شاهدی برکشتار مردم عرب محمره – قسمت دوم
روایت حوادث چهارشنبه سیاه محمره درمصاحبه با یکی از موسسان کانون فرهنگی خلق عرب، در دوقسمت در سایت پادماز منتشر می شود.
طاهر حلمی زاده متولد ۱۳۳۶ شمسی(۱۹۵۷ میلادی) اهل محمره چندین سال از جوانی خود را درزندان های شاه سپری کرد. در اوایل انقلاب وی یکی از موسسان کانون فرهنگی خلق عرب بود. چند سال پس از حوادث خونین چهارشنبه سیاه محمره مجبور به ترک وطن شد.
گفتگو از: مهدی هاشمی
قسمت دوم:
سئوال: مشکل کانون فرهنگی نظامی به رهبری جهان آرا با جنبش سیاسی فرهنگی ملت عرب چه بود؟ چگونه اوضاع شهر متشنج شد وواکنش سازمان سیاسی خلق عرب در برابر این تشنجات چه بود؟
از آنجائیکه اولین بار بود که درتاریخ معاصر ما شاهد چنین پویایی سیاسی وفرهنگی میان ملت عرب بودیم، این امر سبب شد تا اعضای مرکز فرهنگی نظامی به وحشت بیفتند. آنها جنبش خلق عرب را حرکتی جدایی طلبانه قلمداد کردند واقدام به نوشتن گزارش هایی عجیب وغریب علیه سازمان سیاسی خلق عرب ودیگر تشکلات فرهنگی وشیخ خاقانی کردند و به مرکز نسبت به تجزیه اقلیم احواز هشدار دادند.
در همین راستا اعضای کانون فرهنگی نظامی دست به اقداماتی زدند وفضای شهر را متشنج ساختند واعضای بی تجربه سازمان سیاسی خلق عرب را اسیر کنش های خود ساختند. از جمله این اقدامات بسط قدرت نظامی خود برتمام شهر بود. آنها بواسطه نیروهای مسلحشان در سطح شهر انتشار وسیه یافته وچهارراهها وخیابانها را با ایست های بازرسی بستند. برخورد تند آنها با مردم عرب وبافعالان سیاسی وفرهنگی عرب به شدت تحریک کننده بود. همچنین در اقدامی تحریک کننده اقدام به خلع سلاح شماری از اعضای سازمان سیاسی خلق که در تامین امنیت شهر نقش داشتند، کردند. علاوه براین همدستان جهان آرا بدون مطلع ساختن شیخ خاقانی، برخی شخصیت های وفعالان عرب را به اتهام ساواکی بودن بازداشت کردند.
پس از اقدامات متعدد کانون فرهنگی نظامی در متشنج ساختن اوضاع، بی تجربگی سیاسی برخی اعضای سازمان سیاسی خلق عرب بهانه کافی را دراختیار بدخواهان ملت عرب داد. اعضای خلع سلاح شده سازمان سیاسی خلق عرب با ماموران گارد ساحلی درگیر شده ودر این درگیری یکی از ماموران گارد کشته شد. بلافاصله غیرعربها در محمره با سازمان دهی کانون فرهنگی نظامی تظاهراتی را به راه انداخته شعار “می کشم می کشم آنکه برادرم کشت” را سردادند. اقدام دیگری که فضا را به شدت متشنج ساخت درگیری اعضای سازمان سیاسی خلق عرب با عناصر مسلح کانون نظامی فرهنگی وبازداشت جهان آرا و همراهان او برای مدت چند ساعت بود. پس از این غیرعربها در مسجد جامع تحصن کرده وخواستار تعطیل شدن کانون فرهنگی وسازمان سیاسی خلق عرب شدند.
در این زمینه باید گفت که هم مدنی وبدخواهان ملت عرب خواهان افزایش تشنج در محمره بودند وهم دولت عراق. اظهارات تحریک کننده مدنی نشان می داد که او دنبال فرصت مناسب برای پایان بخشیدن به جنبش مردم عرب برای احقاق حقوقشان، بود. از طرف دیگر کشور عراق با داشتن اکثریت شیعی از سرکارآمدن نظامی شیعی درایران واهمه داشت وایجاد هرگونه ناآرامی در محمره را به سود خود می دانست. در این میان اکثریت قریب به اتفاق ملت عرب احقاق حقوق خود را در راهی جستجو می کردند که شیخ خاقانی دربرابر آنها قرار داده بود.
سئوال: پس از این حوادث چه اتفاقی افتاد؟ آیا شرط خلع سلاح در گفتگو با فعالان سیاسی خلق عرب مطرح شد یا شرط دیگری؟ نتیجه گفتگوها چه بود؟
پس از این حوادث فرمانداری محمره دو بار با رهبران سازمان سیاسی خلق عرب جلسه داشت. در این جلسات از سازمان سیاسی خلق عرب وکانون فرهنگی خلق عرب خواسته شده تا مقرهای خود که در محمره واقع بودند ودر مرکز شهر قرار داشتند، را تخلیه کرده وبه منطقه کوت الشیخ منتقل شوند. هم سازمان سیاسی وهم کانون فرهنگی خلق عرب این خواسته را غیرمنطقی دانسته ورد کردند. سید هادی نزاری به آنها گفت که این شهر ملک اجداد ماست وما از مقرمان تکان نمی خوریم. هیچگونه گفتگویی درباره خلع سلاح صورت نگرفت چون که اساسا جز چند تفنگ نظامی، فعالان عرب اسلحه دیگری نداشتند. این امر درهنگام هجوم نظامی نیروهای دولتی به این مراکز وسقوط سریع آنها به خوبی روشن شد. اصلا اسلحه ای جز چند تفنگ برنو دراختیار سازمان سیاسی خلق عرب نبود تا نیازباشد درباره خلع سلاح گفتگو صورت گیرد. بحث سر خارج ساختن مقر کانون وسازمان سیاسی خلق عرب از مرکز شهر به حاشیه بود.
