فروریختن ساختمان تجاری متروپل عبادان و قربانی شدن دهها تن از مردم این شهر تاریخی احوازی، بار دیگر حادثه ای خونین را در این شهر جنگ و بحران زدهT رقم زد. این حادثه که در آن فساد دولت مرکزی و سیاستهای سیستماتیک اش در به حاشیه راندن عربها و جایگزین کردن آنها با فارسها و غیر عربها، نقش اساسی داشته است، تاریخی طولانی از جنایتهای مرکزگراها، چه در قدرت و چه احزاب و اپوزیسیون، را یادآوری می کند.
عبادان یکی از اولین شهرهای احوازی است که با تبعات ویرانگر اشغال احواز مواجه شد. در فاصله حدود ۱۵ سال بعد از اشغال احواز در سال ۱۹۲۵، دولت مرکزی بیش از ۲۳۰هزار فارس و غیر عرب را وارد شهر عبادان کرد و عربها ساکنان اصلی این شهر را به حاشیه راند. شرکت نفت انگلیسی-ایرانی، با وضع شروطی بر استخدام کارکنان و کارمندان، رسما استخدام عربها را به حداقل رساند و آنها از امکانات مادی استخدام در این شرکت محروم کرد. مدارس به زبان عربی تعطیل شد و حداقل دو نسل از عربها ساکنان اصلی، محروم از تعلیم و مدرسه شدند. دبیرستانهای فنی، دانشگاه فنی شرکت و دیگر موسسات آموزشی و رفاهی شرکت نفت بشکل تقریبا کاملی بر روی عربها بسته شد. در دوره پهلوی اول، عربها بشکل سیستماتیک به حاشیه رانده شدند و در وطن خود به غریبه ای تبدیل شدند.
در این دوره حزب توده با بهره وری از استقرار دهها هزار مهاجر فارس و غیرعرب در شهر عبادان، فرصت را غنیمت شمرد و در میان مهاجران تازه وارد به بهانه مبارزه با فئودالیسم، در برابر جنبش مردمی ملت الاحواز موضع گرفت و رسما علیه مبارزات آزادی خواهانه احوازیها فعالیت می کرد. حزب توده در ژولای ۱۹۴۶ دست به جنایت علیه مردم عرب زد و هزاران تن از هواداران این حزب به منازل فعالان سیاسی عرب در عبادان حمله کرده و آنها را سر بریدند و پیکرهایشان را در خیابان ها بر زمین کشیدند و شعارهای ضد عرب دادند. همچنین خانه های چندین فعال سیاسی عرب را به آتش کشیدند و زن و کودک را زنده در آتش سوراندند.
در دوره پهلوی دوم نیز سیاستهای تغییر بافت جمعیتی به قوت ادامه پیدا کرد و دهها هزار مهاجر جدید به شهر عبادان آورده شد تا پروژه پاکسازی اتنیکی، فقر و محرومیت و حاشیه نشینی بیشتری را برای ساکنان اصلی بهمراه داشته باشد. در این دوره اعدامات و تیرباران مخفیانه فعالان و مبارزان عرب به شدت از سوی دستگاه امنیتی رژیم پهلوی ادامه یافت. در سال ۱۹۶۳ میلادی شمار عدیدی از رهبران سیاسی عرب در شهر عبادان بازداشت و درپی محاکمه های صوری تیرباران شدند.
در آتش سوزی عمدی سینمای رکس، در ضمن رویارویی انقلابیون و رژیم شاه، مردم شهر عبادان دوباره قربانی مرکزگراها شدند و صدها تن از این مردم جان خود را از دست دادند.
در اولین ماههای بر سرکارآمدن جمهوری اسلامی ایران، مردم عبادان در پی همراهی با مرکز فرهنگی خلق عرب جهت دست یابی به حقوق ملی شان، در ماهه مه ۱۹۷۹ وپس از آن، توسط نیروی دریایی ایران سرکوب و کشتار شدند. مرکز فرهنگی نظامی خرمشهر، متشکل از مهاجران فارس به رهبری جهان آرا، در کشتار مردم محمره، عبادان و فلاحیه نقش مهمی را ادا کرد. صدها تن از مردم عرب در این کشتار که به چهارشنبه سیاه محمره معروف است، کشته شدند.
جنگ تندروهای شیعه تازه به قدرت رسیده و عراق به ویرانی کامل این شهر منجر شد و هزاران تن از ساکنان اصلی این شهر جان خود را از دست دادند. همچنین دهها هزار تن از مردم عرب، بواسطه سیاستهای امنیتی و اقتصادی دولت ایران، نتوانستد به خانه هایشان برگردند در به زور در استانهای دیگر اسکان دائمی داده شدند.
نابودی محیط زیست توسط طرحهای انتقال آب رودخانه کارون به فلات مرکزی فارس و شوری ناشی از بی رمقی رودخانه های و پسابهای به شدت شور طرحهای امنیتی نیشکر، قیام مردمی بزرگی را در اواخر دهه ۹۰ میلادی در شهر عبادان و محمره و فلاحیه رقم زد. قیامی که در نتیجه شماری زیادی زخمی و یا به زندان کشیده شدند.
اکنون نیز با وجود گذر بیش از ۳۴ سال از پایان جنگ، همچنان شهر عبادان یک شهر جنگ زده است و فقر و محرومیت و بیکاری و گرسنگی دامن گیر ساکنان تاریخی این شهر یعنی مردم عرب است.
امروزه نیز رسانه های فارسی زبان اپوزیسیون در خارج با حمایت از حضور مهاجران غیرعرب سعی در برجسته کردن هویت ساختگی غیرعربی برای این شهر تاریخی عرب دارند. این رسانه ها از گفتگو با خیل وسیع روزنامه نگاران احوازی امتناع می کنند و گزارشهایی جانبدارانه را از شهر عبادان منتشر می کنند.