چند روزی از هجوم وحشیانه اسرائیل به مردم بی گناه عرب فلسطین می گذرد، در حالی که رسانه های غربی بسان همیشه به جانبداری مستقیم و یا غیرمستقیم از اسرائیل ادامه داده و کشتار عربها در غزه را به فراموشی سپرده اند.
در این میان جمهوری ایران اسلامی با استفاده ابزاری از سیاست عوامفریبانه دفاع از فلسطین، سعی دارد تا خونهای بی گناهان غزه را وسیله ای برای شستن دستان خود از خون چند صد هزار عرب دیگر سازد.
جمهوری فرقه گرای ایران اسلامی که بیش از ۴۰۰ هزار عرب را در سوریه و عراق و یمن به قتل رسانده است، با به براه انداختن غوغای تبلیغاتی با استفاده از رسانه های فارسی زبان و فرقه گرایان شیعه وابسته به خود، سعی دارد خود را دشمن سرسخت جنایتکار بزرگ یعنی اسرائیل وانمود سازد و به این ترتیب برای خود مشروعیتی در میان امت عرب فراهم آورد.
این حربه ناجوانمردانه جمهوری اسلامی تا دوره قبل از آغاز انقلاب مردمی در سوریه تا اندازه ای موثر بود اما پس از مشارکت علنی جمهوری اسلامی در قتل عام مردم عرب سوری، دست رژیم فرقه گرای حاکم بر ایران برای اکثریت مطلق امت عرب و اسلام رو شد.
عوامفریبی های جمهوری اسلامی دیگر بهیچوجه نمی تواند تمایزی میان اشغال سرزمینهای فلسطین توسط اسرائیل و اشغال سرزمینهای عربی توسط ایران بوجود آورد؛ یا اینکه قتل عام مردم بی گناه غزه توسط اسرائیل را از قتل عام مردم سوریه توسط ایران و بشار اسد جدا سازد؛ یا اینکه ترور و کشتن فعالان فلسطینی توسط اسرائیل را از اعدام فعالان عرب احوازی مجزا سازد. همچنین عوامفریبی های رژیم فرقه گرا در ایران دیگر بهیچوجه نمی تواند شهرک سازی اسرائیلیها در فلسطین را از شهرک سازیهای ایران در اقلیم احواز و و تغییر بافت جمعیتی این اقلیم مجزا سازد.
افکار عمومی در جهان عرب گرچه دیر متوجه عوامفریبی های جمهوری اسلامی شده است اما این آگاهی سبب شده است تا خطر ناشی از فرقه گرایی جمهوری اسلامی بر جهان عرب بیش از پیش روشن شود. این روزها در افکار عمومی جهان عرب، ایران به دلیل خصلت فرقه ای خود و قدرت نفوذ در میان شیعیان و بر هم زدن امنیت ملی در کشورهای عربی، خطری بزرگتر از اسرائیل محسوب می شود.
آنچه روشن است نظامی که خود زمینهای عربی به اشغال خود دارد، دستانش به خون صدها هزار عرب آلوده است، سعی و تلاش فراوان جهت ضربه زدن به فرهنگ و هویت مشترک عربها از طریق جداسازی ملتها بواسطه فرقه گرایی دارد و دشمنی و کینه نسبت به عرب را در سطح علنی رسانه ها به شکل روزانه پخش می کند، به هیچوجه نمی تواند خیرخواه امت عرب باشد.
این حقایق به خوبی نشان می دهد که رژیم فرقه گرای ایران اسلامی خود استعمارگری دیگر بسان اسرائیل و بلکه خطرناکتر از آن است. استعمارگری که می خواهد با کمک فرقه گرایی و عوامفریبی و دشمنی با دشمن عربها، خود را دوست عربها جازند تا وسائل بسط سیطره اش بر جهان عرب را مهیا سازد.
بررسی تاریخ قرن بیستم به خوبی نشان می دهد که اسرائیل مشکل همیشگی عربها بوده است و عربها بمدت دهه ها درگیر این مشکل بزرگ بوده اند، اما از زمان برسرکار آمدن جمهوری فرقه گرای ایران اسلامی عربها خود را در میان دو استعمارگر صهیونیست و فرقه گرای صفوی یافتند.
قتل عام مردم بی گناه غزه جنایت علیه بشریت است که غرب با حمایت از اسرائیل جنایتکار مرتکب آن می شود، اما غرق شدن خاورمیانه در خونهای بی گناهان عرب که بدست فرقه گرایان ایران هر روز کشته می شوند، به عربها آموخته است که دشمن دشمن من، دوست من نیست و بر عربها واجب است تا به شکل همزمان در مرزهای فلسطین و مرزهای ایران به جنگ علیه بدخواهان امت عرب ادامه دهند.