برای کسانی که اندکی در تاریخ پنج قرن اخیر کنکاشی داشته باشتند ” عربستان ” یک نام شناخته شده است. عربستان به بخشی در جنوب غربی ایران اطلاق می شد. در سال ۱۹۳۶ بنا بر تصمیم هیئت وزیران وقت نام “عربستان” به خوزستان تغییر یافت. بعدها هر از چندگاهی بخش هایی از “خوزستان جدید التاسیس “به استان های ایلام، کهکیلویه و بویر احمد وبوشهر واگذار گردید. به گونه ای که بسیاری از خانواده های عرب در این منطقه بنا بر تقسیمات جدید از هم گسستند. رفت و آمدها تاحدود زیادی مختل شد. همزمان با این رویداد تلخ، بسیاری از عشایر عرب در مناطقی چون استان های ایلام،کهکیلویه ، بوشهر، خوزستان جدید التاسیس و تمام جزایر تحت تاثیر هجوم بی وقفه “فارسیزاسیون” قرار گرفتند.
روند شدید و بی رحمانه فارسیزاسیون از زمان پهلوی به اینسو شدت یافته و با آمدن جمهوری اسلامی حتی بناهای تاریخی را نیز دربرگرفت. باقی مانده کاخ ها ومساجد ومدارس حکومت ملی مشعشعیان وبنی کعب نیز به ویرانه ای تبدیل شدند. از آخرین ویرانه های به جامانده از حکومت آلبوچاسب همانا کاخ فیلیه در محمره ومدرسه”چاسبیه” در باغ شیخ ناصریه(اهواز) بود.
چهاردیواری بجا مانده از این کاخ به دستور تعدادی از لجام گسیختگان نژادپرست حکومتی به کلی منهدم شد. نام مدرسه “چاسبیه” نیز بعد از چند سال به نام دبیرستان شاپور تغییر داده شد، وبعدها به مخروبه ای بدل گردید. چنین نیز حال و احوال سایر قلاع وبقایای تاریخ این سرزمین فلک زده است.
در زمینه حقوق سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی واقتصادی وضعیت ملت عرب برای همگان مشهود است. در زمینه حقوق بشر نیز بی تردید کسانی که اخبار روزانه را دنبال می کنند به خوبی آگاهند. اعدام” بخوانید عرب کُشی” فعالان و نخبگان عرب ، بازداشت های بی رویه ، سرکوب و مصادره زمین های کشاورزی و دیگر حوادث دردناک به اخباری عادی ، همانند “اخبار آب وهوا” تبدیل شده اند.
پایمال شدن حقوق حقه و ملی ملت عرب اما به فضای سایبری واینترنت نیز سرایت کرده است. طبق معمول با آغاز هر صبح به سراغ اینترنت می روم و با استفاده از برخی کلید واژگان همانند” الاحواز، الاهواز، عربستان، خوزستان، کارون و..” به جستجوی اخبار و حوادث جدید می روم ، تا با مروری بر حوادث وطنم ، این نوشته های غم آلود صبحانه ای باشد برای ذهن همیشه پریشانم، آنهم پیش از صرف صبحانه.
مدتی است کوتاه که هر وقت واژه ” عربستان ” را در موتور جستجوگر گوگل می نویسم به جز اخبار فارسی درباره “پادشاهی عربی سعودی” هیچ نوشته دیگری درباره عربستان تاریخی(خوزستان تحمیلی) برایم نمایان نمی شود. این حادثه درحالی رخ می دهد که با توجه به مورد استفاده بودن واژه” عربستان” به عنوان یک نام تاریخی نزد بسیاری از نویسندگان ومترجمان ، با جستجوگر گوگل بسیاری از مطالب تاریخی ونوشته های جدید وقدیم برای کاربر فراهم می شد.
اما غیاب واژه عربستان از موتور جستجوگر گوگل و دیگر جستجو گرها برای ملت عرب و محققان چه عواقب زیانباری دارد؟
به نظر می رسد با توجه به اهمیت مطالب و مقالات و اسناد منتشر شده بر روی شبکه اینترنت وباتوجه به حذف کلید واژه “عربستان”، در جستجو برای نوشته هایی که به زبان عربی نوشته شده است؛ بسیاری از این اسناد ومقالات از شبکه اینترنت ناپدید می شوند. این حادثه نه تنها یک زنگ خطر برای ملت عرب و یا جنبش فدرال طلب عرب است، بلکه برای سایر جنبش ها از جمله استقلال طلبان و حتی برای دیگر ملیت ها نیز به مثابه یک خطر بالقوه است.
از آنجا این حادثه را خطری بزرگ وبالقوه می دانم، که امروز اگر واژه عربستان از گوگل و دیگر جستجو گرها حذف شد، مفاهیم دیگر نیز قابل حذف خواهند بود . به زودی کسانی که دنبال حذف ” عربستان ” از گوگل بودند به سراغ دیگر مفاهیم سیاسی و دیگر نام های تاریخی نیز خواهند رفت.
