قتل ناموسی، هنجارشکنی یا هنجار؟
شاید به نظر برسد آنچه اخیراً در احواز رخ داد، یک هنجارشکنی عیان باشد، در نتیجه شوک شدیدی به جامعه وارد کرده و موجی از همدردی با قربانی را برانگیخته است. اما در پاتولوژی اجتماعی آن چنان که امیل دورکیم تأکید دارد سزاست که تمرکز بر فکتها، ساختارها و سیستم ها باشد و نه افراد. در باب رویداد اخیر مایلم نظر مخاطب را به موارد ذیل معطوف نمایم:
۱- پدیده خیانت به همسر شاید منحصر به دوره زمانی و بافت و طبقه اجتماعی خاصی نباشد و لیکن در دو دهه اخیر به عنوان یک آسیب اجتماعی جدی و مهم مطرح و آن چنان پررنگ بوده که به حوزه های مختلف از جمله سینما راه یافته و بن مایه تعداد قابل توجهی ملودرام سینمایی قرار گرفته است. در واقع با اکران فیلم شوکران در سال ۱۳۷۹ که مورد اعتراض و غضب پرستاران کشور واقع شد، تنها نوک کوه یخ به نمایش گذاشته شد. در حالی که آسیب بسیار جدی تر بود و به واسطه توسعه شبکه های ارتباط جمعی جدی تر و خطرناک تر هم شد.
۲- ساختار قبیله ای یکی از ابتدایی ترین ساختارهای جوامع بشری و به زعم ابن خلدون اولین مرحله از مراحل تدرج بشریت بر پلکان پیشرفت به سمت مدنیت است. ابن خلدون تأمین غذا و تأمین بقا را به عنوان دو عامل اصلی در شکل گیری یک اجتماع بشری برمی شمارد و معتقد است که انسان جهت تأمین نیازهای مادی و در امان ماندن از خطر سایر موجودات ناگزیر است که به زندگی جمعی تن دهد. مسلماً ساختارهای اجتماعی متفاوت ارزش ها و هنجارهای متفاوتی تولید می کنند که گاه در تعارض با یکدیگر قرار می گیرند.
۳- شکل گیری دولتها و حاکمیت قانون نیاز به ساختارهای سنتی را مرتفع کرده و علی القاعده می بایست گرایش های فرعی که به از هم گسیختگی اجتماعی دامن می زند ناپدید گردد، لیکن در ایران رویکرد دولت معطوف است به تقویت ساختارهای سنتی و گرایش های فرعی. مصداق این مدعا را می توان در فراخوانی سران و بزرگان عشایر به هنگام حضور نمایندگان دولت در اقلیم و نقاط دیگر یافت. ارج و قرب سران عشایر به عنوان نمایندگان یک ساختار سنتی متعارض با جامعه مدنی در حالی شکل می گیرد که نخبگان جامعه به حاشیه رانده و از داشتن تریبون محروم می شوند. از طرف دیگر نگاه امنیتی به فعالیت های روشنگرانه، نخبگان را دچار خودسانسوری کرده و آنها را به کناره گیری و انزوا کشانده است.
۴- تا زمانی که متولیان امور فرهنگی و آموزشی –که از قضا ردیف های متعددی در بودجه سالانه را به خود اختصاص داده اند- بدون در نظر گرفتن تنوع اتنیکی، زبانی، اجتماعی و فرهنگی برای کل کشور یک نسخه می پیچند نباید انتظار بالندگی و توسعه اجتماعی داشت. توسعه و بالندگی در گرو شناخت عمیق و دقیق جامعه هدف و برنامه ریزی بر اساس این شناخت است.
۵- جنایت هولناک اخیر در ساختار قبیله که هیچ ارزش و جایگاهی برای زن قائل نیست، یک هنجار است که قاتل و مقتول قربانی آنند. هنجارهای اجتماعی در برابر تغییر به شدت مقاومت می کنند و برخورد قهری در مقابل آنها تنها پاک کردن صورت مسأله است. برای تغییر هنجارها می بایست ساختارها را تغییر داد چرا که تا زمانی که ساختارهای سنتی پابرجا باشند به تولید ارزش ها و هنجارهای خود از جمله قتل ناموسی، خون بس و …ادامه می دهند.
صلاح سالمی
منبع: شبکه های اجتماعی
نام شهرها واقلیم احواز از سوی سایت پادماز در متن تغییر یافته است.