دو معلم سابق مدارس اقلیم احواز که اکنون در خارج از کشور به سر می برند در گفتگو با کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در مورد پیامدهای ممنوعیت تدریس به زبان عربی در مدارس این استان گفتند که اجازه نداشتن صحبت به زبان مادری در کلاس های درس، باعث افت تحصیلی و حتی ترک تحصیل بسیاری از دانش آموزان اقلیم احواز شده است. به گفته این دو معلم، سیاست آموزش و پرورش برای سرپوش نهادن به این نقطه ضعف اجبار کردن مدیران مدرسه به دادن نمره قبولی به دانش آموزان این منطقه است تا پیامدهای سیاست ممنوعیت تدریس به زبان مادری در مدارس دو زبانه علنی نشود. چنین سیاستی باعث می شود در عمل هنگامی که این دانش آموزان در رقابت سراسری با دانشجویان سایر نقاط کشور در آزمون ورودی دانشگاهها شرکت می کنند درصد کمی از آنها بتوانند در این آزمون قبول شده و وارد دانشگاه ها شوند.
به گفته عبدالله مزرعه و کریم دحیمی، اجازه نداشتن برای صحبت به زبان مادری فقط معطوف به کلاس های درس نیست و حتی شامل زنگ تفریح و زمان های خارج از کلاس نیز می شود و اگر معلمی خلاف آن را عمل کند و بخواهد در این زمانها هم جواب پرسشهای درسی دانشآموزان را به زبان عربی بدهد باز با توبیخ و اخراج مواجه خواهد شد.
موضوع تدریس زبان قومیت ها در مدارس کشور توسط علی اصغر فانی، سرپرست وزارت آموزش و پرورش طی روزهای گذشته مطرح شد. علی اصغر فانی، سرپرست وزارت آموزش و پرورش در گفتگویی با سایت جماران در ۱۱ مهرماه امسال وعده داد که به زبان قومیت ها در مدارس کشور اجازه تدریس داده خواهد شد. فانی در این گفتگو با اشاره به بیانیه شماره ۳ روحانی که بر تحصیل به زبان مادری قومیت ها تاکید دارد و همچنین اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی مربوط به تدریس زبان قومیت ها گفت که تدریس زبان قومیت ها در مدارس یکی از الویت هایش است. این در حالی است که پس از انقلاب اسلامی تا کنون طبق بخشنامه رسمی وزارت آموزش و پرورش تدریس به زبان مادری در مدارس دو زبانه ممنوع است.
عبدالله مزرعه، معلم مقاطع ابتدایی و راهنمایی مدارس اقلیم احواز، یکی از معلم های است که به دلیل توجه نکردن به این بخشنامه، از سوی وزارت آموزش و پرورش پس از ۱۸ سال سابقه کاری اخراج شده و اکنون در کشور ترکیه به سر می برد. او لیسانس رشته امور تربیتی از دانشگاه تربیت معلم را در سال ۱۳۷۲ گرفت و از همان سال به صورت رسمی به استخدام آموزش و پرورش در آمد. عبدالله مزرعه در پاسخ به این سوال که دقیقا به چه دلیلی از کار اخراج شد، گفت:« به من مستقیم گفتند که چون خلاف قانون آموزشی عمل می کردم و به زبان غیر فارسی در کلاس حرف می زدم و این برخلاف بخشنامه رسمی بوده اخراج شده ام.»
آقای مزرعه به کمپین گفت:« بگذارید صادقانه بگویم، از هر کلاس ۵۰ نفری در دبیرستان حداکثر ۹ نفر وارد دانشگاه می شوند که آنها حتما حافظه قوی و هوش بالایی دارند. من خودم عرب هستم و در منطقه عرب نشین بزرگ شدم. تمام اعضای خانواده ام زبان عربی صحبت می کردند و من تا راهنمایی فارسی را نمی فهمیدم و فقط به علت آنکه حافظه قوی داشتم و می توانستم درس ها را حفظ کنم قبول شده بودم. من کتاب ها را درک نمی کردم و حرف معلم را هم سرکلاس متوجه نمی شدم. این یک مشکل رایج در میان دانش آموزان اقلیم احواز است. اختلاف زبان مهمترین عامل عقب ماندگی دانش آموزان عرب است وگرنه از نظر هوشی هیچ اختلافی با پارسی زبان ها ندارند.»
عبدالله مزرعه در پاسخ به این سوال که آیا همه دانش آموزان ساکن احواز قادر به فهم و تکلم به زبان فارسی نیستند، گفت :« منطقه به منطقه شرایط فرق می کند. مثلا در مدارس احواز به دلیل موقعیت شهری و رفت و آمد مردم غیر عرب به آنجا، دانش آموزان زبان فارسی را متوجه می شوند اما دانش آموزان مناطق دیگر، حاشیه نشین ها و روستاهای خوزستان فارسی را مطلقا نمی فهمند. به صراحت بگویم دانش آموزان فقط درس ها را حفظ می کنند بدون اینکه حرف معلم و کتاب های درسی را بفهمند.»
