فشار دستگاه های امنیتی ایران بر اعضای خانواده فعال احوازی مهدی هاشمی

در راستای سیاست های فشار نیروهای امنیتی ایران بر فعالان احوازی با هدف بازداشتن آنها از فعالیت، و در آخرین اقدام از این نمونه، خواهر فعال احوازی مهدی

مهدی هاشمی

هاشمی هنگام ورود به فرودگاه طهران توقیف و برای چندین ساعت مورد بازجویی قرار گرفت.

مسئولان امنیتی فرودگاه خمینی تهران، پس از توقیف خانم حمیده هاشمی برخوردی اهانت آمیز با وی داشته و او را با سیلی از اتهامات روبرو ساختند. خانم هاشمی به منظور دیدار با والدین خود از آلمان به ایران سفر کرده بود.

طی روزهای بعد اطلاعات احواز چندین بار با حمیده تماس گرفته و او را تهدید کردند. خانم هاشمی که از ناراحتی قلبی رنج می برد و وضعیت سلامتی اش مستقر نیست در اثر این تماس های مکرر دچار رعب و وحشت گردیده.

چند روز بعد، حمیده به اطلاعات تهران فراخوانده شد و در آنجا برای چندین ساعت مورد بازجویی قرار گرفت. طی این بازجویی، که بر فعالیتهای مهدی هاشمی متمرکز بود، حمیده با توهین های مستمری روبرو شد و به شدت تحت فشار قرار داده شد تا اطلاعات خواسته شده درباره برادرش را تقدیم اطلاعات کند. حمیده با وجود اعلام بی اطلاعی اش از فعالیتهای برادرش، اما با سیل اتهامات و توهین ها مواجه شده است.

طی روزهای بعد از بازجویی نیروهای امنیتی بارها با خانم هاشمی تماس گرفته و از وی خواسته اند تا تهدیدات را به اطلاع برادرش برساند و همچنین از وی بخواهد که به تماسهای اطلاعات پاسخ بدهد. درپی عدم اهتمام مهدی هاشمی به تماس های تلفنی اطلاعات و پاسخ ندادن به تماسهای شان، اطلاعات برای چندمین بار با حمیده تماس گرفته و تهدید کردند که با محل کار مهدی و همسرش هیفا اسدیان تماس خواهند گرفت و با ارائه “معلومات” آنها را از کار بیکار خواهند کرد و زندگی شان را به خاک سیاه خواهند کشید.

حمیده خود هیچگونه فعالیتی ندارد و تنها به دلیل فعالیتهای برادرش تاکنون چند بار از سوی سازمان اطلاعات در احواز توقیف و بازجویی شده است. این اولین باری نیست که خانم هاشمی مورد تهدید و بازجویی قرار می گیرد؛ در سال ۲۰۱۷ زمانی که حمیده قصد ملحق شدن به همسرش در آلمان را داشت، نیروها امنیتی با توقیف اوراق وی سبب شد تا به دلیل تاخیر سفارت آلمان درخواست الحاق به همسر را رد کند تا حمیده و فرزندانش به مدت چهار سال جدای از پدر خانواده بمانند.

در سال ۲۰۱۷ حمیده تنها یک ماه بعد از عمل قلب باز، به اطلاعات فراخوانده شد و به مدت چندین ساعت مورد بازجویی قرار گرفت و تهدیدات شدید سازمان اطلاعات علیه مهدی هاشمی و خانواده اش را متوجه حمیده کردند. در این بازجویی دستگاه اطلاعات از هرگونه تهدیدی کوتاه نیامده و از قتل مهدی تا ربودن وی و سیاه کردن روزگار کل خانواده پدری آقای هاشمی در احواز، همگی به حمیده ابلاغ شد. وضعیت سلامتی نامستقر خانم هاشمی دست آویزی شده است برای دستگاه اطلاعات، تا بواسطه فشار آوردن بر وی، برادرش را تحت فشار قرار دهند.

البته فشار بر خانواده آقای هاشمی فقط محدود به این موضوع نمی باشد؛ بلکه این فشارها از حدود سال ۲۰۱۲ شروع شد. در آن زمان دستگاه اطلاعات در شهر احواز هادی یکی از برادران آقای هاشمی را توقیف کرده و او را مورد بازجویی و تهدید و ارعاب قرار داد. ماموران اطلاعات هادی را با چشمان بسته و دستان بسته در محل کارش بازداشت کرده و به بازداشتگاه اطلاعات بردند. هادی که خود نیز تنها به دلیل فعالیتهای برادرش بازداشت شده بود طی این بازداشت مورد اهانت و تهدید و ارعاب قرار گرفت. وی جهت گرفتن اطلاعات درباره برادرش مهدی به شدت تحت فشار قرار گرفته بود، از جمله این فشارها تهدیدات خطرناک نیروهای امنیت علیه برادرش می باشد، که باعث احساس نا امنی کل خانواده شده بود.

دستگاه اطلاعات بمدت دو سال منزل خانواده پدری هاشمی را زیر نظر داشته و رفت و آمد اعضای خانواده را زیر نظر داشت. همچنین شماری از جاسوسان محلی اش را به بهانه مختلف تحت عنوان میهمان اجباری به سمت این خانواده روانه کرده و تهدیدات غیر مستقیم خود را به خانواده ابلاغ کرده است. ودر راستای فشار بر خانواده هاشمی، عوامل اطلاعات جمهوری اسلامی با نشر تهمت و شایعه سعی در تخریب وجهه این خانواده داشته اند.

در اثر فشارهای مستقیم و غیرمستقیم دستگاه اطلاعات علیه خانواده هاشمی در احواز، چند سال بعد پدر مهدی هاشمی دچار عارضه مغزی شده و دچار معلولیت شده است. همچنین در اثر افزایش فشارها بر این خانواده تاکنون حدود نصف اعضای این خانواده مجبور به ترک وطن شده اند.

تا کنون خانواده خیلی از فعالان احوازی بازداشت و مورد تهدید قرار گرفته اند، و برخی از آنها به خاطر فعالیت بستگانشان در خارج مجبور به تحمل حبسهای طولانی مدت شده اند. به گفته یکی از فعالان، تهدید خانواده های فعالان احوازی چیزی کمتر از شکنجه این فعالان نیست. هر چند خیلی از فعالان علی رغم تهدید خانواده هایشان به فعالیت خود ادامه داده اند، ولی متأسفانه به خاطر سکوت برخی از این آنها،  اطلاع رسانی درستی در این زمینه صورت نگرفته است.