ده روز قبل از حمله نظامی در چهارشنبه سیاه، اعتصاب مردم عرب در حمایت ازکانون فرهنگی خلق عرب در مقر این کانون شروع شد. مردم عرب شب وروز در مقر کانون فرهنگی خلق عرب حضور داشته تا آنرا از گزند نیروهای دولتی حفظ کنند. سازمان سیاسی خلق عرب اقدام خاصی انجام نداد.
پس از شکست گفتگوها میان فرمانداری وفعالان عرب، مدنی سه شنب شب وارد محمره شد. وی دراولین ساعات بامداد چهارشنبه ۳۰ ماه مه در خانه شیخ قبیله مطوری با فعالان عرب جلسه داشت. وی به آنها هشدار داد که درصورت عدم تخلیه مقر کانون فرهنگی وسازمان سیاسی خلق عرب، آنها را با زور از آنجا خارج خواهد ساخت.
مدنی استاندار وقت استان وعامل اصلی قتل عام مردم محمره
سئوال: مدنی چگونه تهدید خود راعملی کرد؟ اگر ممکن است جزئیات حمله نظامی به کانون فرهنگی وسازمان سیاسی خلق عرب را برای ما شرح دهید.
در آن شب مردم بسان شب های قبل درخانه شیخ خاقانی تجمع کرده بودند. در شب حمله به مراکز خلق عرب، ساعت چهار بامداد صدای تیراندازی به گوش رسید. در شهر شایعه شد که افراد مسلح عرب با پیکانی سفید رنگ به سوی مسجد جامع تیراندازی کرده اند. این امر حقیقت نداشت به این خاطر که تمام شهر تحت کنترل نیروهای مسلح دولتی بود. همه اعتقاد داشتند که این حادثه امری ساختگی بود تا به بهانه آن نیروهای دولتی حمله خود را آغاز کنند. ساعت چهار وده دقیقه نیروهای مسلح دولتی به کانون فرهنگی خلق عرب حمله کردند ودربرابر آنها هیچ گونه مقاومتی مسلح صورت نگرفت. درآن لحظه من به همراه حدود صد نفر درکانون بودیم. همراه ما شماری از فعالان چپ از فدائیان خلق وراه وکارگر حاضر بودند. تقریبا تمامی حاضران بازداشت شدند. من توانستم به همراه چند نفر دیگر از دست مسلحان نجات پیدا کنم. در حین خارج شدنمان از در پشتی شاهد حمله نیروهای مسلح دولتی به ساختمان سازمان سیاسی خلق عرب که درکنار ساختمان کانون فرهنگی در منطقه کوت شیخ محمره قرار داشت، بودیم. اعضای سازمان سیاسی خلق عرب شمار معدودی تفنگ شکاری ودوتا ژ-۳ دراختیار داشتند. آنها از روی پشت بام شروع به پاسخ دادن آتش نیروهای مهاجم دولتی کردند. مقر سازمان سیاسی خلق عرب از ساختمان های بلند اطراف آن واز طرف رودخانه کارون توسط قایق های جنگی مورد حمله قرار گرفت وآتش سنگینی متوجه آن شد.
فعالان سازمان سیاسی خلق عرب بابلندگو از مردم می خواستند تا به دفاع از سازمان بپردازند. مردم نیز با دستان خالی ویا باچوب دستی وبرخی معدود با اسلحه های شکاری از آنسوی کارون با قایق ها سعی کردند تا خود را به ساختمان سازمان سیاسی خلق عرب برسانند. قایق های نیروهای دریایی در رودخانه کارون با آتش سنگین خوداز یک طرف سازمان را مورد هدف قرار داده بودند واز طرف دیگر مردم عرب که سعی می کردند برای دفاع از کانون خود را برسانند مورد هدف قرار داده ودهها نفر را به شهادت رساندند.
درگیری در سازمان سیاسی خلق عرب تا ساعت شش صبح ادامه یافت. سه نفر ازاعضای سازمان جان خود را از دست دادند وشماری زیادی مجروح شدند وفشنگ های مدافعان از سازمان تمام شد. پس از آن مقر سازمان را ترک کردیم و درحدود ساعت هفت صبح مقر سازمان به تصرف نیروهای دولتی درآمد.
درگیری مردم با نیروهای مسلح دولتی تا سه روز ادامه یافت. مردم خشمگین عرب به قایق ها ولنج های نیروی دریایی ووابستگان به کانون فرهنگی نظامی حمله کرده وآنها را به آتش کشیده وغرق کردند. به نقابدارانی که دستشان به خون ملت عرب آغشته بود حمله کردند وبا سنگ وچوب با آنها درگیر شدند. شمار زیادی از مردم عرب درمدت این سه روز جان خود را از دست دادند.
همزمان با حمله به محمره افراد مسلح دولتی به شاخه کانون فرهنگی در عبادان حمله کرده وشماری را کشته وزخمی کرده واین کانون را به تصرف خود درآورده بودند. همچنین شاخه های دیگر کانون فرهنگی درشهرهای دیگر نیز به تصرف نیروهای دولتی درآمد.
پیکرهای قربانیان از میان مردم عرب محمره در خرداد ۵۸