عربها به امید رهایی از وضعیتی که درآن به عنوان شهروند درجه سه محسوب می شدند درانقلاب سال ۵۷ شمسی شرکت کردند. بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، بنا به وعده های خمینی به مرجع تقلید عربهای احواز شیخ محمد طاهر شبیر خاقانی، عربهای احواز هیئتی را به تهران فرستادند وتقاضای خودمختاری کردند. تقاضای آنها از سوی دولت موقت پذیرفته نشد وبعد ازیک ماه، قتل عام محمره وعبادان اتفاق افتاد که طی آن صدها عرب جان خود را ازدست دادند.
نظام جمهوری اسلامی پروژه تغییر نام شهرها وروستاها که اززمان پهلوی آغاز شده بود را تکمیل کرد و حتی کوچکترین روستاها نام های عربی شان تغییر داده شد. تمامی مسئولیت های اداری وحتی سطح پایین اقلیم به غیربومی ها ویاغیرعربها داده شد ودولت رویکرد کاملا امنیتی درتعامل با این اقلیم درپیش گرفت.
این اتفاق سبب شد تا خوش بینی مردم عرب به سرعت ازبین رود وبا آغاز جنگ هشت ساله شهرهای عرب نشین ضربات سنگینی رامتحمل شدند. شهرهای عبادان، محمره، حویزه، خفاجیه و بسیتین به شکل کامل تخریب شدند. هزاران تن ازمردم عرب جان خود را ازدست دادند.
در اواسط دوره جنگ واز سال ۱۳۶۴ شمسی دولت مرکزی کار ساخت سدهایی که مطالعه آنها در دوره دوم هفت ساله در دوره پهلوی صورت گرفته بود، را آغاز کرد.
پایان جنگ نظیر خود جنگ، تلفات سنگین را متوجه مردم عرب ساخت. هفت طرح توسعه نیشکر درقالب ده کشت نیشکر تقریبا تمامی زمین های حاصلخیز کشاورزی از شمال تا جنوب که در اطراف رودخانه های دز، کارون قرار دارند را مصادره کرد. جنگ واجرای طرح ها نیشکر در اوایل دهه هفتاد شمسی سبب افزایش سریع حاشیه نشینی در شهر احواز شد. به گونه ای که پس ازاتمام این طرح ها شمار حاشیه نشینان شهر احواز به مرز ۴۵۰ هزار نفر رسید(۵).
سپاه نوار مرزی ایران وعراق را با شیوه هایی نظیر عدم پاکسازی میادین مین ویا مصادره زمین ها تحت عناوین مختلف، ازوجود روستائیان عرب پاکسازی کرد. مناطق آزاد تجاری و طرح های پرورش آبزیان ودهها طرح دیگر مساحت های وسیعی از زمین های کشاورزان عرب را مصادره کرد.
روستائیان عرب دراعتراض به مصادره زمین هایشان ازعدم وجود هرگونه ارگان دولتی برای حمایت ازکشاورزان وآبرسانی به زمین های واقع فاصله دور از رودخانه وبایر ماندن زمین ها جهت مصادره آنها ازسوی دولت سخن می گویند.
پس ازجنگ تغییراتی اجتماعی درمیان جامعه عرب به سادگی به چشم می خورد. شمار تحصیل کردگان عرب افزایش یافت و درصد تحصیل میان دختران جهش شدیدی داشت. دیگر تحصیل دختران درشهرها وحتی در بیشتر روستاها یک امر عجیبی نبود.
برسرکار آمدن اصلاح طلبان به رهبری خاتمی امیدواری های جدیدی را میان مردم عرب ایجاد کرد. فعالان عرب با استفاده از آزادی های نسبی ایجاد شده سعی کردند تا خواسته های مردم عرب را مطرح سازند. تشکلی مردمی به نام “لجنه الوفاق” تاسیس شد و اجرای ماده ۱۵ و۱۹ قانون اساسی به عنوان خواسته های پایه ای واولیه خواستار شد.
طولی نکشید که نامه ای از دفتر رئیس جمهور ایران محمد خاتمی به بیرون درز کرد که طرح دولت مرکزی برای کوچ دادن عربها وجایگزینی آنها به واسطه غیرعربها را برملا کرد. اعتراضات مردمی گسترده ای به راه افتاد که بعدها به انتفاضه ۱۵ آوریل شهرت یافت. دهها نفر دراین اعتراضات به دست نیروهای امنیتی ایران کشته شدند.
