در : صفحه اول » فرهنگی-اجتماعی » کارگران احوازی، در میان بیکاری و بیگاری!

کارگران احوازی، در میان بیکاری و بیگاری!

کارگران احوازی، در میان بیکاری و بیگاری!

عدم پرداخت و یا به تعویق انداختن حقوق ماهیانه  کارگران أحوازی هر از چند گاهی خشم آنان را بر می افروزد و موجب دست به اعتصاب زدنشان  میشود. به این منظور که کارگران دست از کار میکشند تا بدین وسیله کارفرمایان و مسوولان حکومتی را با تحت فشار قرار دادن  وادار به پرداخت حقوقشان کنند.

از انجا که اقلیم الأحواز شاهرگ حیاتی اقتصاد ایران است,مسوولان دولتی برای توقف اعتصاب کارگران شتاب زده عمل میکنند مبادا به چرخه اقتصاد ایران لطمه وارد شود. بارها برای خنثى کردن این اعتصابها حکومت به دامان نمایندگان مجلس پناه برده تا اینکه این نمایندگان با تملق و چرب زبانی و وعده های کاذب کارگران أحوازی را قانع به شکست اعتصاب خود کنند. بسیاری از این کارگران به علت سر باز زدن از أوامر مسوولین و ادامه اعتصاب بدون دریافت حقوق معوقه از کار اخراج میشوند.

و اما کارگرانی که به کار باز میگردند به کلنجار رفتن با حکومت و مسوولین برای دریافت حقوقشان که در واقع انعام روزانه یک کارگر در نقاط مختلف جهان اگر بیشتر از ان نیست کمتر نمیتواند باشد، ادامه میدهند.

کارگران عرب أحوازی را میتوان به بیگاران اردوگاههای مرگ “ماوتهاوزن” و “أشویتس” نازی ها تشبیه کرد. یکی از طرق نسل کشی سیستماتیک یهودیان توسط نازیها, بیگاری و کار مشقت بار کشیدن از آنان بود. حکومت ایران نیز  این هولوکوست را به کرات در حق کارگران و بخصوص کارگران عرب احوازی به اجرا در آورده است. نمونه آن نی بران شرکت نیشکر میباشند, شرکت نیشکر سبع تلال(هفت تبه) یکی از مهمترین و بزرگترین شرکت هایی که در شمال الآحواز بیش از ۵۰۰۰ کارگر دارد که کارگران عرب این شرکت به کارهای مشقت باری اعم از نی بری می پردازند و بعد از مدتی مبتلا به بیماری های ناشی از این شغل (بیماریهای سرطانی , تنفسی و پوستی) میشوند. این کارگران علاوه بر اینکه در طول اشتغال در معرض بیماری قرار دارند همچنین  با مشکلات دیگری اعم از عدم پرداخت حقوق ماهیانه انها به طور مرتب و کامل و نیز تهدید به اخراج آنان توسط مسوولین و کارفرمایان شرکت مواجه اند, به طوری که این کارگران برای بهبود اوضاع کاری خود در کمتر از دو سال ۱۶ بار دست به اعتصاب زده اند. بیشتر این اعتصاب ها در محوطه صنعتی شرکت بوده و به دلیل عدم اهمیت دادن به این اعتصاب ها توسط مسوولین شرکت و اخراج تعدادی از معترضان, کارگران همراه با خانواده های خود در مقابل فرمانداری سوس(شوش) تجمع کردند و خواسته های خود را به گوش فرماندار رساندند تا شاید مشکلات انان را با شرکت حل کند. از  مهمترین خواسته های کارگران  که در اعتراضات و اعتصاب های خود به انها تاکید کرده اند تشکیل سندیکای کارگری میباشد که همیشه با مخالفت مسوولین مواجه شده است. همچنین اجرای طرح طبقه بندی مشاغل که از سال ۱۹۸۹  تا کنون کارگران منتظر اجرای آن هستند و نیز پرداخت حقوق معوقه آنها و بازگشت به کار تمامی کارگران اخراجی شرکت است.

