پیش درآمد: شاید این سؤال هر روزهی قشرهای مختلف جامعەی کُردستان باشد. آنان با خود میاندیشند اگر ما هم ایرانی هستیم پس این همە ظلم و جور و تحقیر سیاسی و فرهنگی و تاریخی چرا و برای چە؟
وقتی یک مورخ کُرد میخواهد تاریخ سرزمینش را بنویسد ابتدا از ریشەهای ملی و فرهنگی خود شروع میکند، او از آریا و ماد مینویسند و سالها را پشت سر هم بە روی صفحات تاریخ میآورد تا اینکە بە قرن ٢١، قرن بە اوج رسیدن نسل کُشی کُردها در ایران و ترکیە و عراق و سوریە میرسد، قرنی کە برای کُردها در ایران قرنی پر از خون و جنگ و قتل و عام و نسل کُشی بودە است. قرنی کە در آن قیامهای حقطلبانە و مردمی کُردستان همیشە با وحشیانە ترین شیوەی ممکن سرکوب شدەاند.
قرنی کە سمکو رهبر غیور و شجاع ملت کُرد برای گرفتن حق کُردها در چهارچوب ایران بە پای میز مذاکرە رفت، و شونیستهای ایرانی در نظام شاهنشاهی او را ترور کردند و رهبری دلیر و دلسوز را از ملت کُرد گرفتند، اما شعلەهای آتش قیام سمکو تنها برای مدتی خاموش ماند! در سرزمین من مورخی کە با قلم خود مرگ همزە آقای منگور و پیشوا قاضی محمد و دیگر رهبران جمهوری کُردستان و صدها تن از مبارزان دیگر را بە رشتەی تحریر درآوردە باشد، هیچگاە نخواهد توانست خود را یک ایرانی اصیل بداند، چون آنگاە این پنداشت خیانت بە قلم و تاریخ ملتش است.
و اما نسل امروز: هدف ازبیان واژەی نسل امروز، نسل مبارزان زندە ملت کُرد است. مبارزانی کە از پیر و جوان و زن و مرد بە دور یک آرمان والا گرد آمدند و خواستار تحقق اهدافشان، کە “حق تعیین سرنوشت” یا همان کُردستانی آزاد و مستقل میباشد، هستند.
آنها میدانند کە برای استقلال سرزمین تجزیە شدەیشان باید بهای گزافی را بپردازند، بهایی کە سالهاست می پردازند و پرداختەاند. بهایی کە دیرزمانیست پرداخت آن آغاز شدە و با بە قدرت رسیدن جمهوری اسلامی سرعت گرفت و با قتل عام و ژینوساید مردم قارنا و قلاتان و دیگر مناطق کُردنشین ادامە یافت و با ترور رهبران و مبارزان کُرد و با اعدامها و ترور فعالان سیاسی کُرد بە اوج خود رسید. اکنون دیگر بە نقطەای رسیدەایم کە ملت کورد دیگر بە ایرانی بودن خود افتخار نمیکند و بر زبان آوردن آنرا ننگ و ترسویی می نامند.
آری!
من هم نیز نمیتوانم خود را یک ایرانی بدانم، زیرا اگر آنهایی را کە تا بە امروز کشتەاید، بە قول خودتان همان کُردهای ایرانی بودەاند، پس من نیز از ایرانی بودن ترس و وحشت دارم، چون همان سرنوشتی کە برای هزاران هموطنم رقم زدید بیگمان همان سرنوشت نیز در انتظار من و سایر جوانان ملت کُرد است.
اگر آنهایی کە جانشان را گرفتەاید بە جرم کُرد بودن بودە است، چە افتخاری از این برتر، کە همراە و همپای غیوران ملت خویش در راە شهیدان آزادیخواه سرزمینم گام بردارم و این جان ناقابل را تقدیم میهنم کنم!
امروزە کُرد بودن و خود را ایرانی ندانستن، نە تنها شرمی نیست بر پیشانی، بلکە مدال افتخاریست بر گردن مبارزین و فعالین کُرد در عرصەهای گوناگون، و کُردستان بە چنین فرزندان شجاعی میبالد. مشکل اینجاست کە شما هنوز هم انکارم میکنید و بە جای حق به من امتیاز میدهید.
