خلاصه حوادث انتفاضه ملت عرب احواز در آوریل ۲۰۰۵
ماجرا از آنجا شروع شد که نامه ای از دفتر محمد خاتمی رئیس جمهور وقت به بیرون درز کرد و درشهرهای مختلف اقلیم احواز به شکل وسیعی منتشر شد. این نامه به امضای رئیس دفتر خاتمی یعنی سید محمد ابطحی رسیده بود.
متن نامه به شرح زیر است:
جمهوری اسلامی ایران
دفتر رئیس جمهور
بسمه تعالی
ریاست محترم سازمان برنامه و بودجه کشور جناب آقای دکتر نجفی
با سلام
پیرو سیاستهای مد نظر گرفته شده و مصوبات شورای امنیت ملی در خصوص تغیر ساختار جمعیتی اعراب خوزستان و توزیع مطلوب آنان در دیگر نقاط کشور لازم است بندهای مصوب ذیل الحاق و به واحدهای تابعه ابلاغ و ارسال گردد.
۱- ترتیبی اتخاذ گردد که جمعیت اعراب خوزستان نسبت به فارسی زبانان بومی و مهاجر در ظرف و در حداکثر ده سال به ۱/۳ برسد.
۲- جهت افزایش حضور و مهاجرت دیگر اقوام بویژه اقوام آذری به استان خوزستان علاوه بر تسهیلات مصوب بخشنامه ۴۱۶-۳-ب-۲/۹۷۱/۵-۷ مورخ ۱۴/۴/۱۳۷۱ تسهیلات بیشتری مد نظر گرفته شده که متعاقباً اعلام میگردد.
۳- لازم است بنحوی عمل شود که پدیده مهاجرت قشر تحصیل کرده آنان به دیگر استانها به ویژه تهران، اصفهان و تبریز افزایش یابد.
۴- سعی شود ضمن محو کلیه نشانها دال بر وجود این قوم از قبیل تغیر نامهای باقیمانده محلات، روستاها، خیابانها، مناطق،….. از واژه های فارسی استفاده شود.
۵- در عین تاًکید بر محرمانه بودن موضوع لازم است جهت هرچه عملی ترشدن اجرای مصوبات از افراد عرب زبان مطمئن بعنوان وسیله استفاده گردد.
۶- کلیه مصوبات جدید در خصوص توزیع دانشجویان، کارمندان: معلمان، نیروهای نظامی انتظامی و کشاورزان در دیگر استانها پیوست میگردد.
سید محمدعلی ابطحی
رونوشت:
۱- وزارت اطلاعات
۲- وزارت کشور
۳- وزارت مسکن وشهر سازی
۴- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
نامه مذکور زمانی منتشر شد که فعالان سیاسی عرب احوازی درتعامل با اصلاح طلبان به بن بست رسیده بودند ونیروهای وفادار به خواست های ملی باترفندهای اطلاعات به حاشیه رانده شده ویا راهی زندان ها شده بودند ودر عوض فرصت طلبان ومزدوران اطلاعات نفوذ خیلی وسیعی یافته وبه نام ملت عرب سخن می راندند.
محمد نواصری به همراه شماری از دیگر فعالان سیاسی به نمایندگی از جنبش ملی دموکراتیک عرب احواز(التیار الوطنی الدیمقراطی العربی فی الاحواز) با چندین تشکل سیاسی جلسه تشکیل داده وبرسر همکاری برای برگزاری تظاهرات وسیع در اعتراض به طرح تغییر بافت جمعیتی مناطق عرب نشین به توافق رسیدند.
هیئتی نیز با عنوان “اللجنه التنظیمیه للاحتجاجات الجماهیریه فی الاحواز” (کمیته هماهنگی برگزاری اعتراضات مردمی در احواز ) تشکیل شد. نیروهای موافق با برگزاری تظاهرات از اواخر مارس ۲۰۰۵ دست به انتشار وسیع نامه ابطحی در سراسر مناطق عرب نشین زدند و کمیته هماهنگی درهفته منتهی به جمعه ۱۵ آوریل دو بیانیه صادر کرد.
در بیانیه اول جزئیات سیاست های دولت مرکزی در مصادره زمین های کشاورزان عرب به واسطه طرح های مختلف نظیر توسعه نیشکر، وآوارگی ملت عرب وافزایش حاشیه نشینی وهمچنین تلاش های نظام برای محو هویت عربی در احواز، به تفصیل شرح داده شد. در بیانیه دوم نیز شهروندان عرب در شهرهای مختلف اقلیم به تظاهرات واعتراض به سیاست های پاکسازی نژادی دولت مرکزی علیه ملت عرب احواز، دعوت شدند.
