توسعه مبتنی بر تخریب هستی عرب در اقلیم احواز
بررسی تاریخی طرحهای به اصطلاح ملی به اجرا گذاشته شده در اقلیم احواز از سوی دولت مرکزی ایران، نکات مهمی را نسبت به حقیقت توسعه و پیشرفت صنعتی و کشاورزی و اقتصادی در احواز را روشن می سازد.
توسعه کشاورزی مدرن و تخریب روستاهای عرب
اولین عملیات تخریب وسیع روستاهای عرب در مناطق واقع بین سوس و قنیطره (دزفول) و تستر (شوشتر) صورت گرفت. در دهه پنجاه میلادی طی برنامه دوم توسعه با تاسیس توسعه نیشکر هفت تپه، دهها روستای عرب در این منطقه با خاک یکسان شد و ساکنان این روستاها به شهرکهای جدیدی انتقال داده شدند. با این کار دولت نه تنها زمینهای عربها را مصادره کرده بلکه با اسکان کشاورزان در شهرکهای جدید، نوع زندگی و روابط اجتماعی سنتی آنها را تغییر داده و به این ترتیب آنها به چرخه فارسی سازی در شهرکها سپرد تا بدینگونه هویت عربی آنها را از بین ببرد.
جمهوری اسلامی نیز بهنگام تاسیس هفت طرح ویرانگر نیشکر در دوره پس از جنگ ایران و عراق، همان سیاستهای رژیم پهلوی را تکرار کرد. در دوره جمهوری اسلامی نیز روستاهای عربها تخریب شد و دهها هزار هکتار از زمینهای کشاورزان عرب مصادره شد تا طرحهای ملی ایران پاگیرد و عربها حاشیه نشین شهرها شوند و در فقر و محرومیت بسوزند.
در زمان پهلوی علاوه بر طرحهای ویرانگر نیشکر، شرکتهای بزرگ کشت و صنعت مشترک با خارجیها، بخش دیگری از زیربناهای سنتی کشاورزی عربی را در دشت حاصلخیز واقع در میان دو رودخانه دز و کارون تخریب کرده و زمینها را از دست کشاورزان عرب مصادره کرد.
توسعه صنعتی و تخریب محیط زیست:
علاوه بر تاثیرات منفی ذکر شده، طرحهای نیشکر بواسطه پسابهای بشدت شور، سبب تخریب شدید محیط زیست اقلیم احواز شده و زمینهای پایین دست خود را پر از نمک کرده و سبب بایر شدن زمینهای کشاورزان عرب در شهرهای پایین دست شده است.
علاوه بر این، اهمال رژیمهای حاکم و اهمیت امنیتی طرحهای صنعتی در جذب مهاجران غیرعرب به اقلیم احواز، سبب شده است تا کارخانه های صنعتی احداث شده در این اقلیم به حداقل استاندارهای رعایت سلامتی محیط زیست که در دیگر استانها رعایت می شود توجهی نشان ندهند.
شرکتهای صنعتی پسمانده های صنعتی و شیمیایی و سمی خود را درون رودخانه ها تخلیه می کنند. کارخانه ها ضایعات آلوده به مواد شیمیایی و سمی را در کنار روستاهای عرب نشین انبار می کنند، زباله های شهری و صنعتی را در مناطق مسکونی تلنبار می کنند.
طرحهای مصیبت بار نیشکر جهت برداشت آسان محصول، نیشکر را آتش می زنند و خاکستر را به فاصله دهها کیلومتر در آسمان احواز براه می اندازند تا مردم احواز آنرا استنشاق کنند و به انواع مختلف بیماری مبتلا شوند.
در نتیجه این آلودگیهای بسیار شدید، در دو دهه اخیر محیط زیست احواز به وضعیت بحرانی رسیده است، تولد کودکان ناقص الخلقه، تولد کودکان مرده، سقط جنین و ناباروری در میان زنان و مردان احوازی بشدت افزایش یافته است. سالانه حداقل ۴ هزار احوازی در اثر آلودگی هوا جان خود را ازدست می دهند.
ممنوعیت فرهنگ عربی در توسعه مدرن بشیوه ایرانی
توسعه ایرانی که خود برآمده از دولت مرکزی است در راستای اهداف مرکزگرایی صورت گرفته و تامین کننده اهداف ضد انسانی تئورسینهای مرکزگرا در جهت حذف تمامی فرهنگها و زبانهای غیرفارسی است.
در سیستم آموزشی مدرن ایران، هیچ جایی برای فرهنگهای غیرفارس جز تحقیر و اهانت به آنها در نظر گرفته نشده است.
در اقلیم احواز نیز مهاجرات صدها هزار مهاجر غیرعرب به اقلیم سبب شده است تا فرهنگ و هویت عربی در خود احواز از سوی مهاجران فارس و یا فارس زده مورد تعرض قرار گیرد و عادات ورسوم و فرهنگ ملت عرب احواز به مسخره گرفته شود و آماج حملات جوکهای نژادپرستانه واقع شود.
نسل گذشته مرکزگراها بشکل وقیح و علنی هرآنچه که غیرفارسی است را علنا رد می کرد و فارس شدن را تنها راه ممکن جهت تغییر و تحول در برابر ملل غیرفارس گذاشته بود.
در مقابل در سالهای اخیر و بدنبال رشد گسترده خودآگاهی ملی نزد ملل غیرفارس، سیاسیون مرکزگرا با فرار به جلو دم از حقوق شهروندی و دموکراسی می زنند؛ حقوقی که در آن نامی از هویت ملل غیرفارس بمیان نمی آید. بی شک این نوع دموکراسی از همین حالا مشخص است که هیچ هویت غیرفارس را برسمیت نمی شناسد و ادامه دهنده رژیمهای مرکزگرای تمامیت خواه خواهد بود.
در مجموع حاکمیت مرکزگراها بر سرنوشت ملل غیرفارس سبب شده است تا ملت عرب احواز بسان دیگر ملل غیرفارس از ایجاد تغییر و تحول در فرهنگ بومی خود عقب بماند و در مقایسه با همسایگان عرب خود درجا بزند.
آنچه روشن است توسعه ی از نوع مرکزی در اقلیم احواز، در عین حال که سود و منفعت اقتصادی دولت مرکزی و وابستگان به آنرا تامین کرده است، ضرر و زیان و تخریب زیربناهای سنتی بجای مانده و تخریب محیط زیست و آوارگی و حاشیه نشینی و فقر وبدبختی را نصیب مردم عرب احواز کرده است.
نویسنده: مهدی هاشمی