نکاتی دربارە جنجال آفرینی رژیم با نام بختیاریها
بنظر میرسد کە این اعتراض ساختگی بنام بختیاری و بەکام رژیم ایران توسط عوامل رژیم سازماندهی شدە باشد. نباید فراموش نمود کە اعدام جوانان ملت عرب موجی از نفرت جهانی علیە رژیم ایران را برانگیخت. فعالیتهای مدنی عربها در چند ماە گذشتە نسبت بە دیگر مناطق ایران بی نظیر بودە و شجاعت آنان در مقابل رژیم علیرغم سرکوب شدید و اعدام گسترش یافتەاست. همین موضوع باعث وحشت سران رژیم گردیدە و انگیزە اینگونە فضاسازی تنها با هدف تضعیف مبارزات ملت عرب در این برهە است.
اعتراض بختیاریها بە سریال ” سرزمین کهن ” ظاهرا بە بهانە اهانت و تحقیر آنان صورت گرفتە است و بە سرتیتر اخبار امروز ایران درآمدەاست. موضوعی بسیار قابل تامل و بی سابقە، با سازماندهی و پوشش خبری دولتی و پلاکاردهای آمادە شدە، آنهم در شهر الاحواز درعربستان. اعتراض از طرف جمعیتی کە تاکنون خارج از ملت ایران هویتی برای خود قائل نبودە و اینبار معترض بە توهین بە هویت خود!!
ابتدا باید بگویم حمل پلاکاردها در این اعتراض این سوال را ایجاد می کند کە چگونە این امکان برای بختیاریها فراهم شدە تا در فضایی آرام اعتراض خود را بدون ترس سازماندهی نمایند و مقامات امنیتی هم با خویشتن داری با آنان رفتار نمایند؟! آیا مقامات امنیتی رفتار خود را تعدیل نمودە یا این یک اقدام منحصر بفرد است و تنها شامل حال بختیاریهاست؟ ناگفتە پیداست از بدو روی کارآمدن رژیم اسلامی کوچکترین حرکت اعتراضی کوردها، عربها، بلوچها و تورکها با خشونت شدید سرکوب شدەاست. علت این تفاوت در رفتار حکومت از کجا سرچشمە می گیرد؟
دوم اینکە بخش وسیعی از مناطق مرکزی ایران بویژە استانهای چهارمحال بختیاری، کهگیلویە و بویراحمد را صد در صد بختیاری و بخشهای وسیعی از استان شیرازو اصفهان را نیز بختیاریهای چهار لنگ و هفت لنگ تشکیل می دهند، اما چرا تنها غیرت بختیاریهای مهاجر مقیم الاحواز کە برای فارسیزە کردن منطقە عربستان بدانجا کوچ کردەاند بە جوش آمدەاست؟
چرا بختیاریهای دیگر مناطق رگ غیرتشان نجنییدە است و این غیرت بختیاریهای مهاجر باچە انگیزەای بە جوش آمدەاست سوم، محتوای پلاکاردها کە برای نمونە نوشتە شدە: ” توهین بە بختیاریها توهین بە ملت ایران است ” چە معنی می بخشد؟ چرا در اعتراض مورد نظر مشخص نیست بختیاری قوم است، ملت است و یا فارس؟ اگر قوم و یا ملت است چرا در طول تاریخ معاصر ایران بویژە از چند دهە اخیر کە طرح مطالبات ملی یکی از موضوعات مهم ایران بودە است آنان غایب بودەاند؟ و اگر خود را ملت ایران و فارس تعریف می کنند اعتراضشان بە چیست؟
مثلا اعتراضات چند دهە گذشتە مناطق عربستان ( الاحواز )، کوردستان و آذربایجان با تعریف ملت و مبارزە برای تحقق هویت ملی شکل گرفتە است. آیا اعتراض بختیاریها نشانەای از هویت ملی خودشان را با خود دارد؟ همە اینها و سوالات دیگری بە ذهن خطور می کند کە حکایت از اهداف خاصی برای سازماندهی این اعتراض وجود دارد تا جائیکە امکان اینکە سریال مورد نظراز روی عمد و برای بوجود آوردن همچون فضایی آمادە شدە باشد و رژیم ایران در اینگونە موارد ید بالا دارد.
