هفته گذشته روز هفتم ماه مه جاری جعفر حجازی نماینده دولت اشغالگر در احواز در نشستی در محل استانداری و درحضور مسئولان تماما غیربومی استان اعلام کرد که سند آمایش سرزمینی باید محور اساسی برنامه ریزی استان درچشم انداز تا سال ۱۴۰۴ شمسی باشد.
وی بدون اینکه کوچکترین اشاره ای به جزئیات سند یاد شده داشته باشد، اظهار داشت آمارهایی که سند آمایش سرزمینی مبتنی برآنهاست کهنه شده و از مسئولان استان خواست تا هرچه سریعتر این آمارها را به روز کنند.
استاندار دوت اشغالگر در احواز از سندی سخن می گوید بدون آنکه از محتوی آن سخنی به میان آورد، همچنین وی خواستار به روز شدن آمارهایی است که حتی یک قلم ازآنها را نام نمی برد. آمارهایی که قرار است بنا به گفته وی طرحی را ساپورت کنند که تا سال ۱۴۰۴ چهره استان را به کلی دگرگون می سازند.
سخنان مبهم پاسدار حجازی، نشان ازوقایع خطرناکی دارد. این سخنان را تنها درصورتی می توان رمزگشایی کرد که چارچوب کلی سیاست دولت مرکزی دراقلیم بحران زده احواز با معیار تجربه تاریخی و نتایج واقعی و محقق شده این سیاستها سنجیده شود.
در طول هشتاد سال گذشته، طرح آمایش سرزمینی درچندین نقطه ایران به اجرا درآمده است. اما آنچه که بیش از هرچیز به چشم می آید تفاوت شیوه اجرای این طرح و همچنین نتایج آن در اقلیم احواز با دیگر استان ها است.
از لحاظ شیوه اجرای طرح آمایش سرزمینی دراقلیم احواز، باید گفت که شیوه اجبار و زور اسلحه و کشتار کشاورزان بی پناه عرب تنها شیوه معهود نظام های متوالی ایران در مصادره زمین های کشاورزان عرب است. این امر درهیچ جای دیگر کشور به این شیوه مستمرصورت نگرفته است گرچه ممکن برخی حالتهای استثنا وجود داشته باشد اما این حالتها به جز در احواز قاعده نبوده ونیست.
نمونه های زیادی از طرحهای آمایش سرزمینی وجود دارد که بدون مصادره زمین های مالکان اصلی به صورتی مشارکتی راه اندازی شده اند که هم منافع مالکان تامین شود وهم طرح ها آمایشی به نتیجه برسد وفرصت های شغلی ایجاد شود.
از لحاظ نتایج نیز آمارهای رسمی کشور در زمینه مهاجرت بین استانی به وضوح نشان می دهد که از بدو آغاز طرح آمایش سرزمین در دوره رضاخان تا به امروز، اقلیم احواز پس از تهران بیشترین نسبت مهاجرپذیری را داشته است. این امر به هیچ وجه در هیچ استان دیگری تکرار نشده است. به گونه ای هیچ استان کشور بسان احواز بیش از ۳۰ درصد جمیعتش (در حدود یک ونیم میلیون نفر) مهاجر نیست.
از لحاظ مهاجرت دورن استانی وحاشیه نشینی، شهر احواز رتبه دوم کشور پس از مشهد را داراست، با این تفاوت که حاشیه نشینان احواز بنا به آمارهای رسمی بیش از ۹۵ درصد آنها عرب هستند و این پدیده در هیچ جای ایران وجود ندارد.
طبق آمارهای رسمی تنها در شهر احواز درحدود نیم میلیون عرب حاشیه نشین شهرهای خود هستند و پیش بینی می شود که در کل اقلیم احواز در حدود یک میلیون عرب درحاشیه شهرها زندگی می کنند.
علاوه بر این، عوامل مهم دیگری که درارتباط با طرح های آمایش سرزمین باید در نظرگرفته شوند مجریان این طرحها (مسئولان استانی) ونقش منفی این امر درعقب ماندگی های جامعه عرب احواز در زمینه های مرتبط است که نقشی مهم در پیشبرد طرحهای آمایش سرزمینی داشته است.
بنا به استراتژی بلند مدت دولت مرکزی ایران که مبتنی بر نگاهی امنیتی به ملت عرب احواز است مسئولان استانی به شکل کامل یا از میان مافیای بومیان غیرعرب و یا از میان غیر بومیان از استان های دیگر انتخاب می شوند.
حضور مسئولان غیرعرب در مناصب مدیریتی و اجرایی استان نتایج فاجعه باری برای ملت عرب داشته است. نقش دولت های مرکزی درعقب نگه داشتن ملت عرب احواز ازچرخه سواد ودانش کشور سبب شد تا بهانه عدم وجود نیروهای متخصص تنها توجیهی دولت مرکزی باشد که از دوره رضاخان تا به امروز برای گسیل سیل عظیم مهاجران کارگران باسواد وبی سواد به این اقلیم، ارائه کند.