شرح حوادث انتفاضه :
روز جمعه ۱۵ آوریل ۲۰۰۵:
در حوالی ساعت ۱۰ صبح در حدود دو هزار نفر در حی الثوره(شلنگ آباد) تظاهرات کردند. معترضان قصد عزیمت به مقر استانداری وتجمع در برابر آنرا داشتند. نیروی لباس شخصی ونیروی انتظامی به تظاهر کنندگان یورش برده و با گلوگه گرم با آنها برخورد کردند. حدود پنج نفر در این تظاهرات کشته شدند وشمار زیادی نیز زخمی شدند. با سرکوب وحشیانه معترضان توسط نیروی انتظامی، شیلنگ آباد به کلی توسط این نیروها محاصره شد. چند ساعت پس از این حادثه در حدود ساعت ۴ بعداز ظهر شبکه الجزیره خبر تظاهرات عربهای احواز را به عنوان اولین خبر داغ خود منتشر کرد.
انتشار اخبار و حوادث از سوی الجزیره سبب شد تا تمام محله های شهر احواز وچندین شهر اقلیم احواز به پا خیزند. با فرارسیدن شب تمامی احواز تا صبح بیدار ماند. درلشکرآباد جوانان معترض با سردادن شعارهایی علیه شخص خامنه ای وتحقیر و اهانت به او خواهان خونخواهی شهدای شیلنگ آباد شدند. جوانان خشمگین لشکرآباد مراکز بسیج و دیگر مراکز دولتی را به آتش کشیدند. در کوت عبدالله جوانان خشمگین اتوبان روبروی کوت عبدالله را بسته ودرگیری شدیدی را با نیروهای امنیتی وانتظامی وبسیج داشتند. در این برخوردها بیش از چهار جوان عرب به ضرب گلوله نیروهای امنیتی جان باختند.
در مناطقی چون ملاشیه، صیاحی وسیدکریم(عین دوا) تظاهرات وسیعی برپا شد. مردم خشمگن جاده های ارتباطی احواز- حمیدیه و احواز-محمره را بستند تا مانع از نقل وانتقال نیروهای سرکوبگر شوند.
شهر کوچک حمیدیه در ۲۵ کیلومتری غرب احواز به تنهایی حماسه آفرید. بیش از دو هزار نفر در آن شهر تظاهرات کردند. ساختمان دادگاه این شهر وبانک کشاورزی را به آتش کشیده وبه مرکز سپاه حمله برده و نیروهای سپاه را وادار به فرار کردند وپاسگاه حمیدیه را به کنترل خود درآوردند. اولین شهید حمیدیه جوانی بود که برفراز پاسگاه نیروی انتظامی حمیدیه رفت وپرچم احواز را به جای پرچم ایران بر افراشت. این جوان که راضی عبیات نام داشت به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد.
در اعتراضات روز اول، بازداشت ها به شکل کور صورت گرفت وحتی مردم رهگذر نیز بازداشت شدند. در این روزشمار بازداشتی ها به صدها تن رسید. شمار کشته ها در حدود ده نفر گزارش شد. زخمی ها نیز دربیمارستانها مورد بازداشت قرار گرفته و فرصت دریافت درمان لازم را نیافته وبا تن های زخمی به بازداشتگاهها انتقال داده شدند.
در تهران نیز کمیته اطلاع رسانی از بعداز ظهر روز اول انتفاضه وارد عمل شدند. در پشت صحنه نیز بخشی از نیروهای جنبش در احواز و دیگر شهرها و روستاها مستقر شده وسایر حوادث را به دقت گزارش می کردند. مصاحبه های فعالان احوازی داخل وخارج از کشور با آسوشیتدپرس، فرانس پرس ورویترز و دیگر رسانه ها به تشریح اسباب اصلی این اعتراضات که همان سیاست های پاکسازی نژادی اعمال شده از سوی دولت مرکزی است، اختصاص یافت. انتشار وسیع اعتراضات در شهرهای مختلف سبب شد تا نیروهای امنیتی کنترل خود بر شهرها را ازدست بدهند.
