در فجر آخرین چهارشنبه ازمی سال ۱۹۷۹ محمره نه با صدای اذان، بلکه با صدای تیربار از زمین وهوا مورد هجوم وحشیانه و ازقبل برنامه شده نژادپرستان قرارگرفت. جمهوری مدعی اسلامیت وتشیع شهر محمره که نام نجف دوم را برتارک خود داشت به خاک وخون کشاند و با صدای تیربارهای کالیبر۵۰ مانع از ادای اذان و نمازدرمساجد محمره شد.
احمد مدنی خارج شده از رحم جبهه ملی ایران و پان ایرانیست وبا حمایت خمینیون وهمه نژادپرستان غاصب در توطئه ای با مهاجرین غیرعرب وهمراهی چند روحانی وچند شیخ عشیره ای که خیانت را از بزرگترهای خود به ارث برده اند و پس از نشستی چند ساعته در سه شنبه شب و بشرط باج دهی متقابل درمساومه ای خائنانه برزمان حمله ناجوانمردانه وبخون کشیدن مردم محمره وعبادان بتوافق ننگینی رسیده، درفجرچهارشنبه سیاه و با تدارکاتی قبلی با عده وعددی که احمد مدنی مهیا کرده بود حمله وحشیانه خود را به مردم عرب محمره آغاز وبه مدت سه روزخون مردم عرب وبی دفاع محمره را ریختند.
جوانان عرب عبادان واز لحظه محاصره و هجوم نژادپرستانه به محمره اعتراض خود را با خروج به خیابانها شروع اما احمد مدنی به همره چند خائن از ستاد به اصطلاح عشائر مستقر در عبادان، تصمیم به سرکوب آنان گرفتند، دهها نفر از تظاهرکنندگان معترض عبادانی را زخمی وشهید کردند،اما شجاع مردان و زنان عرب به رهبری جوانان فعال و درهماهنگی بی نظیر تظاهراتی برنامه ریزی شده و با پای پیاده در گرمای طاقت فرسا تدارک دیده، از عبادان،جزیره صلبوخ وکوت شیخ بسمت محمره حرکت کرده ودر ساعت مقرر با عبور از پل قدیم محمره که همراه با نثار خون ۱۱ شهید ودهها زخمی از تظاهرکنندگان بود موفق به شکست محاصره سه روزه وخون بار محمره شده و درمسجد امام الصادق محل نماز واستقرار رهبرمعنوی آیه الله شیخ محمدطاهرخاقانی اقدام به بست اعتراضی نمودند.
پس از سه روز محاصره همراه با هجومی وحشیانه و یکطرفه بوی خون مطهر بیش از ۳۰۰ شهید وصدها زخمی ازمردم عرب همه شهر محمره وحومه آنرا فرا گرفته بود،عصیان واعتراض چهره همه الاحواز وشهرها وروستاهای عوض کرده، علیرغم جو شدیدا امنیتی وحکومت نظامی، هزاران نفر ازمردم عرب احواز برای اعتراض و اظهار همدردی با مردم شهید داده به سمت نگین مروارید الاحواز یعنی محمره سرازیر شدند.
محمره که در ۸۷ سال گذشته دو بار طعم تلخ وخونین هجوم وحشی و نژادپرستانه (رضا پهلوی واحمد مدنی)همراه باغصب سرزمینی الاحواز را چشیده وهچنان در سراسر الاحواز در حال نثار خون شهداء جوان و مقاوم است. قطعا تن به نام جعلی غاصب تحت عنوان (خرمشهر) نمی دهد، بلکه همراه با شهرهای معشور،خفاجیه وخلفیه،صالحیه وعبادان،قصبه وحمیدیه و…همانند زنجیره ای فولادین دور الاحواز را حلقه زده منتظرروزنزدیکی است تا به همت شجاع مردانش جشن آزادی خود را همانند بوسنی هرزوگوئین وآذربایجان شمالی و همراه با کردستان،آذربایجان جنوبی،بلوچستان وترکمن صحرا ولرستان وگیلان جشن رهائی از دست نژادپرستان فارس را گرفته، طعم شیرینی این پیروزی عظیم را به دهها میلیون (ترک،کرد،عرب،لر ، ترکمن، بلوچ..)اهداء نماید وبا رقص وپایکوبی این شادی بزرگ را برای فرزندان و نوادگانشان به ارمغان آورند.