مطلب متناقض این است که اگرچه بسیاری از دانش آموزان عرب زبان به دلیل عدم فهم زبان فارسی، درس ها را سرکلاس متوجه نمی شوند و نمره های پایینی در طول سال می اورند اما در پایان سال معدل قبولی را می گیرند و به کلاس بالاتری می روند. در مدارس اقلیم احواز میزان مردودی بسیار پایین است.
کریم دحیمی، معلم و ناظم سابق مدارس احواز و فعال حقوق بشر فعلی در پاسخ به این تناقض به کمپین گفت: « من مدتی ناظم مدرسه راهنمایی بودم و از نزدیک دیدم که در جلسات مکرری که مدیران اداره آموزش و پرورش با ما داشتند، می گفتند که آنها فقط درصد قبولی می خواهند. البته غیر مستقیم به ما نمی گفتند که باید نمره قبولی بدهیم اما همیشه می گفتند که باید راه حلی برایش پیدا کنیم. بعد از اتمام سال تحصیلی من شخصا باید درصد قبولی را به اداره گزارش می کردم وقتی مسولان گزارش را می دیدند که از هر کلاس تعداد تجدیدی یا مرددی زیاد است، فرم را نمی پذیرفتند و من می گفتم که فرم را دوباره اصلاح کنم. می گفتند همه را باید قبول کنم و دوباره فرم را بفرستم.»
کریم دحیمی که حدود ده سال معلم دروس ریاضی و علوم مدارس احواز و شوش بوده و شش سال پیش به لندن مهاجرت کرده است، به کمپین گفت: «ما دانش آموزانی داریم که حتی در مقطع راهنمایی هنوز نمی توانند اسم و فامیل خود را درست بنویسند. یعنی حروف الفبا را درست یاد نگرفته اند. اگر به آنها مثلا بگویی حرف پ را بنویسند به جایش ث می نویسند. حالا وقتی حروف الفبا را یاد نگرفته اند چطور توانسته اند به مقطع راهنمایی رسیده باشند؟! همیشه هم بعضی از معلم ها بودند که نسبت به این خواسته اداره آموزش و پرورش مقاومت می کردند و نمره قبولی را نمی دادند اما در آخرین مرحله نمره قبولی به اکثر دانش آموزان داده می شد.»
کریم دحیمی با اشاره به اینکه سوء تفاهم های زیادی میان دانش آموزان این مناطق با معلمان غیر عرب وجود دارد، گفت:« بسیاری از معلمانی که در مدارس اقلیم احواز مشغول کار هستند از استان های دیگر آمده اند و با زبان عربی صحبت نمی کنند. این معلم های غیر عرب زبان هم از درک بچه ها سرکلاس عاجز هستند و حتی گاهی باعث تحقیر بیشتر بچه ها می شوند. مثلا من یادم است که یک روز معلمی دانش آموزی را کتک زده بود چون او سر کلاس بهش گفته بود: “شما غلط کردید.” کلمه “غلط” در زبان عربی به معنای اشتباه است و کلمه ای بی ادبانه ای نیست اما معلم فارسی زبان فکر کرده بود که دانش آموز به او توهین کرده است. این روال که بچه ها سر کلاس حرف های معلم شان را نفهمند و معلم هم زبان عربی نداند باعث عصبانیت و حقارت دو طرف می شود.»
کریم دحیمی در مورد اینکه وقتی معلمی سر کلاس با درهای بسته جملاتی را به زبان عربی صحبت می کند چطور مسولان متوجه می شوند، گفت:«کسانی که در حوزه امور تربیتی مدارس کار می کنند حواسشان خوب جمع است. علاوه بر آنها خود دانش آموزان هم نه از سر قصد بلکه مثلا به معلم دیگری می گویند فلانی با ما عربی صحبت کرد و ما فهمیدیم منظور چه بود و به این شکل عمومی می شود و کسی که بخواهد اعتراض کند و خبر را به اداره برساند زیاد وجود دارد.»
حسن روحانی در ۱۳ خرداد ۱۳۹۲ با انتشار بیانیه موضوع تدریس زبان مادری ایرانیان (کردی، آذری، عربی و…) بطور رسمی در سطوح مدارس، دانشگاهها و اجرای کامل اصل ۱۵ قانون اساسی را مورد تاکید قرار داد. اصل ۱۵ قانون اساسی ایران تصریح می کند که استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.