اتحاد بین تورکها در جغرافیای ایران یکی از نیازهای اصلی برای پیروزی و استقلال است. ولی٫ با اتخاذ تدابیر موقتی و عجولانه٫ مثلا اعطای خلیج کنگر (فارس/عرب) به بیگانگان با این خط مشی متضاد خواهد بود. بای بک معتقد است که اتحاد ملی-سرزمینی بین تورکها یک اصل غیرقابل تغییر میباشد. اگر مرزهای ما به بیگانگان اعطا شود٫ هیچ ارتباط فیزیکی بین کشورهای تورک باقی نخواهد بود و بدین ترتیب نیز سخن گفتن از ملت تورک و سرزمین تورک از دریای چین تا اروپا و از دریای خزر تا خلیج کنگر بی تاثیر خواهد بود.)
عوامل زیادی حرکات استقلال طلبانه ملل غیر فارس را در ایران تضعیف میکند و جا دارد که این عوامل بازدارنده، شناسائی و بررسی شوند
عوامل بازدارنده بدو دسته تقسیم میشوند. عوامل خارجی و عوامل داخلی
عوامل خارجی عبارتند از:
۱ . منافع اقتصادی کشورهای خارجی از تجارت با شوونیسم فارس
در حالیکه در کل کشورهای غربی پیشرفته، تعداد دانشکده های «ایران شناسی» و «ادبیات فارسی» از تعداد انگشتان دست فراتر نمی رود، ولی در اغلب کشورهای عقب مانده و فقیر مانند اروپای شرقی (کمونیستی سابق) دانشکده های «ایران شناسی» و «ادبیات فارسی» تأسیس شده اند. با در نظر گرفتن فقر اقتصادی حاکم بر کشورهای اروپای شرقی، واضح است که با مختصر رشوه پان ایرانیستها، حاضر به گشودن دکان شوونیسم فارس شده اند. در تمام کشورهای مذکور، ایران با واژه مجعول «پرسیا» یا «پرشیا» معرفی شده و هیچگونه اشاره ای به ملل غیر فارس ایرانی نمی شود! شوونیسم فارس به یمن رشوه های کلان صدای تجزیه طلبان ایرانی را از تریبونهای بین المللی سانسور میکند.
۲ . ترس کشورهای خریدار نفت از تجزیه ایران
هر گونه خلل در صادرات نفت ایران، میتواند به افزایش قیمت جهانی نفت منجر شود که مورد پسند کشورهای خریدار نفت نمی باشد. بنابراین آن کشورها از هرگونه احتمال جنگ داخلی و تجزیه ایران نگران میشوند و ترجیح میدهند که صدای تجزیه طلبان ایران خاموش بماند.
۳ . ضرر بعضی از همسایه ها از تجزیه ایران
کشورهایی مانند ترکیه، عراق، پاکستان، عربستان، پشتونهای افغانستان، ارمنستان، تاجیکستان بدلایل متفاوت از تجزیه ایران متضرر میشوند، بنابراین با هر ترفندی با استقلال طلبان ایرانی مبارزه خواهند کرد. تجزیه ایران و تشکیل کشور کردستان شرقی باعث تحریک کردها عراقی و ترکیه خواهد شد که مقدمه ای بر تجزیه عراق و ترکیه خواهد بود و این امر مورد پسند بغداد و آنکارا نخواهد بود. استقلال بلوجستان غربی از ایران، باعث تحریک بلوچهای پاکستان و افغانستان خواهد شد که مقدمه ای بر تجزیه آن کشورها خواهد بود و این امر مورد پسند پاکستان و پشتونهای افغان نخواهد بود. استقلال اهواز عرب از ایران و تشکیل کشور جدید عربی شیعه به ضرر وهابی های عربستان تمام میشود و شیعیان عربستان را به استقلال خواهی تحریک خواهد نمود که مورد پسند عربستان نخواهد بود. هم اکنون عربستان بخاطر سرکوب شیعیان بحرین با محکومیت جهانی روبروست و تحمل تأسیس کشور جدید عربی شیعه را نخواهد داشت و سعی خواهد نمود تا با شوونیسم فارس در ایران سازش کند. کشورهایی مانند ارمنستان و تاجیکستان که صدقه خور شوونیسم فارس هستند، بالطبع از تجزیه ایران بسیار ضرر خواهند کرد زیرا کاسه گدایی آنها خالی خواهند ماند. کشور روسیه نگران تجزیه ایران به کشورهای کوچکتر است زیرا امکان دارد جاده ترانزیت روسیه به دریای آزاد در جنوب ایران مسدود شود.
