آقای شاملی غیرفارسهای در خدمت پان ایرانیسم را نخبه لقب ندهید.
آقای شاملی انتقاد بنده از جنابعالی آن است که چرا به غیر فارسهائی که داشته علمی و تخصصی خود را در خدمت نژادپرستان فارس وبرای نابودی هویت خویش بکار می گیرند لقب نخبگی عطاء می کنید.اگر چنین نخبه هائی(بنا به گفته تان) استعداد اولیه برای شناخت حقوق اساسی و اولیه خود را نداشته اند و بعد از چندین سال تحصیل خصوصا در خارج از ایران نتوانسته اند به حق کودکی خودشان در تحصیل بزبان پدر و مادری آنهم در سرزمین اباء واجدادشان آگاه شوند یا به مرز وحدود حقوق متقابل آشنا نشده وندانند که آزادی وحقوق هر ملتی به آزادی و حقوق ملت دیگر محدود می شود ودر آزادی و حقوق ملی مرز جغرافیائی مفهومی ندارد،تا بتوان با خلق قدسیتی کاذب وغصبی بنام تمامیت ارضی آن را پایمال کرد، قطعا لقب نخبگی براینگونه انسانهای بعید از آدمیت(فارس و چه غیر فارس) جعل عنوان است،اما جرم معنوی به اصطلاح نخبگان غیر فارسها با دونوع خیانت شروع و با خیانت عظمای دیگری ادامه پیدا می کند.
۱- خیانت به داشته علمی با برداشت غیرمنصفانه.
۲- بکار گیری دانش علمی در راه ترویج وترسیخ هویت قوم فارسیسم و سیاستهای نژادپرستانه آن در هموار کردن راه هجوم تحقیرآمیز وتضییع کننده عمدی حقوق ملت خویش وایجاد زمینه برای تن دادن وکوچک شماری در ملت خودی
۳- خیانت عظمای این به اصطلاح نخبگان غیر فارس از جائی نمایان وعینیت می یابد که با خودباختگی وضمن تن دادن به ذلت کامل نه تنها خود مزدوری را پذیرفته بلکه با خیانت به داشته های دانش، علمیت خود را در راه شستشوی مغزی و مزدور سازی از ملت خود به نفع قوم مهاجم بکار گرفته دوشاخه از پایگاه ستون پنجمی را بنفع فارسیسم ساخته وتقویت می کنند.
الف – ازبین بردن قبح خیانت وجاسوسی غیر علنی غیر فارسها بنفع قوم فارس ب- تقویت واهرم سازی سرکوب از بین خودیها بنفع فارسیسم در راستای قبح زدائی از جنایتهای خائنانان غیر فارس .
آقای شاملی جنابعالی بخوبی از فداکاری خانم آمریکائی مطلعید خانمی که همه رفاه و آسایش در کشور خود را رها کرد و برای حمایت از حقوق فلسطینیان تن وجانش در زیر لودر مهاجم اسرائیلیها له ولورده شد . حال چگونه می توان به غیر فارسها(ترک،کرد،عرب،بلوچ و…)که پس از طی کردن مراحل علمی همانند یک ترک حجره دار بازار تهران دخل ودرآمد خود را بر هویت وحقوق ملیش ترجیح می دهد، نخبه نام نهاد.
باید به صراحت و بدون تعارف گفت ونوشت که این گونه تحصیل کردگان فارس و غیر فارس و علی رغم تحصیلات عالی (خصوصا مقیمان اروپا وآمریکا)منظورم اولا- فارسهائی که پس از سالهای مدید در غرب وبرخورداری از آزادی کامل هنوز وجودشان را از پست اندیشه گی (برتری نژادی) پاک نکرده و این تفکر ضد بشری خود را چون ارثی گرانبهاء به فرزندانشان منتقل وزحمت علمی وحقوقی غرب برای فرزندانشان در راه آدمیت را برباد می دهند. ثانیا- وهمچنین وبدترازفارسیسم همان خود باختگان غیر فارس که علی رغم وجودشان در غرب و آشنائی با حقوق اساسی (خصوصا کسانی که بدلیل ظلم ملی در جغرافیای جعلی ایران در غرب پناهندگی گرفته اند) نه تنها اندر خم یک کوچه اند بلکه غیر بهداشتی تراز فاسیسم پان ایرانیسم همان غیر فارسهائی هستند که نه تنها زکات داشته شان را با بیدارکردن مردم خود ادا نمی کنند،بلکه به نخبگان با مسئولیتی همانند جنابعالی وخانم شادی صدر هجومی چاله کاظمی کرده واز قباحت دستمال بدستی وستون پنجمی برای فارسیسم پان ایرانیسم شرم نمی کنند،هرآنچه از دهان غیر بهداشتیشان فزون آید همانند جواد طباطبائی و کاظم موافق قلم وکاغذ را آلوده می کنند. این خود فروختگان و نه نخبگان عمدا وذلالتا فراموش کرده اند که هر انسانی به هر اندازه که بر علمیت(اگر دارند) افزوده شود به همان اندازه در قبال حقوق انسانها مسئولیت دارد و آدمیت آنها در دفاع از حق وحقوق انسانها که از زادگاه وملتشان شروع می شودمورد سنجش است.
آقای شاملی قطعا جنابعالی به این مثل معروف برخورده اید و بقول ما عربها الامثال تضرب و لا تقاس باید اینگونه افراد را که پس از سالها غصب صندلی دانشگاهها با ابتدائی ترین حقوق خود و مردمشان آشنائی نداشته وندانسته وبدتر دانسته به خدمت فارسیسم پان ایرانیسم در آمده اند،باید همان مثل را یادآور شد که خر رفته و الاغ برگشته اند. واگر با حقوق خود و مردمشان آشنا شده اند اما به هر دلیلی تن به مزدوری پان ایرانیسم وبا هر عبا وقبائی(اسلام ایرانی یا کمونیسم ایرانی) در آمده وحقوق ملی غیر فارسها را مورد مسامه قرار داده اند قطعا مرتکب همان خیانت عظمائی شده که فوقا یادآور شد ه ام.
وسلام ۲۱/۷/۲۰۱۳٫