بررسی چگونگی و فرایند حذف نام(عربستان) که بیانگر یک عمر ۵۰۰ ساله سیاسی و یک “مفهوم” در جغرافیای سیاسی و امور بین الملل است، مسئله ساده ای نیست. هنوز نمی توانم نتیجه گیری کنم که؛ آیا این حادثه یک خرابکاری شیطنت آمیز از سوی برخی کارکنان ایرانی تبار وشوونیست شرکت گوگل است؟، یا یک تصمیم سیاسی و سانسور است که به مدیران گوگل تحمیل شده است؟
در این زمینه گزارش سال ۲۰۱۱ شرگت گوگل را بررسی کوتاهی کردم. شرکت گوگل در این گزارش از درخواست های بعضی دولت ها برای حذف برخی مفاهیم سیاسی خبر داده بود.
یکی از مدیران و تحلیلگران ارشد گوگل در امور سیاست گذاری با اشاره به روند رو به گسترش سانسور وتقاضاهای سازمان های اطلاعاتی برخی کشورها، گفته است: (مانند دفعات قبلی، از ما خواسته شد تا برخی سخنرانی های سیاسی را گوگل حذف کنیم. این امر نگران کننده است، نه تنها به این دلیل که آزادی بیان در معرض خطر قرار گرفته، بلکه به این دلیل که برخی از این درخواست ها از سوی کشورهایی بوده که ممکن است شما انتظارش را نداشته باشید). اشاره آقای “دروتی چو” به درخواست سازمان های اطلاعاتی برخی کشورهای غربی داعیه دار دموکراسی است.
در این زمینه اما با توجه به روند رو به گسترش تحریم دولت ایران این احتمال که دولت جمهوری اسلامی از طرق رسمی درباره حذف نام “عربستان” از گوگل با مدیران این شرکت گفتگو کرده بعید به نظر می رسد. خصوصا که، زمانی نه چندان دور سایت جستجوگر گوگل در ایران با یک تحریم دولتی مواجه شده و از سوی دیگر جمهوری اسلامی به دنبال اینترنت ” حلال ” است. در اینترنت حلال وملی ایران، قرار است این کشور به یک زندان بزرگ تبدیل شود.
نتیجه گیری می کنم؛ دلیل جستجوگر گوگل برای حذف نام تاریخی ” عربستان ” هر چه باشد یک امر بسیار”قبیح” و در تقابل با آزادی بیان و سایر حقوق اساسی انسانهاست. با این کار بسیار ناشایست، شرکت گوگل سانسور و سرکوب افکار عمومی را بسیار بهتر از دولت جمهوری اسلامی انجام داده است. در این زمینه واکنش سایر فعالان سیاسی وحقوقی ملیت های غیر فارس از همه طیف های سیاسی لازم به نظر می رسد چرا که همانگونه که اشاره کردم، در آینده ای نه چندان دور مابقی مفاهیهم سیاسی و اسناد ونوشته های مربوط به ملیت های غیر فارس از شبکه اینترنت نیز حذف خواهند شد.
هجوم در فضای فضای مجازی به ملت عرب اما در اینجا پایان نیافته وچندی پیش سایت فارسی سفارت مجازی امریکا با حذف واژهایی چون”عرب” و دیگر واژگان اقدام به تحریف علنی بیانیه های وزارت خارجه امریکا کرد. همین حادثه یک بار دیگر در سایت فارسی رادیو فرانسه تکرار شد.
شخصی بنام” رحمت قاسم بیگلو” در رادیو فارسی فرانسه در ترجمه بیانیه وزارت خارجه امریکا درباره محکومیت اعدام چهار جوان عرب و ابراز نگرانی درباره یک روحانی مسیحی اقدام به حذف چند جمله از بیانیه وزارت خارجه امریکا کرده و در ترجمه بیانیه از انگلیسی به فارسی فقط به ابراز نگرانی درباره یک روحانی مسیحی وناپدید شده یک شهروند ایرانی دیگر اکتفا کرده است.
آقای بیگلو وسردبیران رادیو فرانسه با این تحریف وجعل بیانیه های وزارت خارجه امریکا نه تنها یک کار غیر قانونی انجام داده اند بلکه با نادیده گفتن اعدام جوانان عرب وحذف گفته های سخنگوی وزارت خارجه امریکا درباره اعدام شدگان عرب مرتکب یک کار غیر اخلاقی شده ورویکرد نژادپرستانه خود را به نمایش گذاشته اند.
در زیر لینک بیانیه وزارت خارجه امریکا از سایت رسمی وزارت خارجه این کشور و لینک رادیو فارسی فرانسه که ترجمه مجعول این بیانیه را نشان می دهد را تقدیم خوانندگان می کنم تا خود در این باره قضاوت کنند.