اسنادی بر استقلال احواز
اسنادی بر استقلال احواز
روابط شیخ خزعل با دولت عثمانی
وضعیت شیخ خزعل یک وضعیت بسیار خاص بود. دلیل اول اینکه حالت خودمختاری داشت با اینکه تحت حکومت فارس ها بود. دوم اینکه تحت حمایت انگلستان قرار داشت و سوم اینکه صاحب اراضی بسیاری دردولت عثمانی عراق در قسمت بصره بود. و بخاطر این اراضی شیخ خزعل با دولت عثمانی مستقیم وارد مذاکره و معامله بود بدون اینکه دولت ایران نقشی داشته باشد و این نشان دهنده استقلال عربستان بود. اگر هم مشکلاتی با دولت عثمانی بود از طریق نجیب بصره و شیخ صباح کویت به دولت عثمانی فشار وارد می ساخت تا مشکلاتش حل شود. در سال ۱۹۰۹ بحرانی در روابط شیخ خزعل و دولت عثمانی محلی درگرفت که با وساطت بریتانیا به سود شیخ خزعل پایان یافت. (دوستی بخشی از این کتاب را برایم فرستاده بود که قسمت شیخ خزعل کتاب جالب بود و ترجمه کردم)
باز شدن سفارت روسیه در عربستان موجب بحث در پارلمان بریتانیا در لندن در سال ۱۹۰۲ شد.
این مدرک و مدارک مرتبط به آن حاوی چند نکته مهم است:
این مدرک ثابت می کند که روسها هم در عربستان سفارت باز کرده اند. در مدارک مرتبط با این اسناد آمده است که روسها سعی می کردند که به شکل مستقیم قراردادهای تجاری پر سود با شیخ خزعل ببندند. و از تجارت کشتیرانی سود ببرند. همچنین روسها درخواست ایجاد پایگاه دریایی بین بوشهر و بندرعباس می کنند که شیخ خزعل رد می کند. این نشان می دهد که منطقه نفوذ حکومت شیخ خزعل فراتر از مرزهایی است که معمولا تصور می شود. و تا بندر عباس هم زیر سلطه حکومت وی بوده است. اگر غیر از این بود چرا روسها از شیخ خزعل می گیرند و نه حکومت ایران در تهران که پایگاه دریایی در بین بندر عباس و بوشهر ایجاد کنند. جلسات بین شیخ خزعل و روسها سری بوده است. در اسناد واضح است که شیخ خزعل اول تصمیم می گیرد و بعد به بریتانیا کل ماجرا را بعد از پایان کامل جلسات خبر می دهد. این باز نشان دهنده استقلال شیخ خزعل از بریتانیا است. که بریتانیا از عدم ایجاد پایگاه درایی برای روسیه در جنوب توسط شیخ خزعل استقبال بسیار مثبت می کند. و روابط شیخ خزعل و بریتانیا عمیق تر می شود
یک دلیل مهم که این کنسول نبوده و به معنای سفارت است این است که در عرف دیپلماتیک اگر کشوری بخواهد کنسول ایجاد کند از طریق سفارتش از دولت مرکزی اجازه می گیرد. طبق اسناد وزارت خارجه بریتانیا چنین اجازه ای توسط روسها از حکومت ایران گرفته نشده است و روسها مستقیما با شیخ خزعل تماس می گیرند. همین که شیخ خزعل بتنهایی در مورد باز شدن سفارت روسیه در عربستان اقدام می کند هم نشان دهنده استقلال عربستان از بریتانیا بوده است. برخلاف آنچه که می گویند شیخ خزعل دست نشانده انگلستان بود. چرا که واضح است اگر وی دست نشانده انگلستان بود، انگلستان به هیچ وجه اجازه نمی داد روسها در جنوب سفارت باز کنند.
اگر شیخ خزعل به گفته مورخین چپ یک دست نشانده بریتانیا بود، چرا روسها می خواستند که در عربستان سفارت باز کنند و نماینده داشته باشند؟ اصولا چرا بحث باز شدن یک سفارت در عربستان اینقدر مهم می شود که در پارلمان بریتانیا از وزیر خارجه این کشور در مورد آن سوال می شود؟ توجه کنید که سال ۱۹۰۲ است. این نشان دهنده اهمیت استراتژیک عربستان و خود حکومت عربستان است که بین قدرت های جهانی امپراطوری روسیه و بریتانیای آن دوران برای ایجاد روابط با عربتسان با هم رقابت می کردند. این نشان دهنده استقلال عربستان از حکومت مرکزی ایران است.
تعیین سفیر از سوی بریطانیا در احواز
دیوید لاکهارد لومیر اولین سفیر امپراطوری بریتانیا در دولت شیخ خزعل در المحمره. سال ۱۹۰۶٫ عکس از آرشیو وزارت خارجه بریتانیا است.
امضای قرداد تاسیس راه آهن بین شیخ خزعل وبریطانیا
پنج ماه بعد از تاسیس راه آهن عراق توسط بریتانیا، شیخ خزعل از بریتانیا درخواست می کند که در عربستان هم راه آهن ایجاد شود. قرار داد ایجاد راه آهن در عربستان بین شیخ خزعل و امپراطوری بریتانیا موجود است. چرا بریتانیا با شیخ خزعل اگر شخص بی اهمیتی بود برای ایجاد راه آهن قرارداد می بندد؟ چرا با حکومت تهران قرارداد نمی بندد؟ عکس ایجاد راه آهن در عربستان از آرشیو وزارات خارجه بریتانیا
اعطای مدال سنت استانیسلاس از سوی روسیه به شیخ خزعل
بعد از اهدا شدن لقب حامی امپراطور بریتانیا و مدال ویکتوریا از سوی امپراطوری بریتانیا به شیخ خزعل، امپراطوری تزار روسیه هم سفیر خود را به محمره فرستاد و به شیخ خزعل مدال سنت استانیسلاس بدهند. سوال اینجاست اگر شیخ خزعل یک شخص بی اهمیت و به قول تاریخ های تحریفی فارس یک یاغی بود چرا امپراطوری های بزرگ آن زمان صف می کشیدند که به وی مدال بدهند؟ عکس از مدال استانیسلاس شیخ خزعل در آرشیو وزارت خارجه بریتانیا
به مناسبت مراسم تاجگذاری جورج پنجم پادشاه بریتانیا در ۱۹۱۰ جشنی در المحمره برگزار شد و با حضور سفیر بریطانیا و شیخ خزعل و شیخ مبارک بر عرشه کشتی انگلیسی مراسم جشن خاصی صورت گرفت.
