امیره بروایه و تکرار درسی بزرگ
کودکی دیگر در شرف مرگ بود، او در کانال روباز فاضلاب فقط چند لحظه با مرگ فاصله داشت، کودکی دو ساله که در دنیای کودکانه اش در حال بازی و شادمانی بود، که ناگاه به درون کانال روباز روبروی منزل پدریش می افتد، او را توان هیچ عکس العملی نیست. همه دولتمردان می خواستند او بمیرد، اصلا برای مرگش برنامه داشتند، او هر طور شده باید حذف می شد. چندین سازمان و ارگان دست بدست هم دادند تا او را ترور کنند، و جانش را بگیرند. در ...
ادامه مطلب ‹