دلیل عدم التیام زخم عمل سزارین،و همچنین به زنان سزارینی هشدار داده میشود که نمی توانند بیشتر از دو و یا حد اکثر ممکن سه فرزند داشت, زیرا بارداری های مکرر جان مادر را در معرض خطر قرار میدهد.علاوه بر این، هزینه سزارین هم اکنون سه برابر حقوق ماهیانه یک کارمند دولتی است. عوارض بیهوشی و افزایش دهیدراسیون(Dehydration) و عفونتهای زخم سزارین و استفاده مرتب از داروهای مسکن و افزایش بیماریهای افسردگی و روحی روانی را نیز میتوان از تاثیرات جانبی(Side Effects) سزارین نام برد .شاید بتوان گفت در این میان در صد بسیار کمی از میان زنان عرب احوازی موفق به زایمان طبیعی میشوند و این دسته از زنان در واقع زنانی میباشند که در شرایط بسیار سخت مادی قرار دارند و پرداخت هزینه مراجعه به کلینیک و یا عمل سزارین برای انها غیر قابل تحمل است و یا زنانی که از لحاظ فرهنگی در سطح پایینی هستند و از اهمیت به سلامت جنین و شرایط بارداری سالم غافل وبه دورند. متاسفانه بیشتر این زنان در طول بارداری و پس از زایمان دچار بیماریهای مختلفی از قبیل بیماریهای عفونتی و رحمی و بیماریهای روحی روانی و سوء تغذیه میشوند و همچنین نوزادانی که در این اوضاع متولد میشوند نیز غالبا از لحاظ سلامت درمعرض خطر هستند (به دلیل عدم مراجعه به بهداشت و مطلع نبودن از نیازهای اولیه کودک از قبیل واکسیناسیون(Vaccination) به وقت و معاینه نشدن نوزاد و مطلع نشدن به موقع از ابتلا به بیماریهای شایع در منطقه). به طور کلی زنان عرب أحوازی شانس بسیار کم و نا چیزی برای داشتن دوران بارداری سالم و تحت نظر متخصص زنان و زایمان همراه با زایمان طبیعی دارند.
سومین نکته ای که در واقع مکمل نکات فوق میباشد اجرای عمل لوله بندی(Tubal Ligation)، ( جلوگیری از عمل تخمد انها یا تخم گذاری در لوله رحم) برای زنان پس از زایمان سزارینی در بیمارستانها و بدون درایت انان میباشد. این زنان بعد از گذشت زمان با عوارضی از قبیل: احتمال تغییر میزان قاعدگی, افزایش احتمال حاملگی خارج رحمی(در صورت وقوع بارداری), خطرهای بیهوشی وایجاد کیست تخمدان وغیره میشوند. لذا این زنان به ناباروری خود شک نموده و بعد از مراجعه و پیگیری وصرف هزینه های کلان به حقیقت پی برده، بعضی از انها موفق به باز کردن لوله های رحم و بارداری مجدد شده و بسیاری از انها که اغلبیت را تشکیل میدهند با حقیقت تلخی روبرو میشوند و آن اینکه لوله های رحمی انها فقط مسدود نمی باشند بلکه بطور کلی توسط عمل جراحی بریده و قابل باز شدن نیستند . به این معنا که این زنان جوان هرگز قادر به باروری نمی باشند و حق مادر شدن دوباره را ندارند، حقی که خداوند ان را نصیب زن کرده، زنان بیگناه عرب آن را به دلایل عرب بودنشان توسط حکومت ایران از دست می دهند. رژیم اخوندی برای پیاده کردن نقشه های پلید و شوم خود اینگونه به حقوق طبیعی و خدادادی زنان نیز رحم ننموده و انها را هدف قرار داده تا بدینوسیله از زاد و ولد عربها جلوگیری کرده و زنان عرب را قربانی سیاست های غیر انسانی خود نموده و به هدف خود که مهانا پاکسازی نژادی است دست یابد.