بیانیه جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز در حمایت از حقوق زنان عرب
قتل زنان عرب را متوقف سازید!
هراز چندگاهی رسانه جمهوری اسلامی ایران اخباری ضد و نقیض از میزان قتل های ناموسی در اقالیم مختلف و بویژه اقلیم احواز منتشر می کنند. بر اساس این گزارشهای حکومتی سالانه شماری از دختران و زنان عرب احوازی قربانی رویکردی غیرانسانی می شوند؛ رویکردی که در دامان مناطق حاشیه نشین و روستائی مملو از فقر فرهنگی و اقتصادی که خود برآمده از سیاستهای تبعیض نژادی دولت مرکزی است، پرورش یافته و به تکاپوی مرگبارش ادامه می دهد.
به حاشیه رانده شدگان دور افتاده از تحصیل علم و بی نصیبان از کار و اشتغال و درآمد، در چرخه ای از مفاهیم غیرانسانی چنان گیر افتاده اند که بدست خویش نزدیکان خود را می کشند و از آن باکی ندارند و اندک تاملی به خرج نمی دهند.
هرساله دهها تن از دختران احوازی در نتیجه ازدواجهای اجباری، طلاق و یا رابطه با جنس مخالف و یا حتی اتهامهای غیرواقعی به شیوه های فجیعی به قتل می رسند و یا به خود کشی و خودسوزی مجبور می شوند و یا دست بسته به رودخانه ها انداخته می شوند در اوج تنهایی به قتل می رسند.
آتش کینه و نژادپرستی و تبعیض نژادی دولت مرکزی که از وطنمان احواز با آنهمه ثروتهایش، منظومه بزرگی از مناطق عرب حاشیه نشین و فقیر به مرکزیت مناطق مرفه مهاجران غیر عرب، ساخته است ؛ از یک طرف مردمان ما را در نتیجه فقر اقتصادی و بیکاری و بی سوادی فراگیر در چرخه ای از فقر فرهنگی – اقتصادی قرار داده است و از طرف دیگر با براه انداختن هجمه فرهنگی برای محو هویت عربی هم فضا را جهت دوام آوردن مفاهیم غیرانسانی قدیمی و مقاومت در برابر تغییر و تحول فراهم آورده و هم راه را بر هرگونه فعالیت مدنی و فرهنگی عربی بسته و فارس شدن را تنها راه تغییر و تحول فرهنگی و اجتماعی در برابر این مردم قرار داده است. با این وجود مرکزگراها همواره سعی داشته اند تا هویت عربی را به این اقدامات غیرانسانی گره زده و با جنبش هویت طلب احوازی تسویه حساب کنند.
در زمینه گسترش حاشیه نشینی در شهرها و بروز ناهنجاری های اجتماعی، بر اساس آمارهای منتشر شده توسط دستگاههای مختلف رژیم، تخمین زده می شود بیش از یک میلیون نفر از شهروندان عرب در حاشیه شهرها زندگی می کنند. آمارها گویای این هستند که؛ شهر احواز بیش از ۵۰۰ هزار و معشور بیش از ۱۰۰ هزار نفر حاشیه نشین دارند. حاشیه نشینی در عبادان، محمره ، سوس، فلاحیه، خفاجیه ، بسیتین، صالحیه ، قنیطره، تستر، ملاثانی ، رامز، خلفیه ، باب هانی ، تمیمیه و العمیدیه و دیگر مناطق را نیز باید در نظر گرفت. بیکاری در مناطق مختلف عرب نشین احواز بیش از ۵۰ درصد است و در برخی مناطق به ۷۰ درصد می رسد.
در مناطق روستایی اقلیم احواز نیز، روستاهای عرب نشین دهه ها است که به حال خود رها شده و از حداقل خدمات رسانی بی بهره مانده اند. در اکثریت روستاها جز مدارس نیمه ویران ابتدایی هیچگونه مرکز آموزشی دیگر وجود ندارد. در مجموع فقر اقتصادی و بی سوادی که خود برخاسته از سیاستهای دولتی است، در سایه ممنوعیت هرگونه فعالیت فرهنگی و اجتماعی عربی در احواز، فضایی ایجاد کرده است که تا منظومه این مفاهیم قدیمی نه تنها مضمحل نشود بلکه قوت یافته و هر ساله شماری اززنان احوازی را قربانی خود سازد. مشکل اصلی هویت طلبی عربی نیست بلکه مشکل ادامه حیات عقاید فرسوده ای است که در سایه حمایت غیرمستقیم دولت، در برابر تغییر و تحول عرضه شده از سوی جنبش آزادی خواهی عرب احواز همچنان مقاومت می ورزند.
امروز ما به عنوان تشکلی که خود را مدافع حقوق و خواسته های ملت عرب احواز می داند، مخالفت خود را با این اقدامات غیرانسانی اعلام می کنیم و به همگان یادآوری می کنیم که ما برای حفظ حقوق فرد فرد ملت عرب احواز بپا خواسته ایم و هرکسی که در حق ملت ما جنایتی مرتکب شود در برابرش خواهیم ایستاد.
به آندسته از اسیران چرخه عقب ماندگی فرهنگی – اجتماعی ساخته و پرداخته سیاستهای تبعیض نژادی و پاکسازی فرهنگی دولت مرکزی ایران، که گمان می کنند با کشتن دختران عرب و اهمال دستگاه قضایی جمهوری اسلامی مجازات نمی شوند، گوش زد می کنیم که جوانان احوازی به آنها اجازه چنین اقداماتی را نمی دهند.
در این راستا رویکردمان را به این شکل خلاصه می کنیم:
– هر زن عرب که به اتهامات ناموسی کشته و یا ناپدید می شود از نگاه ما یک قربانی محسوب می شود که می بایست سرنوشت وی را در چارچوب فعالیتهای حقوق بشر پیگیری کرد.
– هر زن عرب که به هر بهانه ای بقتل برسد از نگاه ما قربانی مستقیم سیاستهای دولت مرکزی محسوب می شود و ما جمهوری اسلامی را هم بدلیل اهمال در محدود ساختن اینگونه قتلها و هم بدلیل بستن فضای فعالیت فرهنگی و مدنی در چارچوب هویت عربی، مسئول اصلی این فجایع صورت گرفته در حق زنان عرب می دانیم.
– هر فردی که دستش به خون زن عربی آغشته شده باشد او را جنایتکار دانسته و تمام توان خود را بکار می بندیم تا او را بسان جمهوری اسلامی در سطح داخلی و خارجی رسوا ساخته و بواسطه سازمانهای مدافع حقوق بشر تحت پیگیری قرار دهیم.
در این راستا از همه فعالان سیاسی و فرهنگی عرب احوازی در داخل و خارج می خواهیم به ما کمک کرده تا بطور مستمر سرنوشت زنان ناپدید شده را پیگیری کنیم و اخبار قتل زنان را پوشش کامل دهیم. گردآوری جزئیات مربوط به زنان قربانی شده بمنظور پیگیری حقوق آنها در چارچوب فعالیت حقوق بشری امر ضروری است و گامی در راستای محدود کردن اینگونه جنایتهای فجیع قلمداد می شود.
همچنین از زنان تحصیل کرده عرب احوازی در داخل احواز می خواهیم تا فعالیتهای مدنی خود را با قدرت بیشتری دنبال کرده و از حقوق همجنسان خود دفاع کنند و نگذارند تیره اندیشان در سایه حکومت تبعیض و پاکسازی نژادی به جنایتهای خود علیه زنان عرب ادامه دهند.