در این زمینه تا دهه چهل شمسی در دبیرستانهای اقلیم احواز تنها رشته ادبیات(فارسی) تدریس می شد و سیستم آموزشی تدریس دانش آموزان رشته های ریاضی وطبیعی را در مناطق عرب نشین ممنوع کرده بود. به هرحال بهانه عدم وجود نیروهای متخصص با افزایش نسبت فارغ التحصیلان عرب، دیگر به هیچ وجه محلی از اعراب ندارد و پذیرفتنی نیست.
حضور مسئولان غیربومی درمناصب استانی سبب شد تا منابع وثروتهای استان به یغما برود بدون آنکه مسئولان استانی واکنشی از خود نشان دهند. غیر از نفت و گاز، زمین و آب نیز مصادره شد ومحیط زیست به نابودی کشیده شد اما مسئولان غیرعرب احواز یا به فکر منافع همشهری های خود از استان های دیگر بودند و یا به فکر کسب امتیازات سیاسی از مرکز به سود شخص خود و یا گروه اجتماعی خود هستند.
موضوع کهنه شدن آمارها نشان می دهد که یا مسئولان سالهاست فراموش کرده اند آمار مشکلات مردمی را بپایند ویا اینکه آمارها اساسا ربطی به مشکلات مردم ندارند.
با این وصف اگر به نشست مسئولان استانی برگردیم، ترکیب صد در صد غیرعرب مسئولان استانی و در لفافه سخن گفتن استاندار بدون اشاره به مشکلات مردم حکایت از امر خفی دارد.
بررسی تغییرات جمعیتی حاصل از اجرای طرح های مشمول سند آمایش سرزمین بامد نظر گرفتن رویکرد امنیتی آشکار دولت مرکزی نسبت به اقلیم احواز، اقلام آماری استاندار نظامی اقلیم را برملا می سازد.
یکی ازمهمترین اقلام آماری مورد اشاره استاندار احواز، میزان کل جمعیت مهاجر و درصد آن نسبت به کل جمیعت استان است. این قلم آماری به دلیل وقوع جنگ هشت ساله به شدت دستخوش تغییر شد و دربین سالهای ۵۵ تا ۷۵ شمسی میزان مهاجران وارده وخارجه از استان درحدود دومیلیون مهاجر بوده اند. این امر سبب شد تا برآورد مسئولان از جمعیت مهاجران از دقت کافی برخوردار نبوده و بسان دوره قبل ازجنگ دیگر آمارها قابل اعتماد نیستند. علت اساسی این مشکل درنظر نگرفتن آیتم هویت ملی اشخاص در سرشماری های جمهوری اسلامی است.
ازدیگر اقلام مورد اشاره استاندار، ضریب بازماندگی واردشدگان وخارج شدگان از اقیلم است. انحصار حاکمیت در دست مافیای بومیان غیرعرب سبب شد تا نسبت زیادی از این گروه اجتماعی رشد اقتصادی شگفت آوری داشته باشند. ازطرف دیگر چیرگی رویکرد امنیتی برطرح های آمایش سرزمینی در این اقلیم سبب شد تا دولت مرکزی هیچ آیتم دیگری را مدنظر نگیرد واین سبب شد تا شرایط زندگی در این اقلیم به شدت سخت شود. این امر ضریب بازماندگی وارد شدگان وخارج شدگان را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
ازدیگر اقلام مورد اشاره استاندار، تهدید امنیتی است که کمربند حاشیه وفقر احواز برای هسته مرکزی ثروتمند عمدتا مهاجر، است. طبق اظهارات سابق مسئولان استانی، اقلیم احواز یکی از نا امن ترین شهرهای خاورمیانه از لحاظ میزان جرم وجنایت است.
به نابودی کشیده شدن محیط زیست ووخامت وضعیت آب وهوا، افزایش شدید حاشیه نشینی در میان ساکنان اصلی و شکاف وسیع طبقاتی میان مهاجران و ساکنان اصلی عرب، افزایش تهدید حاشیه نشینان برای کل شهر، شدت یافتن گرایشات سیاسی مرکز گریز درمیان ملت عرب احواز و تاثیر منفی این فاکتورها بر ضریب بازماندگی مهاجران وارده به استان، همگی حکایت ازآن دارد که مسئولان استانی به این نتیجه رسیده اند که برای پیشبرد طرح های آمایش سرزمینی باید چاره ای نو اندیشید.
از طرف دیگر ادامه انحصار مطلق حاکمیت براقلیم احواز در دست غیرعرب ها، استمرار مشکلات معیشتی ملت عرب و وخامت آن، برخورد حذف فیزیکی با حاشیه نشینان به واسطه تخریب خانه ها و یا برافراشتن دیوارهای بتونی جداکننده از سوی مسئولان استانی همگی نشانه هایی هستند براینکه سند آمایش سرزمینی هیچ گونه نشانه ای دال بر توجه به ملت بی پناه عرب احواز در خود ندارد و سخنان جدید استاندار تلاشی برای فعال سازی دوباره این سند غیرانسانی در راستای همان سیاست های سابق، با درنظرگرفتن شرایط کنونی اقلیم احواز است. به زبان دیگر، استاندار وسایر افراد مافیای حکومت محلی در اقلیم سراسیمه به دنبال تغییر بافت جمیعتی به ضرر ساکنان اصلی عرب هستند.