پس از انتقال موضوع هسته ای به وزارت خارجه، رژیم با هدف و نیتی چند منظوره شمخانی را به دبیری شورای امنیت تعیین کرده است.
کم وبیش مطلعید که یکی از بخشنامه های مهم اجرا شده و خیلی محرمانه که بخارج ازاداره های حراست وگزینشها خصوصا در حوزه نظامی و امنیتی درز کرده ، همان دستورالعمل مخفی درعدم بکارگیری عرب وکورد وسنی ها درپست های رده بالا اداری وخصوصا امنیتی است. با توجه به چنین بخشنامه های محرمانه ناشی از نژادپرستی دردو رژیم قبلی وفعلی نه تنها محیط وزندگی علیه غیر فارسها خانق وامنیتی شده، بلکه همراه با سرکوب و خونریزی یکطرفه بوده وهست.
کسی بخود تردیدی راه نمی دهد که هر رژیم غاصب وخون آشام ولودر ابتدای هجوم وحشیانه خود به سرزمین دیگران موفق به غصب و غارت می شود، اما بیقین باید گفت که هیچ غاصب وغارت گری بدون مزدور پروری وستون پنجم نمی تواند ۸۸ سال درسرزمین مغصوب دیگران بماند وبه بدترین شکل ممکن علیه صاحبان اصلی سرزمین مرتکب جنایت شده،همه ذخایرشان رابغارت ببرد،هویتشان رابصورت مبرمج هدف قراردهد.
اولا باید پذیرفت که تعیین شمخانی دراین پست قطعا میزان سرسپردگی وی به رژیم را اثبات می کندومسیر صعود وی به چنین نقطه ای ناتج از پله کانی است که با جمجمه های جوانان عرب محمره واحوازساخته که مبتنی بر میزان خدماتش در جهت تقویت پایه های رژیم می باشد.
ثانیا امنیت ملی بصورت شورائی بوده ودبیر باید در راستای سیاستهای رژیم قدم بردارد،سیاستی که اساس و بنیادش برتفوق قومیت فارس وحذف هویت غیر فارسهاست،ومهمترین سند چنین سیاست غیر انسانی عملکرد گذشته و سخنان جنتی وزیرفرهنگ وتآکید روحانی برآن روش تهاجمی است که با محروم کردن دهها میلیون کودک معصوم غیر فارس آنهم بمدت قریب یک قرن محکمترین دلیل عملکرد وحشی وغیر انسانی است.
ثالثا هرگز نمی توان شمخانی را اصلاح طلب یا متمایل به اصلاح دانست، زیرا همین رژیم رئیس به اصطلاح اصلاح طلبان (محمد خاتمی) را برای روز سوگند خوری روحانی به مجلس راه نداد،میرحسین موسوی وکروبی که از استخوان بندی رژیم بحساب می آیند به بهانه امنیت ملی حبس خانگی کرد،حال چگونه تصورکنیم که خامنه ای با تعیین شمخانی تحت چنین عنوانی(اصلاح طلبی) موافقت کند؟صرف نظر از اینکه روحانی اساسا اصلاح طلب نبوده ونیست..
رابعا رژیم در شورای امنیت ملی خویش وبرای حفظ نظام فارسیسم، فراجناحی عمل کرده و می کند و اگر از ذوب شدن شمخانی و ادغام کامل وی( قولا و عملا) درنظام وولایت فقیه مطمئن نبود هرگز به پستهای بالا ولو تشریفاتی نمی رساند.
خامسا در رژیمی که قانونی اساسیش را ۳۴سال پیش از تصویب گذرانده و۱۱ رئیس جمهور و وزرایش سوگند اجرای آن را خورده وجناب شمخانی هشت سال در دولت به اصطلاح اصلاحات وزیر دفاع بوده، آیا برای اجرای مواد ۱۵ و ۱۹ اقدامی کرده،یا بلعکس نه تنها شهامت درخواست اجرای آن را نداشته،بلکه سوابق وی بعنوان یک عرب سرسپرده، بغیر از مشارکت در سرکوب محمره و احوازچیزی نصیب مردم عرب نکرده وبرای اثبات ذوب شدنش در ولایت کاری بغیر از جرم وجنایت علیه مردم تحت عنوان حفظ تشییع وهزینه کردن آن کاری نکرده است؟؟
سادسا تاریخ ۸۸ سال گذشته رژیم فعلی وقبلی ثابت نموده که همه غیر فارسهائی را که پایشان به پستهای حساس ویا ازحمایتهای اقتصادی و رانت خواری سلطه برخوردار شده اند،قطعا خودفروخته بوده اند.نمونه این قماش را در بین عرب و کورد،ترک وبلوچ فراونند.
سابعا همگی بیاد داریم در زمانی که صلاحیت جاسم شدیدزاده وبا حساب اصلاح طلبی ردشد،وی که خود را اصلاح طلب می پنداشت بکمک مصطفی مطور زاده به اصطلاح اصول گرا به محمره آمد وی برای گرم کردن مشارکت مردم عرب محمره در انتخابات فرمایشی (خواسته اصلی رژیم)در سخنرانیش گفت نام محمره را صدام ننهاد تا با تحریک عواطف محمره دوستان آنان بپای صندوق ببرد،جالب اینکه مصطفی مطورزاده خودش هرگز در سخنرانیش نام محمره را نمی آورد.در حالی که در دنیا چنین روش وگردش سیاسی مشاهده نکرده ایم.
توضیح هرچند عده ای برای آمدن وآوردن شدیدزاده به محمره تحت عنوان حمایت از مطورزاده وشکست نظارت وحامیش عدنانی (هرسه نقابدار چهارشنبه سیاه)توجیه کرده و می کنند،اما باید متوجه می شدند که برای رژیم تغییر پالون فرق واهمیتی نداشته وندارد.
در نهایت ازحامیان علنی و غیر علنی شمخانی که تعیین وی در این پست را مرموزانه و با حباب باد کنی وبا امیدواری کاذب آرایش می کنند، سئوالی آسان داریم.
۱-الف- آیا سوابق شمخانی را مورد تدقیق و بررسی قرار داده اید؟ب-آیا قابل تصوراست که رژیم فارق از سوابقی که شمخانی داردوقبل از اطمینان از ادغام درفارسیسم و ذوب شدنش درولایت، وی را درچنین پستی ولو شورائی بگمارد؟
در قسمت دوم به اهداف رژیم از تعیین شمخانی می پردازیم.