نشست سران در کنفرانس همکاری اسلامی در قاهره فرصتی بود تا مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایرانی برای تاثیرگذاری بر سیاست های خارجه بزرگترین کشور عربی یعنی مصر تمامی تلاش های خود را به کار برند. حضور رئیس جمهوری نظام اشغالگر جمهوری اسلامی در این نشست در حالی صورت می گیرد که دو کشور ایران و مصر برای چندین دهه هیچگونه روابط سیاسی با هم نداشته اند و روابط فی مابین آنها به شکل کامل قطع شده بود. همچنین انعقاد کنفرانس قاهره در حمایت از ملت عرب الاحواز در برابر سیاست های آپارتایدی رژیم جمهوری اسلامی ایرانی آنهم همزمان با سفر وزیر خارجه ایران به قاهره ضربه سنگینی دیگری است که به این نظام فرقه گرا با رویکرد سیاسی ناسیونالیست ضد عرب وارده شده است.
در اولین روز سفر احمدی نژاد به قاهره، رئیس جمهور مصر گرچه استقبال رسمی بدون کم و کسری از احمدی نژاد انجام داد اما در محل اجتماع مرسی با احمدی نژاد پرچم ایران پشت سر احمدی نژاد قرار داده نشد و تنها پرچم مصر است که در محل اجتماع به چشم می خورد. این اقدام مصر پاسخی بود به گستاخی مسئولان ایرانی در هنگام زیارت مرسی به تهران در سال گذشته که برخلاف پروتوکل های سیاسی اثری از پرچم مصر در محل اجتماع دو رئیس جمهور دیده نمی شد.
از این مهمتر نشست احمدی نژاد با شیخ الازهر قبل از هر چیز حکایت از آگاهی مسئولان رژیم جمهوری اسلامی ایران از افزایش نفرت از نظام شان در میان اکثریت مسلمان منطقه و سنیان به دلیل دست داشتن در قتل عام مردم سوریه و دخالت در امور بحرین و یمن و دیگر کشورهای عربی دارد. برخلاف سید علی خامنه ای که رهبری سیاسی ایران است شیخ الازهر هیچگونه سمت سیاسی ندارد تا احمدی نژاد برای ملاقات با وی عجله به خرج دهد و در اولین روز دیدارش از قاهره با او دیدار کند. این دیدار احمدی نژاد با شیخ الازهر در حقیقت تلاشی است از سوی وی برای خاموش ساختن اعتراضات علمای الازهر آنهم با دادن وعده های توخالی نظیر وحدت مسلمانان شیعه و سنی در این شرایط حساس منطقه ای است.
در این زمینه باید گفت که گرچه مسئولان ایرانی اظهار کرده اند که درباره حقوق شهروندی سنی های ایران و ملت عرب الاحواز سخنی به زبان نیاورده اند اما اختلاف لفظی شیخ الازهر با احمدی نژاد در کنفرانس خبری بر سر این امر حکایت از درگیری تندی دارد که در نشست احمدی نژاد با این شیخ سنی صورت گرفته است. شبکه تلویزیونی الجزیره به نقل از شیخ الازهر اعلام کرد که شیخ از ایران خواسته است تا به سرکوب و قلع و قمع سنی ها و ملت عرب الاحواز پایان داده شود و نظام ایران باید برای حقوق این مسلمانان احترام قائل شود و آنها را از حقوقشان محروم نسازد.
همچنین حمله یک جوان سوری و پرتاب کفش به سوی احمدی نژاد در هنگام خروجش از مسجد الحسین قاهره و لگد زدن رهبر یکی از احزاب سلفی مصری به خودروی احمدی نژاد حکایت از خشم شدید مسلمانان مصری از سیاست های ناسیونالیستی ایران دارد. خشم مصریان از ایران ناشی از حمایت ایران از فرقه گرایی در برخی کشورها مثل عراق و لبنان و یمن است که مسلمانان را به جان هم انداخته و همچنین حمایت از بشار اسد دیکتاتور سوریه و دست داشتن در قتل عام بیش از شصت هزار سوری تا به این لحظه و همچنین قلع وقمع ملت عرب الاحواز توسط این رژیم است.
از طرف دیگر روزنامه های مصری با انتشار نامه سرگشاده احزاب و شخصیت های سیاسی و فعالان مدنی و حقوق بشر احوازی به رئیس جمهور مصر دکتر مرسی و انتشار عکس هایی از اعدام عرب های الاحواز در انظار عمومی در ایران، به زیارت احمدی نژاد هجوم آوردند. در این نامه احوازی ها از مرسی خواسته اند که با فشار آوردن بر احمدی نژاد احکام اعدام جوانان عرب احوازی را لغو کند و همچنین خواستار پایان دادن به سیاست های پاکسازی نژادی در کوچ اجباری عرب ها و جایگزین کردن آنها به واسطه غیرعرب ها، مصادره زمین های کشاورزان عرب، انتقال آب رودخانه ها به فلات مرکزی ایران و در فقیر و گرسنگی نگه داشتن عرب ها شده اند.
به هرحال پس از سرکار آمدن جمهوری اسلامی ایران این اولین باری است که درد و رنج های ملت عرب الاحواز در کشوری عربی مطرح می شود تا به این وسیله بر ایران فشارهایی وارد شود. به نظر می رسد که مسئله احواز پاشنه آشیل نظام اشغالگر جمهوری اسلامی است و به همین دلیل است که مسئولان بی چشم و روی این نظام با وجود چنین اهانت هایی از موفق بودن دیدارشان از قاهره سخن می رانند. صاعقه احوازی قاهره آنچنان شدید است که علاوه بر نظام اپوزیسیون را نیز گرفته است. مرکزگرایان شاغل در بی بی سی فارسی سخنان مسئولان ایرانی در رد هرگونه گفتگو درباره عرب های احواز را تحریف می کنند و به جای نام عرب های احواز، نام بحرین را به کار می برند. همچنین موج شدیدی از عرب ستیزی و توهین و تحقیقر عرب ها توسط فرزندان مام وطن در صفحات شبکه های اجتماعی به راه افتاده است. این واکنش ها حکایت از همسوئی نظام و اپوزیسیون در رویارویی با ملل تحت ستم در ایران دارد. این همراهی غیرانسانی و مبتنی بر منافع مادی مرکزگرایان و مرکزنشینان ادعاهای اپوزیسیون در مخالفت با منش رژیم حاکم ایران را خواهد شست و آبرویی برای آنها باقی نخواهد گذاشت.