۴. تجزیه ایران به بزرگتر شدن ترکستان می انجامد
تجزیه ایران و استقلال آذربایجان جنوبی، اقلیم قشقایی، ترکمن صحرا و اتحاد این سرزمینها با آذربایجان شمالی و ترکمنستان بر قدرت استراتژیک و سیاسی ترکستان بزرگ می افزاید که موجب نگرانی انگلستان میشود. هنوز نیز وحشت انگلستان از امپراطوری های سلجوقی و عثمانی فرو نریخته. بنابراین انگلستان ترجیح میدهد تا شوونیسم فارس در ایران، افغانستان و تاجیکستان به سرکوب و آسیمیلاسیون فرهنگ ترکان بپردازد. در حقیقت انگلستان از شوونیسم فارس بعنوان ابزاری برای سرکوب ترکستان بزرگ استفاده میکند.
عوامل داخلی عبارتند از:
۱ . اختلاف نظرهای شدید بین رهبران استقلال طلب
هم اکنون اختلاف سلیقه های بسیاری بین رهبران آذربایجان جنوبی دیده میشود. رهبران قشقایی نیز بسیار ملایم و ضعیف فعالیت دارند. اگر اختلاف شدیدی بین رهبران تورک وجود داشته باشد، چطور قادر خواهند بود با رهبران دیگر ملل متحد شوند؟ اتحاد ظاهری بعضی از رهبران آذربایجان جنوبی با اعراب اهوازی کاملاً موقتی و شکننده است، زیرا گنجاندن اقلیم قشقایی در نقشه «اهواز عربیستان» دیر یا زود به اختلاف شدید بین تورکان و اعراب اهوازی منجر خواهد شد. مگر آنکه رهبران آذربایجان با فروختن اقلیم قشقایی به اعراب اهوازی بخواهند تا نظر رهبران عرب را بخود جلب کنند! آیا ترکان می توانند با اعراب اهوازی متحد شوند در حالیکه اعراب شهرهای تورک نشینی مانند فیروز آباد، گچساران، دشتی و تنگستان را در نقشه خود گنجانده اند؟! آیا در فیروزآباد یا گچساران یا دشتی یا تنگستان اصلاً عربی وجود دارد؟! گنجاندن نقشه اقلیم قشقایی در نقشه «اهواز عربیستان» و سکوت رهبران آذربایجان باعث رنجیدن رهبران قشقایی میشود.
اگر به وب سایت رهبران آذربایجان جنوبی نظری بیندازیم، متوجه عمق اختلاف نظرها میشویم. صرف نظر از بدگویی هائیکه غالباً از همدیگر میکنند، اختلاف نظرهای دیگری مطرح میشوند که همه به ضرر تورکان است. مثلاً در وب سایتهای مختلف آذربایجانی و حتی قشقایی، نقشه هایی متفاوت از اقلیم آذربایجان جنوبی و قشقایی به تصویر میکشند! سؤالی که در ذهن سازمانهای حقوق بشر مطرح میشود اینست که؛ اگر رهبران آذربایجان جنوبی هنوز در ترسیم نقشه آذربایجان جنوبی با هم به تفاهم نرسیده اند، چطور با همسایه ها به تفاهم خواهند رسید؟! وقتی رهبران آذربایجان جنوبی هنوز بطور دقیق نمیدانند که مرزهای آذربایجان جنوبی کجاست، چطور انتظار دارند که همسایه ها به مرزهای آنان احترام قائل باشند؟!
۲ . سرنوشت مبهم شهرهای دو زبانه
سرنوشت مبهم و مخاطره آمیز شهرهای دو زبانه که توسط شوونیسم فارس برای همین روز (روز استقلال طلبی) ایجاد شده، ابزار مناسبی برای مختل کردن حرکات استقلال طلبانه است.
