اینکه ملتها موجوداتی زنده اند، و مانند یک جسم زنده عمل می کنند، در الأحواز کاملا صدق مى کند، ملت الأحواز گو اینکه یک مرکز تصمیم گیری واحد دارد، که برای آن تصمیم می گیرد، نیازهایش را برطرف می کند، ودر لحظات حساس راهکارهائی برای سلامت آن می اندیشد، و بالطبع اجزای دیگر این موجود زنده از اوامر آن پیروی تام دارند.
این تنها یک فرضیه نیست، هر که آشنائی با تاریخ این ملت دارد آن را کاملا حس می کند، نمونه ها بسیارند، حوادث سیل ۲۰۱۹ را اگر کسی از نزدیک دنبال کرده باشد، می تواند حیات را در این ملت به وضوح ببیند، ویا آنگاه که این ملت جبار عبود الکعبی را در سال ۲۰۱۸ از مرگ نجات داد.
تا آن گاه ندیده بودم ملتی اینگونه حکم برائت صادر کند، وجدان الاحواز خود به محاکمه نشست، وجبار را که در دفاع از ناموس و شرف، در نصرت مظلوم دست بقتل زده بود را تبرئه کرد، و حکم آزادی او را صادر کرد، این تصحیح ظلم دادگاه هزینه ی چند میلیاردی داشت، همه آن مبلغ هنگفت را ملت الاحواز پرداخت کرد، نمی دانم چگونه، اما در عرض چند روز حکم وجدان بیدار الآحواز اجرا شد، همه مبلغ دیه، ریال به ریال توسط مردم عرب الاحواز جمع شد، و جبار به خانه برگشت.
بعد از آن چندین بار الاحواز شاهد چنین مواردی بود، مواردی که در آنها میلیاردها ریال پول جمع می شد و غائله ای به پایان میرسید، گوئی که دست اعجاز در کار است.
این دفعه هم الاحواز می خواهد جوانی بنام ” محمد نجم ناصری” را از مرگ برهاند، دادگاه وجدان الاحواز حکم به برائت او داده است، و اینکه قتل در دفاع از خویش انجام شده، و من یقین دارم که دادگاه وجدان به بیراهه نمی رود، کارزار شروع شده و هر روز “محمد نجم” جوان از مرگ دورتر می شود، و من اطمینان دارم که به ملت و خانواده خویش باز خواهد گشت، که تاکنون همه احکام دادگاه وجدان الاحواز لازم الاجرا بوده اند و به منصه ی ظهور رسیده اند، حاشا که این مورد استثناء باشد.
الحق که این ملت عرب عجب دارد؛ آیا تاکنون دیده اید، ملتی چنین را، ملتی که به زندگی عشق می ورزد، و هر مرگی را با فریاد یک ” نه” بزرگ، به حیاتی دوباره تبدیل می کند.
اینجا،
الأحواز،
سرزمین عاشقان زندگی است، الهی تو خود دست مرگ را از آن دور دار.