از آنجا که این اعتراضات نتیجه مثبتی به همراه نداشت کارگران به سازمان جهانی کار پناه بردند و از برخورد دولت با کارگران که مغایر قوانین بین المللی کار است شکایت کرده و گفته اند که دولت اجازه تشکیل سندیکا را به انان نمی دهد و بعضی از کارگران به صورت داوطلبانه نماینده کارگران میشوند و مسائل انها را پیگیری میکنند که همگی این داوطلبان در معرض اخراج و بازداشت هستند.

این مشکلات کارگران منحصر به شرکت نیشکر سبع تلال(هفت تبه) نمی باشد. در سراسر اقلیم الاحواز کارگران بومی از این تحریم ها و معضلات در رنجند. شرکت لوله سازی احواز که چند هزار کارگر دارد ۱۹۰۰ نفر از انان که اغلب بومی اند (عرب) قراردادی هستند که از بیمه تامین اجتماعی و ثبات عمل برخوردار نمی باشند و بقیه کارگران که رسمی هستند از جانب وزارت نفت در این شرکت شاغلند که آغلب انها غیر بومی و مهاجرند. بیش از ۴۰۰ کارگر این شرکت نیز در ۲۳ آوریل ۲۰۱۴ در اعتراض به عدم استخدام آنها به طور رسمی و همچنین نپرداختن حقوق معوقه انها و نیز در معرض اخراج قرار داشتن دست به اعتصاب زدند.

و اما به نقل از سایت “عصر آبادان” در آوریل سال جاری ۵۰۰ کارگر عرب احوازی شاغل در شرکت ساخت موبایلGIX  در محمره بدون هیچ سبب منطقی و بدون پرداخت حقوق چند معوقه شان از کار اخراج شدند.

به دنبال آن و به نقل از سایت دیده بان و با نزدیک شدن به روز جهانی کارگر ۴۰۰ نفر از۲۴۰۰ کارگر شرکت فولاد احواز در اعتراض به عدم پرداخت حقوق سه ماه اخیر خود  در محوطه شرکت اعتصاب کردند.

 واضح است که دولت روحانی علاوه بر ادامه دادن به روند دولت های قبلی برای پیشبرد نقشه تغییر بافت جمعیتی در اقلیم الآحواز خیلی دقیقتر و شمرده تر قدم پیش می برد و با فشار بر ساکنان بومی عرب که اغلب انها قشر کارگر و ضعیف جامعه را تشکیل میدهند طرح تغییر بافت جمعیتی را عملی کرده و با مهاجرت روز افزون این قشر به شهرهای فارس نشین به هدف کسب فرصت شغلی و در مقابل فراهم نمودن امکانات شغلی و رفاهی در الآحواز برای غیرعربهای دیگر سعی در کمرنگتر نمودن هویت عربی دراقلیم اشغالی الاحواز دارد.

جوانان عرب احوازی که توسط حکومت از لحاظ مادی تحت مضیقه قرار گرفته به اجبار به کار در شهرهای شمالی و مرکزی ایران پناه برده اند. این خود نمونه انکار ناپذیری از پیشبرد نقشه شوم تغییر بافت جمعیتی اقلیم الاحواز و پاکسازی نژادی است. اکثر این جوانان مهاجر در واقع  کارگران بی مزد و اخراجی و یا کم مزد و یا  اینکه فارغ التحصیلان بیکار بودند که زمینه و فرصت کاری برای انها وجود نداشت.

اوضاع نا بسامان و تاسف بار کارگران احوازی میتواند نقطه عطفی در راستای جنبشی ملی و یک دگرگونی شامل در اقلیم الاحواز باشد, همانطور که انقلاب های صنعتی در اروپا از طبقه کارگری شعله گرفت و به براندازی امپراطوریها و حکومت های مستبد که در آن عصر کارگران ( اعم از زن و مرد و کودک) که طبقه مستضعف جامعه بودند را به بیگاری میگرفت, انجامید. حکومت ایران خود میداند این اعتصابها و اعتراضات کارگری میتواند دولت را با چالش هایی مواجه کند و به  هیکل  سیاسی و اقتصادی دولت لطمه وارد سازد و امنیت ان را از هم بپاشد و در نهایت میتواند به سقوط ان بینجامد.

 

نویسنده: منى عوده

تمام حقوق نشر متعلق به وب سایت پادماز است. مطالب منتشرشده در وب سایت پادماز ضرورتا بیانگر رویکرد جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز نیست.

الصعود لأعلى