۳ . اتحاد آخوندهای مذهبی و چپ گرایان تورک با فارسها، ضربه بزرگی بر حرکات استقلال طلبانه وارد میکند. زیرا فارسها با به رخ کشیدن آنها، حرکات استقلال طلبانه را کم اهمیت جلوه میدهند.
۴ . نا امیدی بعضی از غیر فارسها از تجزیه ایران و رسیدن به آزادی ملی
قدرت تبلیغاتی شوونیسم فارس چه داخل کشور و چه خارج کشور بسیار زیاد است و در این زمینه پول زیادی نیز خرج میکند و سعی دارد تا با جنگ روانی خود را قوی و رقیب را ضعیف نشان دهد، بنابراین بعضی از غیر فارسها از آینده حرکات استقلال طلبانه ناامید و سرد شده اند.
چاره علاج چیست؟
تجزیه یک کشور و استقلال ملل مختلف آن، صرفاً یک حرکت درون مرزی نیست، بلکه باید مانند حلقه ای در زنجیره سیاسی بین المللی وارد شد. اگر استقلال آذربایجان جنوبی و اقلیم قشقایی بسود جهانیان باشد بالطبع آنان همکاری خواهند کرد و اگر این استقلال به ضرر آنان باشد، بالطبع آنان ممانعت خواهند کرد. بنابراین استقلال سرزمینهای تورک از ایران باید در مسیر جریان منافع جهانی باشد. با پتانسیل هائیکه تورکان ایران دارند به راحتی میتوانیم نظر مساعدت بسیاری از کشورهای قدرتمند جهان را بدست آوریم.
۱ . اتحاد رهبران تورک با همدیگر و بدست گرفتن نقش رهبری در حرکات استقلال طلبانه از ایران
با توجه به جمعیت کثیر تورکان در ایران و اهمیت استراتژیک سرزمینهای تورک، تصمیم گیرنده اصلی به تجزیه ایران بر عهده تورکان است، بنابراین باید تورکان نقش رهبری داشته باشند و دیگر ملل غیرفارس زیر چتررهبری تورکان در آیند نه اینکه تورکان زیر چتر حمایت آنها بخزند. امروزه اکراد سعی دارند با آن جمعیت اندک، نقش رهبری در تجزیه ایران را بدست گیرند و این نشانه کم کاری سیاسی تورکان است.
۲ . تمام وب سایتهای تورکان ایرانی باید نقشه واحدی از آذربایجان جنوبی و اقلیم قشقایی به تصویر کشند. برای نیل به این مقصود باید چند نشست گروهی بین رهبران تورک انجام شود و با عنایت به اسناد معتبر قدیمی، نقشه واقعی و واحدی از آذربایجان جنوبی و اقلیم قشقایی و ترکمن صحرا را ارائه داد تا باعث سردرگمی سازمانهای حقوق بشر نشود.
۳ . رهبران تورک اختلاف سلیقه ها را کنار بگذارند ومقالات و نوشته های امیدوار کننده نویسندگان تورک را منتشر کنند و از رقابتهای ناسالم و نابجا دوری گزینند. هر حزبی که با دیگر احزاب تورک همکاری نکند، باید آنرا کنار گذاشت.
۴ . همکاری بین المللی فعال با کشورهائیکه طرفدار تجزیه ایران هستند و یا از تجزیه ایران سود میبرند. بعضی از کشورهای جهان از تجزیه ایران استقبال میکنند. مانند کشورهای تورک آسیای میانه، آذربایجان شمالی، غیر پشتونهای افغانستان، بعضی از کشورهای اروپائی، کشورهای آسیای شرقی مانند ژاپن و کره جنوبی، اغلب کشورهای آفریقایی مخصوصاً اعراب شمال آفریقا، کشور هندوستان، کشور امارات متحده عربی، بعضی از احزاب آمریکائی، بعضی از احزاب اسرائیلی، کشورهای استرالیا، کانادا و اغلب کشورهای صادر کننده نفت که رقیب اقتصادی ایران هستند.
