یک روستای احوازی به دستور حکومتی در حال تخریب است
با قطعی برق و صدور حکم جلب، روستائیان را تحت فشار قرار داده اند
پادماز- بنا به گزارشهای فعالان حقوق بشر احوازی یک روستای احوازی با جمعیت چند صد خانوار عرب در حوالی کیانشهر به دستور حکومتی در حال تخریب است. روستای موسوم به ابوالفضل که دهه هاست محل سکونت بیش از ۳۰۰ خانوار عرب است، درپی ادعاهای بی اساس بنیاد مستضعفان نسبت به ملکیت اراضی این روستا، بنا به دستور حکومتی حکم اخراج ساکنان و تخریب این روستا صادر شده و در حال اجرا است.
بنیاد مستضعفان که یک بنیاد وابسته به رهبر جمهوری اسلامی علی خامنه ای است، با اتکا به قوه قضائیه حمایت سازمان برق، در گرمای طاقت فرسای احواز برق را از این روستا قطع کرده است. همچنین برای ساکنان این روستا حکم بازداشت صادر کرده و شماری از ساکنان این روستا به دلیل عدم تخلیه منازلشان بازداشت شده اند. درپی این اقدام، ساکنان این روستا و با وجود قطعی برق و گرما زیاد در داخل خانه ها نشسته از خانه خارج نمی شوند.
بنا به گفته یکی از ریش سفیدان این روستا، اگر چنین ادعایی صحیح است چرا در این چند سال مطرح نشد؟ چرا بعد از اینکه ۳۰۰ خانوار بیش از ۳۰ سال در این روستا خانه ساختند و زندگی تشکیل دادند، یاد این موضوع افتادهاند؟! آن هم در روزها و ایامی که بیماری کرونا از یک طرف و شرجی و گرمای طاقت فرسا و وضعیت نابه سامان اقتصادی از سویی دیگر عرصه را بر مردم تنگ کرده است. این پیرمرد افزود که اینجا زمینهای پدری همه ماست و معلوم نیست چگونه بنیاد مستضعفان می خواهد مالک زمینهای ابا واجدادی ما شود.
بنا به گواهی وی، بنیاد مستضعفان با حمایت سازمان برق سعی دارند بواسطه قطعی برق آنهم در گرمای طاقت فرسای بالای ۵۰ درجه، مردم این روستا را مجبور به تخلیه خانه هایشان سازند.
یکی از زنان ساکن این روستا می گوید: اینجا خانههای ما را خراب میکنند، من پنج فرزند کم توان دارم که یکی از آنها فوت کرده است. چرا می خواهند ما را از خانه هایمان آوراه سازند؟
مردی دیگری میگوید: همه کودکان، زنان و مردان روستا جرأت خروج از خانه را ندارند. برقرسانی به روستا خیلی ضعیف شده است چون بنیاد مستضعفان از اداره برق خواست که پایههای برق را نصب نکنند.
پسر جوان دیگری که از دستگیری پدرش گلایه دارد، میگوید: مردان اینجا، کشاورز، راننده، نگهبان و یا کارگر ساختمانی هستند. آنها قاتل و جانی نیستند که به جرم ترک نکردن خانههای خود دستگیر شدهاند. وی یادآور میشود: مردان روستا به خاطر خانههای خود دستگیر شدند و برای آزادی آنها باید ضمانتنامههای میلیونی به وثیقه بگذاریم. ما غیر خانههای اینجا نه شغل رسمی داریم و نه ملک دیگری، پس این چه شرط انصافی است که در حق ما روا میدارند؟
پیرمردی از ساکن روستا میگوید: احترام و جایگاه معلم بر همگان روشن است ولی در این روستا مدرسه را تخریب میکنند، مگر ما ایرانی نیستیم که کمر به تخریب خانههایمان بسته است.
یکی از جوانان روستا نیز عنوان میکند: شبها از گرما یا روی پشت بام و یا در خیابان باید با تحمل گرمایی طاقت فرسا که حتی ادارات را به تعطیلی کشانده است، بخوابیم و این شرط انصاف نیست که مردان روستا به خاطر خانهها دستگیر و شرط آزادی آنها اخذ تعهد برای تخلیه خانههایی که تنها سرپناهشان است، باشد.
سید یوسف موسوی از پیرمردان روستای ابوالفضل میگوید: این منطقه تقریباً از قبل انقلاب اراضی کشاورزی بوده و بعداً ساختوساز صورت گرفته است. انقلاب از ۵۸ به بعد شروع شد و وقتی بنیاد مسکن، جانبازان و بعداً بنیاد مستضعفان تأسیس شد، اراضی خالی حومه شهر ازجمله اراضی این روستا را گرفتند و برای آنها سند زدند.
وی با اشاره به اینکه مردم اراضی کشاورزی خود را احیا کرده و در آن ساکن شدند، ادامه میدهد: با اینکه اراضی فعلی دست کشاورزان بوده است و آن را احیا کردند و حتی حق ریشه هم دارند که از نظر کارشناسی ثبت اسناد و کشاورزی تأیید شد ولی حالا که بنیاد ادعای مالکیت کرده است و باید قبل از احراز حق مالکیت خود، صاحب سابق زمین را شناسایی کند.
موسوی گلایه میکند: بنیاد مستضعفان و بنیاد مسکن هم با زبان خود اعلام کردند که بنیاد این اراضی را متصرف شده است و این یعنی زمین قبلاً صاحبی داشت و بعداً ادعای مالکیت کردند. پس اراضی متعلق به کشاورزان است و باید آنها را راضی کنند.
وی افزود صدور دستور حکم جلب اهالی باعث رعب و وحشت ساکنان این روستا شده و دیگر هیچکس احساس آرامش و امنیت ندارند. وی گفت به اهالی این روستا نه تنها خدماتی ارائه نمیشود بلکه برخی از اهالی بازداشت کرده و برای آزادی آنها وثیقه خواستهاند.