روز شنبه ۱۶ آوریل:
مسئولان اطلاعات در اولین ساعات بامداد روز ۱۶ آوریل دستور بازداشت دست جمعی فعالان سیاسی ومدنی در تمامی شهرهایی که امکان حدوث تظاهرات بود، را صادر کردند. درمحمره (خرمشهر) بیش از ۵۰ نفر و درعبادان ۱۶۰ نفر ودر فلاحیه(شادگان) واحواز و درحمیدیه دهها نفر وتعدادی در سوسه (شوش) و خفاجیه (سوسنگرد) وخلفیه (خلف آباد) و… بازداشت شدند.
انتشار اخبار اعتراضات احواز در خبرگزاری های جهانی و اطلاع یافتن مردم عرب در شهرهای مختلف از حوادث روز جمعه، سبب شد تا روز شنبه تظاهرات خیلی وسیع تری در شهرهای مختلف صورت گیرد.
شهر احواز بسان روز قبل وبه دلیل بازداشت های صورت گرفته درشب قبل از آن و رفتار اهانت آمیز ماموران دولتی با خانواده های بازداشت شدگان، شکستن در خانه ها به هنگام یورش نیروهای امنیتی، مردم را خشمگین تر ساخته و به خیابان ها کشاند. در شیلنگ آباد تمامی موسسات دولتی به آتش کشیده شدند.
در کوت عبدالله مردم به عزای جوانان خود نشسته بودند واعتراض ها با شدت هرچه تمام تر در غروب روز شنبه تکرار شد. در لشکرآباد خیابان انوشه و میدان دانشگاه شاهد تیراندازی نیروهای امنیتی از یک طرف و پرتاب سنگ وشیشه از سوی تظاهرگنندگان از طرف دیگر بود.
در لشکرآباد نیز شماری از موسسات دولتی به آتش کشیده شدند. نیروهای بسیجی درپایگاه بسیج مالک اشتر که درکنار مدرسه راهنمایی دکتر معین قرار داشت به محاصره مردم درآمده ومرکز بسیج به آتش کشیده شد.
در خفاجیه مردم در منطقه ابوذر تظاهرات کرده وبا سوزاندن لاستیک ماشین خیابان ها را بستند و در منطقه ابوحمیظه مردم جاده احواز- خفاجیه را برای ساعاتی به کنترل خود در آوردند.
در شهر البسیتین (بستان) مردم تاسیسات برق را از کار انداخته دست به تظاهرات شبانه زدند. تظاهر کنندگان در شهر حویزه نیز بانک صادرات این شهر را به آتش کشیدند.
مردم در شهر شوشتر تظاهرات بزرگی برگزار کردند. در کوی الکوره معشور تظاهرات مردم خشمگین تلفات سنگینی را متوجه تظاهرکنندگان ساخت. تیراندازی نیروهای امنیتی در این کوی حاشیه ای وفقیر شهر معشور هفت کشته برجای گذاشت.
در این روز پناهی مدیرکل اطلاعات استان اعضای گروههای سیاسی وفاق، آفاق، ثقلین واعضای شورای شهر وموسسات فرهنگی و… را به تالار شهر کشاند و درآنجا آنها را متهم و به شدت مورد تحقیر قرار داد. وی از آنها خواست تا علیه این اعتراضات بیانیه صادر کنند وحساب خود را از معترضان جدا کنند.
در این میان یک تشکل تازه تاسیس یافته به نام “حزب آفاق” که شاخه عربی جبهه مشارکت به حساب می آمد با انتشار بیانیه ای این حوادث را اغتشاش نامیده ومعترضان را آشوبگر توصیف کرد. اطلاعات با فراخواندن این نیروها در تالار شهر گمان می کرد که طراحان این انتفاضه ازمیان این نیروها هستند غافل از اینکه یکی از اهداف انتفاضه برچیدن حضور فرصت طلبانی بود که دربدنه این تشکلات سیاسی عرب نفوذ کرده و از نهضت سیاسی ملت تحت ستم عرب احواز برای خود نردبانی ساخته بودند برای رسیدن به منافع مادی و مکنت اجتماعی.
روز یکشنبه ۱۷ آوریل:
اعتراض ها در شهرهای مختلف ادامه یافت. نیروهای امنیتی در برخورد با معترضان به شدت با خشونت برخورد می کردند وپاسخ معترضان را با گلوله می دادند. به دلیل افزایش خشونت نیروهای امنیتی، از این روز به بعد بیشتر اعتراضات در شب برگزار می شد ومردم با استفاده ازتاریکی شب دست به اعتراض می زدند.