بنظر میرسد کە این اعتراض ساختگی بنام بختیاری و بەکام رژیم ایران توسط عوامل رژیم سازماندهی شدە باشد. نباید فراموش نمود کە اعدام جوانان ملت عرب موجی از نفرت جهانی علیە رژیم ایران را برانگیخت. فعالیتهای مدنی عربها در چند ماە گذشتە نسبت بە دیگر مناطق ایران بی نظیر بودە و شجاعت آنان در مقابل رژیم علیرغم سرکوب شدید و اعدام گسترش یافتەاست. همین موضوع باعث وحشت سران رژیم گردیدە و انگیزە اینگونە فضاسازی تنها با هدف تضعیف مبارزات ملت عرب در این برهە است.
این موضوع می تواند روند فارسیزە کردن مناطق عربی را ببهانە دلجویی و تطمیع بختیاریها سرعت بخشد و در آیندەای نە چندان دور بختیاریها با هدایت رژیم خود را مالک الاحواز و عربستان بدانند و در بهترین حالت آن مناطق را کە شاهرگ اقتصادی ایران است دو ملیتی نمایند. نباید فراموش نمود مدتی است بختیاریها بە آلت دست رژیم ایران علیە ملت عرب درآمدەاند و در فارسیزە کردن سرزمین عربستان از حقوق ویژەای بهرەمند شدە و رنجش ملت عرب از بختیاریها در چند سال اخیر فزونی یافتەاست. سیاست تغییر دموگرافی و بافت جمعیتی مناطق ملی در بسیاری از کشورها تجربە شدە و شرایط پیچیدەای را برای ملتها ببار آوردەاست.
رژیم صدام حسین در استان کرکوک با تعریب مناطق کوردستان ، رژیم تورکیە در بسیاری از شهرهای شمال کوردستان ( کوردستان تورکیە ) برای تورکیزە کردن مناتق کوردستان و رژیم بعث سوریە در کوردستان نیز از این سیاست پیروی نمودە و متاسفانە دموکرافی منطقە را بنفع ملتهای حاکم تغییر دادە و ملتهای تحت ستم گرفتار شراێت تحمیل شدە و لاینحلی ماندەاند. برای نمونە اگر کوردها در کرکوک با همان متود رژیم بعث با مهاجرین عرب برخورد میکردند و آنان را بیرون می انداختند جامعە جهانی تفاوتی میان آنان با رژیم مرکزی قایل نبودند و اینک کە بە اجبار و بنا بر تعهدات انسانی، حقوق انسانی مهاجرین رعایت گردیدە، هر اندازە کە دولت مرکزی قدرتمند شدە آنان نیز گستاخانە تر علیە ملت میزبان رفتار نمودەاند.
ملت عرب در جنوب ایران نیز با اینکە اقلیتی شکنندە محسوب و در کشوری بزرگ ساکن هستند، نە حکومت و نە ملت حاکم هیچ حرمتی برای آنان قائل نیستند و گرفتار توطئەهای خطرناکی هستند کە اعتراض بختیاریها درست در شهر الاحواز یکی از آنان است. خارج از اینکە نفرت فارس زبانها از ملت عرب ریشە دیرینە دارد، وجود منابع عظیم نفت و گاز ایران کە در عربستان است اهمیت این منطقە را برای هر فارس زبانی حیاتی ساختە و فارسها گونەای رفتار می نمایند کە آنان مالک عربستان هستند و عربها از آنسوی مرز بە ایران مهاجرت کردەاند. مسائل دیگری هم هستند کە وجدان فارس زبانها را نسبت بە عربها آسودە نمودە تا بسیار واضح بە آنان توهین علنی و با دشمنی رفتار نمایند کە از عوصلە این نوشتە خارج است.