حل وفصل مسائل مرزی کویت و عراق و مملکت عربی سعودی در محمره
در تاریخ ۱۹۱۶ سر پرسی کوکس برای روشن شدن وضعیت منطقه و خصوصا مسایل حدودی بین عراق و عربستان، کویت و سعودی تمام شیخ های منطقه را برای جلسه ای در عجیر در منطقه ال هسای عربستان دعوت کرد. شیخ خزعل و شیخ مبارک و ابن سعود و بسیاری دیگر در این جلسه شرکت داشتند. در این جلسه شکایت های مختلفی شنیده شد. در مورد خطر روسها برای عرب ها و خطر رضا شاه برای عربستان. در پایان جلسه مرزهای منطقه مشخص تر شد. قرار شد حد فاصلی بین مرز سعودی و کویت برای بدوین ایجاد شود. در پایان جلسه تمام شیوخ منطقه این مرزها و قرار داد را امضا کردند. امضای شیخ خزعل به عنوان رییس دولت عربستان هم هنوز موجود است. بعد از این جلسه کنفرانس مهم دیگری در سال ۱۹۲۲ در شهر المحمره با حضور ابن سعود و مبارک و شیخ خزعل و بریتانیا صورت گرفت. این جلسات که منجر به قرارداد حقوقی بین المللی به نام Treaty of Mohammarah یا قرارداد المحمره است. این قرار داد هم توسط شیخ خزعل بعنوان رییس دولت عربستان امضا شده است. اهمیت این قرار داد این است که این قرارداد اساس مرزهای جدید سعودی و کویت و عراق را تشکیل می دهد. اصل این قرارداد امروز در بریتانیا و کپی آن در مرکز اسناد حقوقی سازمان ملل در وین وجود دارد. منبع وزارت خارجه بریتانیا. نقاشی نبرد المحمره در سال ۱۸۵۷ که ارتش بریتانیا فارس ها را شکست داد.
سوال اینجاست که چگونه است که امضای شیخ خزعل پای چنین قراردادهای مهم بین المللی است ولی وی فقط یک شیخ یاغی و شورشگر توسط تاریخ نویسان فارس معرفی می شود؟ آیا این امضاها نشان دهنده مستقل بودن عربستان در عهد شیخ خزعل نیست؟ و گرنه تعیین حدود عراق و سعودی و کویت چه ربطی به شیخ خزعل داشتند؟ چرا باید در المحمره امضا می شدند؟
نشان اقدس شیخ خزعل
تلگراف از سفارت بریتانیا به لندن
شماره ۲۳۴/kl
شیخ خزعل در منطقه اهمیت بسیاری پیدا کرده است و دولت ایران به وی بالاترین مدال خود یعنی نشان اقدس را اهدا کرد. در مذاکراتی که با دربار ایران شد، دربار ایران حاضر است استقلال شیخ خزعل را بشکل رسمی بپذیرد بشرطی که شیخ خزعل اجازه دهد که مسافرین ایرانی برای زیارت از عتبات العالیات عراق سفر کنند. همچنین مبالغی به دولت ایران قرض دهد و یا به تاسیس بانک اقدام کند. روسها نگران استقلال شیخ خزعل و قدرت گرفتن منطقه ای وی هستند. به ما هشدار داده اند که از شیخ حمایت نکنیم. عثمانی ها هم به دربار ایران اعتراض شدید کرده اند. روسها تصمیم گرفته اند که در شهر اصفهان پادگان نظامی ایجاد کنند که بسیار حرکت تحریک آمیزی است. علمای شیعه در نجف مرتب علیه بریتانیا فتوا می دهند. و در چند مورد با روسها دیدار کرده اند. متاسفانه شیخ نماینده دایمی در سیاست تهران ندارد. باید برای شیخ مستشار سیاسی ایجاد کرد تا از وقایع آگاه شود. افتتاح سفارت بریتانیا در عربستان هم می تواند به این امر کمک کند و هم نشان دهد که بریتانیا مدافع شیخ است. وزارت خارجه بریتانیا. عکس از نشان اقدس حکومت ایران به شیخ خزعل در خود حکم آمده است نقدیم به رییس دولت عربستان.
توضیح سند
این سند نشان می دهد که روسها از جمله کسانی بودند که با استقلال شیخ خزعل مخالف بودند. طرح تاسیس سفارت عربستان هم در این تلگراف مطرح شده است.
در مورد دریافت مدال از شیخ خزعل از روسها و انگلیسها بالطبع فارس ها خواهند گفت که چون شیخ خزعل دست نشانده بود به وی مدال می دادند. پس دادن نشان اقدس به شیخ خزعل از طرف خود دولت ایران نشانه چیست؟ شیخ خزعل که به دولت ایران مالیات نمی داد؟ اگر شیخ خزعل فقط یک شورشی و یک یاغی بود چرا دولت ایران به وی بالاترین مدال خود را اهدا کرد؟