سرکوب وحشیانه انتفاضه بیضاء
انتفاضه ۱۵ آوریل اولین قیام مردمی مسالمت آمیز درمقابله با ستم وتبعیض ملی و قلع وقمع نبود. قبل از آن قیام های مسالمت دیگری همچون قیام ملت عرب در سال ۱۳۵۸ شمسی در محمره و تظاهرات گسترده جوانان عرب سال ۱۳۶۴ شمسی نیز قیام هایی صلح جویانه وکاملا به دور از خشونت بود. انتفاضه ۱۵ آوریل ۲۰۰۵ از آن جهت به انتفاضه بیضاء (انتفاضه سفید) شهرت یافت که اولا مسالمت آمیز بود وثانیا اشاره به سفید شدن احواز به هنگام خروج هزاران شهروند عرب دشداشه پوش عرب در خیان های شهرهای مختلف اقلیم احواز دارد.
انتفاضه ملت عرب نیز از همان آغاز انتفاضه ای کاملا صلح جویانه بود. طراحان تظاهرات و کسانی که برای این قیام وسیع مردمی هماهنگی لازم را انجام داده بودند خود از مروجان ایده فعالیت مسالمت آمیز و به دور از خشونت بودند وهستند. یکی از گروههای سیاسی فعال در آن دوره “جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز” بود که با همکاری چندین تشکل سیاسی علنی وسری دیگرهماهنگی های لازم جهت ابراز انزجار مردم عرب احواز از طرح های غیرانسانی دولت مرکزی را انجام داد.
با همکاری چندین تشکل سیاسی عرب احوازی هسته ای با نام “اللجنه التنظیمیه للاحتجاجات الجماهیریه فی الاحواز” (کمیته هماهنگی برگزاری اعتراضات مردمی در احواز) تشکیل شد و از حدود سه هفته قبل از شروع انتفاضه فعالیت این کمیته آغاز شد. تا قبل از روز آغاز انتفاضه دو بیانیه از سوی “جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز” صادر شد و هزاران نسخه آن از سوی هسته هماهنگی تظاهرات در سطح در شهرهای مختلف احواز منتشر شد.
بیانیه اول این جنبش بیانیه ای طولانی بود که در آن تمامی سیاست های مرکز در راستای محو هویت عرب احواز و تغییر بافت جمعیتی این اقلیم به تفصیل شرح داده شده بود. در هر دوی این بیانیه ها از ملت عرب احواز خواسته شد تا با حضور گسترده خود در تظاهرات اعتراضی علیه پاکسازی نژادی در احواز، به شیوه ای مسالمت آمیز خواستار پایان دادن به مهاجرت غیر عربها به احواز و برچیده شدن انواع ستم وتبعیض در حق خود شوند.
“جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز” و هسته هماهنگی تظاهرات هم از طریق بیانیه های منتشره وهم از طریق حضور فیزیکی اعضایشان در میان مردم ایده صلح جویانه بودن اعتراض ها را در سطح وسیعی در سطح جامعه منتشر کرده بودند. همچنین در موقع به راه افتادن تظاهرات اعضای هسته هماهنگی خود در محله های معترض احواز حضور داشته و ازنزدیک تظاهرات را اداره می کردند.
در همان ساعات اولیه تظاهرات، تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی به سوی تظاهرکنندگان عرب، فضا را آشفته ساخت. جوانان عرب با دیدن به خون غلطیدن تظاهرکنندگان که شماری از آنها نوجوان و کودک بودند به شدت خشمگین شده و با دستان خالی به نیروهای امنیتی یورش بردند.
خشونت نیروهای امنیتی در اتوبان منطقه بزرگ حاشیه نشین احواز یعنی کوت عبدالله به شدت اعمال شد و درهمان شب اول تظاهرات یعنی ۱۵ آوریل چندین جوان عرب جان خود را از دست دادند.
در تظاهرات شبانه روز ۱۵ آوریل در محله لشکرآباد نیروهای امنیتی بازداشت شدگان را به شکل وحشیانه در برابر دیده خانواده هایشان شکنجه می کردند. منظره شکنجه جوانان و مردان عرب وشیون زنانی که از ماموران می خواستند تا به شکنجه فرزندانشان پایان دهند منظره خیلی تحقیرکننده ای بود. این گونه رفتارهای اهانت گر وتحقیرکننده به گونه ای ملت عرب را تحریک کرد که جوانان عرب با وجود تیراندازی شدید نیروهای امنیتی، به این نیروها حمله کرده وشماری از جوانان عرب را از دست آنها آزاد کردند.
در پاسخ به این خشونت نیروهای امنیتی ورفتارهای تحقیرکننده آنها جوانان عرب به مراکز دولتی حمله کرده آنها را به آتش کشیدند. در حمیدیه عکس های خمینی و خامنه ای را در زیر پاهایشان لگد مال کردند وبه آتش کشیدند.
در انتهای شب و پایان یافتن تظاهرات، حمله وحشیانه نیروهای امنیتی به خانه های مردم عرب شروع شد. بعد از ساعت ۱۲ شب بود که نیروهای امنیتی در دسته های بزرگی به خانه ها یورش می بردند و حتی برخی خانواده ها که در خانه شان را باز نمی کردند، نیروهای امنیتی درها را شکستند و وارد خانه شدند. به شکل وحشیانه جوانان عرب را کتک می زدند و آنها را برهنه بر روی آسفالت می کشیدند و بر روی بدن آنها می رفتند.
