واکنش دولت مرکزی نسبت به انتفاضه ملت عرب احواز
همزمان با انتشار وسیع سند معروف به “نامه ابطحی” در مناطق عرب نشین اقلیم احواز، روشنفکران عرب با مشاهده نارضایتی وسیع مردم سعی کردند تا از بروز هرگونه برخورد شدید جلوگیری به عمل آورند. به همین دلیل نامه های متعددی به شخص محمد ابطحی رئیس دفتر محمد خاتمی نوشتند واز وی خواستند تا موضع خود را نسبت به سند منتشر شده مشخص کند.
از طرف دیگر فعالان عرب با نوشتن نامه هایی به استانداری احواز خواستار معذرت خواهی وی از مردم شده تا بدین وسیله خشم مردم فرونشیند. همچنین جاسم شدیدزاده تمیمی نماینده سابق مردم عرب در پارلمان با نامه نگاری به مسئولان محلی وکشوری از آنها خواست تا متوجه وخامت اوضاع باشند و نسبت به طرح غیرانسانی تغییربافت جمعیتی احواز موضعی واضح داشته باشند.
تا روز آغاز اعتراضات، تمامی تلاش های فعالان عرب با بی توجهی مسئولان محلی وکشوری روبرو شد. محمد ابطحی تا قبل از شروع اعتراضات به هیچ یک از نامه ها پاسخ نداده وسکوت اختیار کرد. این بی توجهی مرکز سبب وخامت بیشتر اوضاع شد ومردم متوجه شدند که مسئولان نظام هیچ باکی از خشم آنها ندارد. اینچنین بود که انتفاضه ۲۰۰۵ شروع شد.
انتفاضه گسترده ملت عرب و بازتاب وسیع جهانی آن، مسئولان را شگفت زده ساخت. مسئولان محلی وکشوری مثل همیشه نیروها وکشورهای خارجی را متهم ساختند که باعث تظاهرات مردم احواز شده اند! آمریکا وانگلیس واسرائیل وکشورهای اروپایی از یک سو و پادشاهی عربی سعودی ونیروهای سنی و وهابیت از طرف دیگر مورد اتهام جمهوری اسلامی (اصلاح طلب و محافظه کار) قرار گرفتند.
در چارچوب داخلی نیز اصلاح طلبان با استناد به نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری، جناح راست ومحافظه کاران را مسئول این حوادث معرفی کردند. حقیقت این اتهام روشن نبود. اینکه جناح راست به انتشار یک سند واقعی متهم شده است یا یک سند جعلی، مشخص نشد.
نکته مهمی که در اظهارات مسئولان کشوری در رد نامه ابطحی به چشم می خورد این است که تقریبا تمامی آنها آن را جعلی خواندند اما آنها به هیچ وجه سیاست مورد اشاره را رد نکردند. تنها در اظهارات یک یا دو تن از مسئولان آمده است که محتویات نامه محقق نشده است و این نشانه جعلی بودن نامه است!
برخلاف گفته های مسئولان تمامی بندهای این نامه کاملا به اجرا در آمده و تطبیق شده است وواقعی بودن این نامه خود یکی از عوامل اصلی تحریک بخش وسیعی از جمعیت عرب های احواز است. سلب دهها هزار هکتار زمین کشاورزان عرب، مهاجرت دهها هزار کارمند وکارگر غیرعرب به این اقلیم وافزایش شدید نسبت حاشیه نشینی عرب ها وبالابودن نسبت بیکاری در میان عرب ها خود نتیجه های کاملا منطقی ومحتمل سیاست های ذکر شده در این نامه ضد بشری است.
از اقدامات مسئولان اطلاعات استان که در اولین روزهای انتفاضه صورت گرفت، حمله آنان به بدنه نیمه جان، باقی مانده از حزب غیررسمی وفاق و سایر موسسه های فرهنگی و تشکل های مدنی بود.
اطلاعات گمان می کرد که با این کار مسببان حوادث را در دست خود دارد. گروههایی که در نشست اطلاعات در تالار شهر احواز شرکت کردند، فردای نشست بیانیه صادر کرده ومسئولیت انتفاضه را از خود دور کرده و یا بسان گروهک آفاق که بخشی انشعاب شده از وفاق است، انتفاضه را آشوبگری خواندند. این امر نشان داد که انتفاضه بسیار عمیق تر از آنست که اطلاعات گمان می کرد.
انتشار وسیع بیانیه های یک حزب سیاسی عرب احوازی در سطح شهرهای احواز ودعوت مردم به اعتراض مسالمت آمیز در هفته قبل از آغاز انتفاضه و در هفته های بعدی حکایت از آن داشت که انتفاضه اعتراضی است مردمی که به واسطه نیروهای سیاسی داخلی سازمان دهی شده بود.
با ناکام ماندن اطلاعات استان در کشف تشکل سیاسی وفعالان طراح اعتراضات آوریل ۲۰۰۵، دستگاه اطلاعات برای جبران ناکامی اش وسرپوش گذاشتن بر سیاست های ضد بشری جمهوری اسلامی، ناگزیر شد تا به شیوه همیشگی خود متوسل شود.
به همین منظور روزنامه نگار ومبارز سیاسی عرب احوازی یوسف عزیزی بنی طرف توسط اطلاعات بازداشت. با بازداشت بنی طرف وزیر اطلاعات اعلام کرد که عاملان اصلی نا آرامی های احواز بازداشت شده اند. پروژه اطلاعات برای قربانی کردن بنی طرف به عنوان مسبب اصلی این حوادث از طرفی با مقاومت شخص بنی طرف در زندان انفرادی اطلاعات متوقف شد و از طرف دیگر اعتراضات سازمان یافته در ماه های پس از انتفاضه ادامه یافت.
تحقیقات بعدی جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز روشن ساخت که سازمان اطلاعات اقلیم احواز با پافشاری گروهی از دانشگاهیان عرب ستیز همچون حمید احمدی، احمد نقیب زاده، بهمن آرمان و…. اقدام به بازداشت بنی طرف کرده اند.
اعتراضات گسترده مردمی در انتفاضه آوریل ۲۰۰۵ و درسال های پس از آن نشان داد که مسئولان نظام چه اصلاح طلب و چه محافظه کار به هیچ وجه به سیاست های ضد بشری نظام که هویت وکیان ملت عرب احواز را مورد هدف قرار داده است موضعی ولو بی طرفانه از خود نشان نداده، بلکه در پیشبرد سیاست های عرب ستیزانه نقش بسیار موثری داشته اند.
نویسنده: مهدی هاشمی
اطلاعات ذکر شده در این نوشته در سه سال گذشته جمع آوری شده و درآرشیو جنبش نگهداری شده است.