شمس الواعظین از روزنامه نگاران اصلاح طلبان در آن زمان در مصاحبه با شبکه الجزیره خبر تظاهرات را تکذیب کرده وخشونت ها دراحواز را به درگیری دو قبیله بزرگ عرب باهمدیگر نسبت داد! مصیب نعیمی روزنامه نگار معروف جمهوری اسلامی که به زبان عربی قلم می زند، حوادث احواز را به عده ای مهاجر عراقی نسبت داد! سایت بازتاب نیز عده ای کولی را عامل این حوادث معرفی کرد!
دیگر تشکل های سیاسی که روز قبل در جلسه ای با پناهی رئیس سازمان اطلاعات در تالار شهر احواز حضور داشتند، تحت فشار اطلاعات بیانیه صادر کرده، اتهام ها را از خود دور کرده و به دفاع از خود پرداختند.
روز دوشنبه ۱۸ آوریل:
نیروهای امنیتی تازه نفس از تهران وخرم آباد وارد احواز شدند. موتور سوران سرکوبگر وارده از تهران در محله های مختلف احواز منتشر شدند. خودروهایی که بر روی آنها تیربارهای “دوشکا” نصب شده است در سطح احواز منتشر شدند.
در این روزدر کوی شیلنگ آباد نیروهای امنیتی با برزمین کشیدن یک زن عرب و برهنه شدن تن وی، سبب به خشم آمدن مردم این کوی عرب شدند. در نتیجه این امر درگیرهای شدیدی میان نیروهای امنیتی ومردم صورت گرفت.
مردم در منطقه مرعی راه ارتباطی که از کنار روستایشان می گذرد را بستند و به نیروهای امنیتی اعزامی از خرم آباد حمله شد. همچنین مردم عرب منطقه عبدالخان جاده ترانزیتی مهم شوش- احواز را بستند. در شوشتر شهروندان عرب تظاهرات کردند و همراه با دیگر مناطق عرب نشین اعتراض خود را اعلام کردند.
در دهستان شعیبیه که طرح توسعه نیشکر بیش از دو سوم زمین های کشاورزان عرب را مصادره کرده بود، کشاورزان به خشم آمده از سرکوب وحشیانه جوانان عرب در شهرهای مختلف احواز، سطح وسیعی از مزارع نیشکر را آتش زدند. همچنین در این روز چند واگن قطار در مسیر احواز – محمره به دلیل تخریب ریل قطار، از ریل خارج شدند.
در این روز هیئتی امنیتی با حضور شمخانی وزیر دفاع دولت خاتمی وارد احواز شد. در روزهای بعدی این هیئت نشست های با مسئولان امنیتی استان و شخصیت های مذهبی عرب و شیوخ قبایل برگزار کرد.
روز سه شنبه ۱۹ آوریل:
در این روز هیئت امنیتی نشست هایی با شخصیت های مذهبی مردمی عرب بسان سید شعاع فاخر و شخصیت های مذهبی حکومتی همچون عباس کعبی داشته است. در این نشست ها شخصیت های مردمی وشیوخ قبایل به شکل غیر مستقیم مورد فشار قرار گرفته و از آنها خواسته شد تا از مردم عرب بخواهند در راهپیمایی تائید نظام در روز جمعه ۲۲ آوریل شرکت کنند. اما از آنجا که دیگر کسی از شیوخ حرف شنوی ندارد، این ترفند امنیتی نیز شکست خورد.
در جلسه جزایری امام جمعه احواز با شیوخ قبایل عرب به شکل مستقیم ازآنها خواسته شد تا از مردم بخواهند در راهپیمایی روز جمعه شرکت کنند. در پاسخ به این درخواست شخصی به نام حاج محصر از ریش سفیدان عرب به صراحت به امام جمعه گفته بود: “بر پدر ومادر کسی لعنت، که از مردم بخواهد در این راهپیمایی شرکت کنند. فرزندان ما که علیه سیاست های نظام اعتراض می کنند کشته می شوند، چگونه ممکن است ما برخلاف میل آنها درتظاهرات تائیدی نظام شرکت کنیم”.