تاریخ و فرهنگ و زبانم را آنگونە کە خود خواستید نوشتید، “دروغ نامەی” فردوسی سندی گویاست در انکار و جعل بودن تمام تاریخ ملتی بە بنام فارس و کشوری بە اسم”ایران”.
شما زبان مادریم را ممنوع و زبان بیگانە را بە من آموختید، زبانی کە یاد گرفتنش نوعی شکنجە روحی و حتی جسمی نیز بە شمار میآید. شماها در طول تاریخ همیشە نداهای صلح طلبانەی ملتم را با جنگ و خونریزی و کشتن مبارزانم پاسخ دادەاید و هیچگاە در کشتن من کُرد تردید و کوتاهی نکردەاید، همین پیشینەی پر از سادگی ما، و پر از دروغ و نیرنگ شماست کە دیگر اعتماد را از میان برمی دارد.
اگر شما فارسها و مدافعان ایران یکپارچە میخواستید از ایرانی بودن کُردستان دفاع کنید در دوران شاهنشاهی، آنگاە کە در زندانهای ساواک و شهرها و روستاهای کُردستان قشرهای مختلف ملت کُرد را بە کام مرگ میفرستاند شما روشنفکران وطن پرست ایرانی! در سوراخ کدامین موش و در لاک کدامین لاکپشت سر در خاک فرو بردە بودید؟
آنگاە کە با نام اسلام و قرآن بە سرزمین ما هجوم می آوردند و حتی زنان و مردان کُرد را در مسجدها و روی صفحەهای قرآن هم سر میبریدند، همسو با خونخواران و حاکمان وقت ایران شما روشنفکرهای آزادیخواه ایرانی نیز تنها نظارەگر زجەهای مادران ما بودید.
شما نیز در برابر کشتار مردم بی دفاع کُردستان، زبان درازتان لال، و چشمهای تمامیتخواهتان کور، و گوشهای نا آشنا بە حقتان، کر شدە بود!
آنگاە کە سربازان امام زمان بزرگترین جنایات “زمان” را مرتکب میشدند شما آزادیخواهان امروزی بە خواب کدام زمستان سرد انسانیت رفتە بودید؟ کە آنچنان خاموش و اینچنین بیدار شدەاید؟
شما طرفداران یک نژاد و یک کشور چرا قبل از نسلکُشی ما کُردها، از شناسنامەی ایرانی بودنمان دفاع نمیکردید؟ فرق ما و شما همین جاست! شما میکشتید تا خودتان زندگی کنید، اما ما کشتە میدادیم تا با هم زندگی کنیم. شما بودنتان را در نبودن ما می بینید اما ما همچنین نبودیم و نیستیم و نخواهیم بود. اینها و صدها دلیل و علل دیگر عامل اصلی ایمان راسخ و پولادین نسل امروز ملت کُرد است بە استقلال و “حق تعیین سرنوشت خویش”.
نسلی کە دلیلی برای ماندن در چهارچوب ایران نمییابد. نسلی کە دیگر نمیخواهد اسیر سیاست نژادپرستانەی هیچ ملتی باشد. نسلی کە نە از روی احساس، بلکە از روی تکامل و شعور و درک و فهم فرهنگی و سیاسی خویش خواهان پرداختن بهای سنگین آزادی میهنش” کُردستان” شدە است.
نسل امروز پیغامی در مشتهای آهنین خود دارد و هیچ تهدید و تحقیری او را نمیترساند،نسل امروز همان فرزندان آغوش جنگ خانمان سوز و نابرابر رژیمهای مستبد مرکزی با مردم بیدفاع کُردستان هستند و آنها از پستانهای زخمی سرزمینشان خون نوشیدەاند و با اینکە از هیچ دشمنی ترس و واهمەی ندارند، از جنگ و خونریزی نیز بیزار و خواهان صلحی پایدار هستند.
آنان میدانند کە در چهارچوب ایران باز هم تاریخ قتل عام و ژینوساید کوردها تکرار خواهد شد. نسل امروز میداند کە همچون گذشتە سرزمینش بار دیگر تحمل جنایتهای هولناکی بە دست ملت حاکم را ندارد!
اینجاست کە سرنوشت ملت و سرزمین ما ” کُردستان” از سرنوشت شما “ایرانیان” جدا خواهد شد، زیرا نسل امروز میکوشد کە در همان فردای تاریخ میهن خویش بنویسد.