روز سه شنبه ۱۰ ژوئن ۲۰۱۴ هزاران تن از ملت تورک آزربایجان جنوبی در اعتراض به سیاستهای دولت در خشکاندن دریاچه اورمیه، در میدان آبرسان شهر تبریز تظاهرات کردند.
به گزارش اویاننیوز، تاکنون نام اکبر ابولزاده و نیما عباسپور از بین بازداشتشدگان مشخص شده است.
اویاننیوز همچنین نوشت بامداد چهارشنبه ۲۱ خردادماه، هفت تن از بازداشتشدگان اعتراضات تبریز از بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی آزاد شدند. تنها نام سجاد خلیلنژاد از بین آزادشدگان مشخص شده است.
عصر روز سهشنبه ۲۰ خردادماه شماری از شهروندان و فعالان آذربایجانی در اعتراض به «بیتوجهی مسئولان به خشکشدن دریاچه اورمیه» در میدان آبرسان تبریز تجمع اعتراضی برگزار کردند.
همچنین گزارش شده است در شهر ارومیه نیز فضای امنیتی حاکم بوده است. در این شهر نیز «توحید مقنی، نیما حسنی، محمد محمدی، عطا کریمی، میلاد مختاری، روحالله مظاهریپور، امیر ابراهیملو، یاسین حاجیزاده، احسان بدرمیلان، یاسر اکبری و مصطفی هاشمی» بازداشت شدهاند.
در روزهای اخیر برخی از فعالان مدنی و محیط زیستی آذربایجانی اعلام کرده بودند که در پی عدم تحقق وعدههای حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران در ارتباط با دریاچه اورمیه، در روز ۲۰خرداد قصد دارند تجمع اعتراضی در شهرهای مختلف آذربایجان برگزار کنند.
خشک شدن دریاچه ارومیه؛ روند رو به شتاب
در حال حاضر روند خشک شدن دریاچه ارومیه شتاب بیشتری گرفته است، بهطوری که بیش از ۹۳درصد آب آن خشک شده و تنها هفت درصد از این تالاب بینالمللی باقی مانده است.
در صورت خشکی کامل دریاچه ارومیه، دست کم پنج میلیون نفر مستقیماً تحت تأثیرات منفی آن قرار میگیرند، در حالی که جمعیتی که غیرمستقیم و در استانهای دیگر، آسیب خواهند دید، بسیار بیشتر از این تعداد خواهد بود.
توفان نمک در استانهای همجوار و بیابانی شدن آن مناطق، افزایش پدیده شن و ماسههای روان، شیوع انواع بیماریها، تولید کانونهای ریزگرد، خروج حیات وحش از منطقه و همچنین غیرقابل استفاده شدن پوشش گیاهی برای گونههای جانوری از تأثیرات خشک شدن دریاچه بر اقلیم مناطق اطراف است.
با بحرانی شدن وضعیت دریاچه ارومیه و روند رو به نابودی آن، دولت ایران با تأخیری چند ساله اقدام به تشکیل ستادی با نام «ستاد احیاء دریاچه ارومیه» کرده است.
شایان ذکر است که فعالان ملل غیرفارس سیاست سدسازی دولت در مناطق غرب کشور را سیاستی امنیتی دانسته که منجر به انتقال منابع آب غرب کشور به سوی فلات مرکزی فارس شده است؛ این امر نوعی غصب منابع طبیعی متعلق به ملل غیر فارس محسوب می شود. در نتیجه این سیاستهایی امنیتی سالانه حداقل ۴ هزار عرب احوازی در اثر بیماریهای سرطان و بیماریهای قلبی و عروقی جان خود را از دست می دهند.