تجزیه ایران مقدمه تجزیه پاکستان است که کاملاً بسود هندوستان تمام میشود. تجزیه ایران باعث عدم حمایت ایران از کره شمالی میشود که بسود ژاپن و کره جنوبی است. تجزیه ایران بسود امارات متحده عربی است تا جزایر سه گانه مورد ادعایش را از ایران پس بگیرد. تجزیه ایران بسود بسیاری از کشورهای عربی شمال آفریقا است تا با تشکیل یک کشور جدید عربی، ناسیونالیسم عرب را تقویت کنند. تجزیه ایران باعث افزایش موقتی قیمت نفت میشود که بسود دیگر کشورهای صادر کننده نفت خواهد بود. کشورهای مهم صادر کننده نفت مانند مکزیک، نروژ، کانادا که از رژیم ایران تنفر دارند، از تجزیه ایران سود مضاعف خواهند برد. اما کشور روسیه از تجزیه ایران هم سود میبرد و هم ضرر، بنابراین باید به این همسایه قوی اطمئنان داد که فقط سود نصیب آنها خواهد شد، نه ضرر. افزایش قیمت نفت بسود روسیه صادر کننده نفت است ولی از طرفی تجزیه ایران ممکن است ارتباط ترانزیتی روسیه با دریای آزاد جنوب ایران را مسدود کند. با مطمئن کردن روسها از اینکه اقلیم قشقایی قصد یکی شدن با آذربایجان را دارد و مرزهای آذربایجان کبیر از قفقاز تا خلیج فارس ادامه خواهد داشت، آنها نباید نگران جاده ترانزیت باشند زیرا آذربایجان مسیر ترانزیت آنها خواهد شد و این یک برگه برنده بزرگ برای تورکان است، زیرا روسیه به تورکان نیازمند خواهد بود و در چانه زنیهای بین المللی میتوان استفاده کرد. اسرائیل نیز از تجزیه ایران، کشوریکه خواهان محو اوست راحت خواهد شد. البته باید توجه کرد که اسرائیل از چریکهای اکراد برای پیشبرد منافع خود در چهار کشور ایران، ترکیه، سوریه و عراق سود می برد و اکراد با پشتیبانی اسرائیل عرض اندام میکنند. تورکان باید با نزدیک شدن به اسرائیل و تشویق اسرائیل به فاصله گرفتن از اکراد و همکاری با تورکان، اکراد را تضعیف و موقعیت خود را قوی کنند. اسرائیل باید بین تورکان و اکراد یکی را انتخاب کند. این مطلب را باید صریحاً بگوش اسرائیل رساند.
توجه: هیچ کشوری در جهان تجزیه نمیشود مگر آنکه دنیا صدای تجزیه طلبان آنجا را بشنود و برای قبول استقلال طلبان جدید آماده شود. ایران تجزیه نخواهد شد مگر آنکه دنیا صدای استقلال طلبان ایرانی را بشنود و همکاری کند. پس باید از هم اکنون بر طبل تجزیه طلبان تورک کوبید و دنیا را با اهداف خود آشنا کرد. کسانیکه با زبانهای مختلف آشنایی دارند ولو بزبانهای نه چندان مهم، دست به قلم برند و ندای تجزیه طلبان ایرانی را بگوش دنیا برسانند. اساتید تورک که در دانشگاههای مهم جهان استاد هستند، با کشورهائیکه از تجزیه ایران سود میبرند تماس بگیرند و منافع آنها و خودمان از تجزیه ایران را تشریح کنند. هرگونه کمک جهانی ولو اندک غنیمت است و هر گونه ضربه بر علیه شوونیسم فارس مؤثر.
این را به یاد داشته باشیم که ما تورکان حتماً از استعمار شوونیسم فارس آزاد خواهیم شد ولی چه بهتر که با همکاری جامعه جهانی، اینکار را از راه ساده و کم هزینه انجام دهیم.
نویسنده: ارسلان قشقایی
تیتر اصلی (علل ناکامی استقلال طلبان ملل غیر فارس ایرانی چیست؟) به دلایل فنی کوتاهتر شد.