آنچه این روزها دولت ایران بر سرها احوازیها می آورد، کمتر دیکتاتور و یا رژیم تبعیض نژادی در قرن اخیر انجام داده است. نه در آفریقای جنوبی و نه در شوروی استالینی و نه در دیگر نقاطی از جهان که شاهد حاکمیت رژیمهای تبعیض نژادی بوده است، بخود دیده اند. هیچ رژیمی تاکنون بسان دولت مرکزی ایران در روز روشن نسل کشی نکرده است، آنهم نسل کشی که غالبیت مرکز نشینان چه عامه و چه روشنفکر و سیاستمدار با آن مخالف نیستند.
در حدود یکصد سال پیش بنیانگذارن نژادی پرستی در ایران نوین پس از قاجاریه، با خطر قلمداد کردن مردم عرب احواز حکم بر به حاشیه راندگی این مردمان دادند. از آن زمان تاکنون دستگاه حاکمیت، روشنفکران، تحصیل کرده های فارس و فارس شده و رسانه های نوشتاری و سمعی و بصری در در یک کلام سیستم حاکمیت مرکزی در ایران، گفتمان عرب ستیزی را در اعماق وجود مردم مناطق مختلف ایران نهادینه کرد.
صد سال است که دستگاه مرکزی ایران مردم عرب احواز را دشمن، خائن و تجزیه طلب و در یک کلام خطر برای ایران معرفی کرده و او را شایسته انواع سیاستهای ددمنشانه و غیرانسانی معرفی کرده است. زمانی که روشنفکران دست در دست حاکمیت می نهند تا در اذهان کودکان مدارس تحقیر عرب و نژادپرستی و عرب ستیزی را ترویج می کنند، نتیجه عملی آن این است که دولت ایران با تکیه بر این احساس ضد بشری نزد عامه مرکزنشینان و مرکزگراها، دست خود را قلع و قمع و کشتار مردم عرب احواز باز می بیند.
سوگلی های مرکزنشین از حق خود می دانند که رودخانه های احواز را بمیل خود بخشکانند تا بتوصیه رهبران فرقه گراشان خامنه ای زادوولد کنند و برنج بکارند و سیر و شاد و خرم و قدح باده بدست، تنها بفکر خود باشند و از مرگ عرب احوازی تجزیه طلب غمی به دل راه ندهند.
سالهاست که فعالان عرب جار زده اند که ای جماعت بی وجدان، ای جماعت خود خواه، ازغارت ثروتهای طبیعی ملت عرب دست بکشید. این سیاستهای شما باعث نسل کشی در احواز شده است. ای جماعتی که سرمست عظمت تخیلی تمدن عظیمتان هتسید و خودخواهانه فرزندانمان را طعمه مرگ می کنید، سالانه بیش از ۵ هزار تن از فرزندانمان بدست شما کشته می شوند. آیا این نسل کشی نیست؟
آیا این جنایت نیست که برای رفاه بیشتر فارس در اصفهان و یزد و کرمان و کاشان و قم، برای سرسبزی زاینده رود و برای زاد وولد بیشتر فارسها و برای کشت بیشتر برنج اصفهانیها، ملت عرب در احواز جان بدهند؟
چرا در حالی که احوازیها از دست فاجعه زیست محیطی بستوه آمده اند، دولت مرکزگراها اصرار بر انتقال بیشتر آب جهت مصرف مرکزنشینان فارس دارد؟
این وقاحت دولت ایران از آنجا ناشی می شود که این رژیم خونخوار تکیه بر افکار عمومی موافق با این سیاستهای ددمنشانه اش دارد. اصفهانیهای با وجود خشکی کامل احواز اما هنوز اصرار بر ساخت تونلهای بیشتری دارند.