شمخانی به همراه محافظانش وارد منطقه شیلنگ آباد شد تا با مردم صحبت کند. وی در مسجد این کوی با شماری از مردم محل تجمع کرد. مردم خشمگین علیه شمخانی شعار می دادند و او را هو می کردند. در بیرون مسجد نیز جوانان عرب دور شمخانی حلقه ای ایجاد کرده وشعار معروف “بالروح بالدم نفدیک یا احواز” سر می دادند. با تشنج بیشتر اوضاع، شمخانی با گوجه گندیده و سنگ مورد حمله قرار گرفت و شیشه های ماشین وی شکسته شد و او وهمراهانش مجبور به فرار شدند. وی مردم شیلنگ آباد را تهدید و اعلام کرد که نظام پاسخ آنها را خواهد داد.
روز چهار شنبه ۲۰ آوریل:
شهدای روزهای گذشته شهر معشور، در این روز تشییع شده وبه خاک سپرده شدند. نیروهای امنیتی تمامی سعی خود را به کار بردند تا مراسم تشییع پیکر بیش از هفت جوان عرب به گسترش دامنه اعتراضات در این شهر منجر نشود.
در این روز نیز بسان دیگر روزها، محله های مختلف شهر احواز ودیگر شهرها صحنه اعتراضات مردمی بود. نیروهای امنیتی و بسیجی و لباس شخصی سراسر شهر را به اشغال خود درآورده بودند.
ساعات تعطیلی مدارس ساعات پر حادثه ای بود. کودکان ونوجوانان عرب شعارهای ملی سر می دادند و با نیروهای امنیتی درگیر شدند. شماری از دانش آموزان مدارس در روزهای گذشته مجروح شده ویا جان خود را از دست داده اند. قابل ذکر است که نیروهای امنیتی در تیراندازی به سوی دانش آموزان از اسحله های شکاری وگلوله های سربی پخش شونده استفاده می کردند. این امر سبب شده تا دانش آموزان عرب متحمل جراحات شدیدی شوند. برخی از این دانش آموزان در اثر اصابت گلوله فلج شده ویا برای ماهها در حالت کما رفتند و درنهایت جان خود را از دست دادند.
روز پنج شنبه ۲۱ آوریل:
در این روز قبضه نیروهای امنیتی بر شهر احواز خیلی شدید بود. نیروهای ویژه مسلح به اسلحه گرم و نیروهای لباس شخصی و بسیجی سراسر شهر را در قبضه امنیتی خود داشتند. با این وجود در خیابان های احواز لاستیک های به آتش کشیده شده و سنگ وشیشه ودیگر آثار درگیری ها حکایت از وقوع برخوردهایی میان جوانان عرب ونیروهای امنیتی داشت. شبکه تلویزیون استانی (خوزستان) سخنان مسئولان محلی درباره تظاهرات روز جمعه ودعوت از مردم برای شرکت در این تظاهرات در مقابله با اعتراضات مردم عرب، پخش می کرد.
روز جمعه ۲۲ آوریل:
صدها بسیجی که با واسطه دهها اتوبوس از شهرهای شمالی استان ویا دیگر استان ها به احواز انتقال داده شده بودند در این تظاهرات شرکت کردند. هیچ حضوری از عربها در این تظاهرات به چشم نمی خورد. تنها، حامیان غیرعرب نظام بودند که در این تظاهرات شرکت کردند. شماری از جوانان عرب در حدود دویست نفر در اقدامی از پیش طرح ریزی شده در محل برگزاری این تظاهرات حضور یافتند. با شروع تظاهرات آنان شروع به سردادن شعارهای ضد رژیم و شعارهای انتفاضه کردند وبسیجی ها را به وحشت انداختند. درگیری شدیدی میان آنها و بسیجی ها صورت گرفت وبا محاصره شدن جوانان عرب توسط نیروهای امنیتی، اکثریت آنها بازداشت شدند.
در جریان اعتراضات ملت عرب در مدت بیش از یک هفته، در حدود پنجاه نفر جان خود را از دست دادند و بیش از پانصد تن مجروح شدند. همچنین صدها نفر بازداشت شدند. درگیری و تظاهرات های پراکنده در آن ایام ادامه یافت و هر ازچندگاهی حوادثی رخ می داد.
منبع: خبرگزارها وآرشیو خبری انتفاضه
نویسنده: مهدی هاشمی
اطلاعات ذکر شده در این نوشته در سه سال گذشته جمع آوری شده و درآرشیو جنبش نگهداری شده است.