کشت نیشکر درسطح وسیع ومیزان زیاد پساب های به شدت شور تولیده شده ازیک سو، وذخیره آب رودخانه های کارون وکرخه ودز وجراحی درپشت دهها سد دراستانهای مشرف به اقلیم احواز وانتقال سالانه چند میلیارد مترمکعب آب از این رودخانه ها به فلات مرکزی سبب خشک شدن اقلیم احواز وآلودگی شدید آب وهوا وخاک شده است.
خشک شدن تالاب های مهم احواز نظیر هور العظیم وهور فلاحیه سبب به راه افتادن طوفان های شن وتبدیل شدن احواز به آلوده ترین شهر جهان شد. درنتیجه این آلودگی های شدید میزان سرطان وبیمارهای قلبی وعروقی به شدت افزایش یافته است. مردم شهر احواز برای نجات رودخانه ها کارون از خشکی کامل حلقه هایی انسانی در اعتراض به انتقال آب این رودخانه به زاینده رود تشکیل دادند.
سدسازی بی رویه، خشک شدن رودخانه ها وآلودگی محیط زیست، کشاورزی که تنها منبع کسب روزی برای بخش وسیعی از مردم عرب است را با خطر روبرو ساخته است. خشک شدن تالاب العظیم دهها روستای واقع در اطراف آن خالی از سکنه شدند.
گرچه درصد شهرنشینی دراقلیم احواز افزایش یافته است اما این امر نتیجه ای جز استقرار روستائیان عرب درحاشیه شهر ها نداشته است. میزان حاشیه نشینی درشهر احواز ۴۵۰ هزار نفر که طبق پژوهش دانشگاه جندی شاپور احواز بیش از ۹۵ درصد آن عرب هستند(۵)، حاشیه نشینان شهر ۲۲۰ هزار نفری معشور ۱۰۰ هزار نفر هستند. جمع حاشیه نشینان شهرهای اقلیم رقم خیلی بالایی را نشان می دهد.
نگاهی کلی به نه دهه اخیر نشان می دهد که گرچه طرح های صنعتی وتجاری و اداری ونظامی عدیدی دراقلیم احواز ایجاد شده است اما وجود صدها هزار مهاجر از استانهای دیگر وحذف شدن کامل عربها از مسئولیت های ادارای اقلیم سبب شده است تا عربها فرصت تجربه شرایط اقتصادی منجر به توسعه اجتماعی را نیافته وبه تبع آن فرصت رسیدن به تغییرات اجتماعی که مهاجران به آن رسیده اند را نیابند.
ساختار قبیله ای گاه به دلیل حمایت دولت مرکزی ازآن، جهت سرکوب مخالفان دولت وگاه به دلیل اهمال فرهنگ عربی ازسوی دولت مرکزی وبی علاج ماندن مشکلات اجتماعی، همچنان به حیات خود ادامه می دهد ومشکلات زیادی را برای اقشار مختلف جامعه به ویژه زنان به همراه داشته است.
روحانی رئیس جمهور فعلی ایران در۱۵ ژانویه دراحواز طرح انتقال آب کارون را نفی نکرد. درعوض وی براجرای طرح ۸۰۰ هزار هکتار کشاورزی تاکید کرد. این اقدام دولت در شرایطی که عربها همچنان هیچ یک ازمسئولیت های اداری اقلیم را در دست ندارند، از سوی فعالان احوازی طرحی کاملا مشابه با طرح های نیشکر قلمداد می شود وآن را خطری بزرگ برای آینده ملت عرب احواز می دانند، به ویژه که درحال حاضر بیش از ۷۰ درصد جمعیت درشهرها وحاشیه های فربه آنها زندگی می کنند واکثریت بیکاران دراین مناطق به سر می برند وبعید به نظر می رسد که طرح های کشاورزی این گروه را مورد هدف داشته باشد.
مراجع:
۱- نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس ومسکن ۱۳۷۵ جلد خوزستان انتشار ۱۳۷۶
۳- گزارش برنامه اول ودوم توسعه قبل ازانقلاب، انتشارات سازمان برنامه وبودجه، صفحه ۶۶٫
۴- دکتر سید مرتضی افقه – تحقیق بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی استان خوزستان (قبل ازانقلاب)، خبرنامه آموزشی , تخصصی , اقتصادی خانه صنعت و معدن استان خوزستان سال اول , شماره دوم
۵- دانشگاه شهید چمراه اهواز ، ۱۳۸۵، معاونت پژوهشی، مرحله اول ودوم، مطالعات توانمند سازی واسکان غیررسمی محلات شهر اهواز، کارفرما مسکن وشهرسازی استان خوزستان