مادران وخواهران وهمسران بازداشت شدگان شیون می کردند و منظره برای مردم عرب به شدت اهانت آمیز وتحقیرکننده بود. در حادثه ای مشابه یکی از مادرانی که قصد داشت فرزند خود را از دست ماموران رها سازد مورد هجوم ماموران قرار گرفت به گونه ای لباس وی از تنش خارج و زن در خیابان برهنه شد. این حادثه سبب شد تا دیگر جوانان خانواده دست به اسلحه برند و با تیراندازی، ماموران را از شیلنگ آباد خارج سازند و زن را همراه با فرزندش به خانه بازگردانند.
بازداشت های وسیع واز همه بدتر اهانت وتحقیر علنی ملت عرب از سوی ماموران امنیتی باعث تحریک هرچه بیشتر مردم شده وتظاهرات گسرده تری را در روزهای بعدی منجر شد.
از دیگر خشونت های نظام تیراندازی با تفنگ های شکاری به سوی صدها کودک ونوجوان مدارس ابتدایی و راهنمایی ودبیرستان منطقه شیلنگ آباد بود. کودکان ونواجوانان پا به پای جوانان عرب در انتفاضه آوریل ۲۰۰۵ شرکت کردند. در روزهای انتفاضه همزمان با تعطیطی مدارس نوجوانان عرب که از مدارس خارج می شدند شعارهای ملی نظیر “بالروح بالدم نفدیک یا احواز” (با خون وجانمان نثارت می شویم ای احواز) ویا “الاحواز لنا و ماننطیها” (احواز وطن ماست و آنرا به کسی نمی بخشیم) سر می دادند. این امر با تیراندازی ماموران امنیتی به سوی آنها مواجه شده و شمار زیادی از این کودکان ونوجوانان یا جان خود را از دست دادند ویا زخمی شده و تا به امروز از معلولیت جسمانی رنج می برند. شماری از کودکان که مورد اصابت سرب گلوله های تفنگ های شکاری ماموران امنیتی قرار گرفته بودند پس از تحمل درد ورنج های فراوان و فرورفتن در حالت کما پس از مدتی جان باختند.
از دیگر وحشی گری های نظام در ایام انتفاضه ۲۰۰۵ محاصره بیمارستانها بواسطه نیروهای اطلاعات ودستگیری تمامی مجروحان عرب است که توسط خانواده به این بیمارستانها انتقال داده می شدند. این امر سبب شد تا خانواده از ترس دستگیرشدن فرزندانشان و ازترس بدررفتاری با آنها از انتقال فرزندان خود به بیمارستان ها ممانعت کنند و آنها را در خانه ها مداوا کنند. در این میان شماری از پزشکان وپرستاران وطن خواه عرب احوازی به داد برخی از مجروحان رسیده و بدون داشتن هیچ گونه امکانات پزشکی سرب گلوله های ماموران امنیتی را از تن زخمی جوانان وکودکان عرب خارج می ساختند.
در آن روزها فیلمی از اطلاعات به بیرون درز کرد که نشان می داد چگونه فرمانده نیروهای امنیتی از یکی از نیروهای زیر دست خود می خواهد تا یکی از کودکان عرب که در فاصله ۲۰۰ متری ماموران شعار می دهد را باگلوله مورد هدف قرار دهد.
از وحشی گری نیروهای امنیتی در خیابان های احواز که بگذریم به وحشی گری های درون بازداشتگاهها و زندان ها می رسیم. در هفته اول انتفاضه چند هزار مرد میانسال، جوان، نوجوان، کودک و شماری زن بازداشت شدند. وحشی گری نیروهای امنیتی از همان لحظه یورش به منازل بازداشت شدگان شروع می شد ودر بازداشتگاهها با شکنجه وحشیانه ادامه می یافت. دهها عرب احوازی پس از خروج از زندان ماجراهای تکان دهنده ای از شکنجه گران بازگو کردند. کودکان ونوجوانان بسان جوانان دست بند وچشم بند به آنها زده شد و در سقف شکنجه گاهها آویزانده شدند. در این باره نیزتصاویری از اطلاعات درز کرد که شکنجه نوجوانان را به خوبی نشان می دهد.
گرچه جوانان عرب در برخی حالات و درپی تحریک شدن از سوی نیروهای امنیتی اقدام به حمله به مراکز حکومتی کرده و شماری از آنها را به آتش کشیدند اما انتفاضه به هیچ وجه از مسیر صلح جویانه اش منحرف نشد. رخداد شماری انفجارها آنهم دو ماه پس از آغاز انتفاضه سبب نشد تا مردم عرب به عملیات مسلحانه روببرند. چند ماه پس از انفجارها ودر روز عید فطر همان سال راهپیمایی عظیم دیگری در ادامه انتفاضه آوریل صورت گرفت و بر مسالمت آمیز بودن انتفاضه صحه گذاشت. این خط مشی صلح جویانه در ماهها وسالهای بعدی ادامه پیدا کرد وتجربه سیاسی گرانبهایی را برای ملت عرب به جای گذاشت.
نویسنده: مهدی هاشمی
اطلاعات ذکر شده در این نوشته در سه سال گذشته جمع آوری شده و درآرشیو جنبش نگهداری شده است.