مرکزگراهای فارس در خارج از کشور نیز سالها است که مسئولیت دفاع از سیاستهای دولت ایران که بسود مطلق فارسها و بضرر کامل ملت عرب احواز است را بعهده گرفته اند. اینها بجای اینکه حقیقت نسل کشی مردم عرب در احواز را فاش کنند سعی می کنند تا با حیله گریهای رسانه ای، تقصیر را به گردن این مسئولک یا آن مسئولک بیندازند و با تکیه بر گفتمان حقوق بشری که هیچ صله ای با گفتمان نژادپرست ایرانیان مرکزگرا ندارد، سایه فارسها را از جنایتها پاک کرده و وجود آنها مبرای از این فاجعه سازند.
بصراحت به دولت ایران و به مرکزگراها و به فارس ها و به مسخ شدگان در هویت خیالی ایران می گوییم که آنچه در احواز می گذرد یک پاکسازی نژادی آرام است. عناصر اصلی این پاکسازی نژادی سدها و تولنهای انتقال آب و طرح های نابود کنند محیط زیست است. فارسهای ساکن استانهای مرکزی ایران بدانند که بر طبق قوانین بین المللی و بر طبق شرع و عرف، ملل ساکن بر سواحل رودخانه های غرب زاگرس حق کامل بر این آبها دارند. تمامی آبهایی که مرکزنشنان تاکنون از این رودخانه بیغما برده اند ناحق است و براساس قوانین جهانی تبعات انسانی ناشی از این عمل شامل تمامی کسانی است که در این طرحها دست دارند.
تمامی کسانی که در این طرحها دست دارند دستشان به خون فرزندان ملت عرب احواز آغشته است و در برابر دادگاه جهانی می بایست محاکمه شوند. مرکزنشینان اگر مسلمان هستند بدانند که آبی که از احواز بسرقت رفته است حرام است و حق ملت عرب احواز است.
سالهاست به مرکزگراهای داخل و خارج گفته ایم که سیاستهای شما جنایتکارانه است، تا دیر نشده است دریچه سدها را باز کنید و اجازه بدهید تا رودخانه های احواز و تالابها آبگیری شوند. در مقابل سالهاست که مرکزگراهای فارس تنها و تنها انکار کرده و اهمیتی به تبعات فاجعه بار سیاستهای خودخواهانه و ضدبشری شان نمی دهند.
سالهاست که دولت ایران از تبعات جاه طلبی فرزندان ایالت فارس در غارت آبهای احواز مطلع است اما با این وجود به آنها این اجازه را می دهد. علت این امر آنست که دولت ایران به یقین رسیده است که تمامی سیاستهای سابقش جهت محو هویت و وجود ملت عرب احواز بی تاثیر بوده و چاره ای جز حذف فیزیکی عربهای احواز ندارد. بهمین دلیل انتقال بی حساب و کتاب آب رودخانه های احواز را به مرکزنشینان داده تا بشکلی آرام در احواز نسل کشی کند.
مرکزنشینان در استانهای فارس بدانند که همگی بشکل مستقیم و یا غیر مستقیم چه آنهایی که از انتقال آب کارون حمایت می کنند و چه آنهایی که بر آن سکوت کرده اند، نسل کشی عربهای احواز را قبول دارند. آن دسته از رسانه های داخل و خارج از کشور که همواره سعی دارند تا اعتراضات مردم احواز را کم اهمیت جلوه دهند و یا آنها را از چارچوب اصلیشان دور می کنند و یا بایکوت خبری می کنند، همگی بدانند که شریک این پاکسازی نژادی آرام در احواز هستند.
این دغلبازان مرکزگرا که هر روز از شاخه ای بشاخه ای دیگر می پرند بدانند که فرهنگ دروغ و ریا و حیله برایشان هویت ایرانی نخواهد ساخت. امروز بیشتر از هر روز دیگر واضح شده است که دولت فارس چگونه حقوق ملت عرب را فدای جاه طلبی بیشتر فارسها می سازد و فرزندان احواز را آرام آرام بکام مرگ می فرستد تا مناطق فارس نشین را مرفه تر شوند.
برچیده باد سیستم تبعیض نژادی در ایران
برچیده باد حاکمیت فاشیستهای فارس
برچیده باد گفتمان نژادپرستی و کشتار انسانهای بی گناه