از زمان برسر کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران، در جهان عرب نگرانی شدیدی نسبت به از شیشه خارج شدن عفریت (شیطان) فرقه گرایی در خاورمیانه بوجود آمده بود. جمهوری اسلامی که به معنای کلمه متسمک به مذهب شیعه صفوی است شعار رهایی شیعیان، را حتی قبل از به قدرت رسیدن مطرح کرده و تا به امروز داعیه دار آن است.
وقوع جنگ ۸ ساله ایران و عراق و کشته شدن بیش از یک و نیم میلیون نفر در ایران و عراق، یکی از دلایل اصلی آن تهدید فرقه گرایی جمهوری اسلامی نسبت به جهان عرب بود. این تهدید زمانی قابل لمس است که متوجه شویم کشوری مثل لبنان چگونه در اثر فرقه گرایی، جنگ داخلی پرهزینه ای را تجربه کرد. در نتیجه فرقه گرایی این کشور عربی به بخش های کوچک اجتماعی تقسیم شد و گذر سالها نتوانسته است فرقه های مختلف این کشور را به هم نزدیک سازد و این کشور را به عرصه ای برای فعالیت کشورهای حامی فرقه گرایی مبدل ساخته است.
عراق دیگر کشور عربی است که ایران موفق شد با بهره جستن از اشغال این کشور توسط آمریکا، تخم فرقه گرایی را در میان مردم این کشور دیکتاتور زده بکارد و این کشور را تا آستانه تقسیم شدن پیش ببرد. یمن دیگر کشور بحران زده عربی است که هزینه زیادی به دلیل حمایت جمهوری اسلامی ایران از فرقه گرایی در این کشور، متحمل شده است.
کشتار مردم عرب سوریه توسط جنایتکار تاریخ بشار اسد و دفاع جمهوری اسلامی از این رژیم در کشتار بی گناهان سوری، جلوه ای خونین از وحشی گری فرقه گرایان و نتایج فاجعه بار این مسلک خونین را به مردم خاورمیانه نشان داده است.
خصلت فرقه گرایی آنست که انسانها بر اساس گرایش خود به ایدئولوژی خاصی، خود را از دیگران متمایز می سازند. این تقسیم بندیها و مرزبندیها، به حدی جداکننده است که دیگر هیچ مصلحت و منفعت عمومی نمی تواند گروههای متخاصم را به هم نزدیک سازد؛ و در حقیقت این همان راهبرد استراتژیک جمهوری فرقه گرای ایران اسلامی است جهت بسط امپراطوری مرگ و خون بر خاورمیانه است.
ایران گرچه هزینه مادی زیادی برای کشتار مردم بی گناه عرب در کشورهای لبنان و سوریه و عراق و یمن پرداخته کرده است اما تا زمانی که این خشونت و کشتار در کشورهای عرب صورت می گیرد، نظام با خونسردی تمام این جنایتها را مرتکب شده است. به محض نزدیک شدن انقلابیون عرب در عراق به مرزهای ایران، جدای از جمهوری فرقه گرای اسلامی حتی اپوزیسیون به اصطلاح لائیک هم به صدا درآمده و تا مرز فرقه گرایی و دفاع از جمهوری اسلامی پیش رفته است.
در احواز نیز رژیم فرقه گرا در ایران طی سالهای اخیر جهت یافتن پایگاهی میان مردم عرب اقدام به جوسازی تبلیغاتی و به راه انداختن تنشهای فرقه ای در این اقلیم نموده است. اینبار رژیم با سردادن شعار حمایت از عتبات عالیات نجف و کربلا سعی دارد تا احساسات مذهبی شیعیان احوازی را تحریک کرده و آنها را جهت ریختن خون برادران عراقی خود راهی این کشور کرده و آنها را هزیم آتشی بسازد که فرقه گرایان تهران نشین جهت پیشبرد امپراطوری ولی فقیه فراهم آورده اند.
بی شک هیاهوی تبلیغاتی رژیم و اپوزیسیون ایرانی نسبت در خطر بودن آنچه ” خ و ز س ت ا ن” می نامند، نشانی از حس درونی آنها نسبت سیطره به زور ایران بر این اقلیم دارد و همچنین از آماده ساختن افکار عمومی برای ارتکاب جنایتهایی در حق مردم عرب این اقلیم در صورت وقوع هرگونه اتفاقی،حکایت دارد.
با درنظر گرفتن این فتنه متحرک و همه گیر، امروز بیش از هر زمانی نقش قشر روشنفکر و تحصیل کرده عرب احوازی اهمیت می یابد. بی شک ملت عرب احواز بیش از هرکس دیگری آگاه است که این تنها جمهوری فرقه گرای ایران اسلامی است که سود خود را در از هم پاشاندن کشورهای عربی و به راه انداختن حمام خون و بردار کشی در این کشورها می جوید. بی شک قدرت منطق و استدلال جوانان آگاه عرب احوازی یارای مقابله با جنگ تبلیغاتی جمهوری اسلامی و ممانعت از درگیر شدن جوانان احوازی در جنگ فرقه ای، را دارد.