اخیرا فانی سرپرست وزارت آموزش وپرورش دولت مرکزی ایران مصاحبه ای با وب سایت بی نام ونشان “جماران” داشته ودرگفتگویی که محوریت آن وضعیت تحصیلی درمدارس ورابطه معلم ودانش آموز بوده، اشاره ای کاملا مختصر به موضوعی خارج از چارچوب گفتگو داشته است. فانی گفته است که “تدریس زبان قومیتها در مدارس اولویت من است”. کل سخنان فانی درباره تدریس زبان مادری به شرح آتی است:
“ما باید اصل ۱۵ را اجرا کنیم. یک سری برنامه ریزی ها در زمان آقای خاتمی شده که در نهایت متوقف شده اند. باید اکنون با بررسی هایی دوباره این برنامه ها، به جریان بیافتد. تدریس زبان قومیتها در مدارس اولویت من است.”
مجموع کل سخنان فانی درباره “تدریس زبان قومیت ها” ونه تدریس به ز بان مادری، ۴۳ کلمه است که به شکلی کاملا فرعی وبی اهمیت درمصاحبه ای با موضوع ومحوریتی متفاوت از بحث زبان مادری مطرح شده است.
این ۴۳ کلمه سرپرست آموزش وپرورش دولت مرکزی ایران درگفتگو با وب سایتی بی نام نشان از سوی رسانه های مختلف انتشار وسیعی یافت بدون آنکه رسانه های مذکور اندک توجهی به شیوه ومحل بیان شدن این مطالب نشان دهند.
نکات مهمی که از میان این ۴۳ کلمه می توان دید دردرجه اول تاکید وزارت آموزش وپرورش برالتزام به قوم نامیدن ملل غیرفارس وتعهد به ادامه تطبیق چنین رویکردی درسیستم آموزشی ایران وبه ویژه محتوی کتب درسی است. بنابراین سخنان اخیر فانی دربرچیده شدن محتوی غیرانسانی ونژادپرستانه کتب تحصیلی وپایان دادن به جعل تاریخ ومصادره کل تاریخ کشور به سود مرکزنشینان فلات مرکزی هیچ نویدی ندارد.
نکته دیگر درسخنان فانی تاکید برتدریس زبان “مادری” است ونه تدریس به زبان مادری. تدریس زبان مادری به معنای این است که زبان “مادری” دانش آموزان درکنار دیگر مواد تحصیلی به عنوان یک ماده ارائه می شود وهمچنان زبان فارسی عرابه دار عرصه تحصیل خواهد ماند. قرار دادن این نکته درکنار رویکرد وزارت آموزش وپرورش درانکار ملت بودن غیرفارس نشان می دهد ماده ای که قرار است به عنوان زبان مادری تدریس شود خالی ازهرگونه محتوای هویتی مردمان غیرفارس است. دربهترین حالت این ماده تنها زبان ملل غیرفارس را ارئه می کند وهیچ اشاره ای به تاریخ این ملل ویاهویت آنها نخواهد داشت. بدترین حالت نیز ماده مذکور ترجمه ای باشد از کتابهای فارسی حامل رویکرد غیرانسانی مرکزگرا به زبان ملل غیرفارس است.
نکته دیگری که ازکل گفتگو می توان برداشت کرد این است باوجود آنکه دولت روحانی اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی را وعده مهم انتخاباتی خود درارتباط با حاشیه ایران درمناطق توک وکورد وعرب وبلوچ وتورکمن معرفی کرده بود، حال آقای فانی درگفتگویی که سؤالهای آن ازقبل به دقت طراحی شده است مشکلاتی کلیشه ای وجانبی نظیر وضعیت تحصیلی وغیره که دهه هاست که درایران موضوع بحث بوده اند را بر مسئله تدریس آنچه که خود “زبان قومیت ها” می نامند مقدم می سازد. بی شک تقدیم این مسائل کلیشه ای وپرداختن به آنها وتنها بیان ۴۳ کلمه درباره “زبان قومیت ها” ودادن وعده انجام بررسی ها ونه اجرا، خود پیامی روشن از سوی دولت مرکزی ایران به ریاست جمهوری روحانی به ملل غیرفارس است. محتوی این پیام این است که مسئله حقوق فرهنگی ملل غیرفارس به هیچ وجه مدنظردولت مرکزی ایران نیست.
درایران، ملل غیرفارس درحدود نه دهه است که هزینه های فرهنگی واجتماعی واقتصادی شدیدی را به دلیل مرکزگرا بودن سیستم آموزشی متحمل شده اند. به دلیل همین رویکرد سیستم آموزشی دولت مرکزی، میلیون ها انسان بی سواد از میان غیرفارس ها مجبور به تحمل شرایط سخت اقتصادی واجتماعی شده اند. فارسی بودن سیستم آموزشی ایران تا اواخردهه ۴۰ شمسی تقریبا به شکل کامل راه را برورود غیرفارس ها به مدارس بسته بود. مهمتر ازهمه مواد درسی خود حامل ایدئولوژی مرکزگرایی بوده وهستند که تاریخ وهویت وفرهنگ ملل غیرفارس راانکار می کند ویا مورد اهانت قرار می دهد.
بی شک سخنان کوتاه سرپرست آموزش وپرورش هیچ اشاره ای به برچیده شدن این مظالم واقع شده برملل غیرفارس به واسطه سیستم سرکوب فرهنگ غیرفارس ها موسوم به آموزش وپرورش ایران، نداشته وجای هیچ امیدواری نمی گذارد.