خیلی وقتها برای اینکه بخواهید مفهومی نظری را به کسی بفهمانید دچار مشکل می شوید طوری که مجبور می شوید پیش از اندازه توضیح دهید و یا از ترفند مثال استفاده کنید یا شاید مجبور شوید صدایتان را بالا ببرید فریاد بزنید یا بر سر و صورتتان بزنید تا اینکه ناگهان متوجه شوید این نفهمیدن عمدی طرف مقابل نمیخواهد بفهمد برای همین طفره می رود یا سفسطه می کند، شما را به بد توضیح دادن متهم می کند شاید هم زمان را بهانه کند و اینکه شما زمان نامناسب را برای تشریح مفهوم اختیار کرده اید.
می دانید مشکل کجا چند برابر می شود؟ آنجائی که شما خود را مجبور به تشریح می یابید، در واقع راهی برای گذر از یک وضعیت بغرنج جز فهماندن طرف مقابل در دست ندارید.
طرفی که نمی خواهد بفهمد!!!
خسته می شوید، نا امیدی چنان بر شما سایه می افکند که تصمیم می گیرد که دیگر لام تا کام صحبت نکنید.
اما یکباره همه چیز تغییر می کند یکی دیگر، یا شاید شرایط و احیانا خود طرف نفهم مقابلتان دست به توضیح عملی هر آنچه را می خواستید بفهمانید می زند، طوری که دیگر حجتی نمی ماند، بالطبع مشکل حل نمی شود اما حداقل دیگر نیازی به فریاد زدن شما نیست گوشه ای می نشینید و فقط به صحنه ی تشریح عملی اشاره می کنید .
در حکایت توضیح نگاه نژاد پرستانه در ایران و اینکه هر آنچه برسر ملتها در این جغرافیا می رود برخاسته از چنین نگاهی است بسیار بام برافراشته شد تا جائی که بسیاری نومید شده برای بیداری آنانی که خود را به خواب زده بودند صداهائی بس بلند و دلخراش سردادند که باز راه به جائی نبرد تا اینکه خود این کران در نمایش های خود ساخته به تشریح آنچه باید فهماند پرداختند.
آخرین و جدیدترین آنها تجمع مردم اصفهان در اعتراض به مسئله آب بود در اینجا کاری به مطالبات آنها و یا به حق یا نابه حق بودن آنها ندارم نگاهم معطوف به نوع برخورد مسوؤلین با اینچنین تجمعی است.
پخش مستقیم آن از صدا و سیمای اصفهان و بعد پخش خبر آن از صدا و سیمای مرکزی، نصب سیستمهای صوتی و بنرهای آنچنانی و حتی پذیرائی از متجمعین را اگر در کنار نوع برخورد با معتزضین عرب در همین چند ماه گذشته قرار دهید دیگر نیازی به بسیاری از دیالوگها را نمی بینید.
دهها شهید و مجروح، صدها زندانی، خانواده های داغ دار ، صدها پرونده ی امنیتی، قطع اینترنت و سیلی از اتهامات در مقابل پخش مستقیم و پذیرائی و تشویق و تمجید آنچنان تصویر گویائی نمایان می کند که راه را بر هر جدال و بحثی می بندد.
و تصویر روشنی از نژاد پرستی در ایران را به شما ارزانی می دارد. و اینکه در این نگاه چه نژادی را حق اعتراض هست و چه نژادی را خیر، چه کسی حق دارد برای بی آبی رودخانه فصلی اش اعتراض کند و چه کسی حق ندارد از تحریف سرچشمه های پر آب ترین رودخانه جغرافیای ایران بانگ برآورد چه نژادی را می شود کشت و چه نژادی را باید دریافت، تصویری که حداقل نیاز به تشریح بسیاری از نامردم یها و اثبات آنها را برای کرنمایان به حداقل خواهد رساند.
آنانی را که هربلائی که به سر ملتهای این جغرافیا پیاده می شود را به سوء مدیریت و شرایط زیست محیطی و سوء استفاده های خارجی مرتبط می کنند را به تماشای این تراژدی دعوت می کنیم.