علی ساعدی فعال عرب احوازی محکوم به دوبار اعدام و۱۷ سال حبس
پادماز: اداره اطلاعات احواز علی ساعدی فعال عرب احوازی را به مدت بیش از دوسال درزندان انفرادی حبس کرده وتحت بدترین شکنجه ها وبدون داشتن حتی وکیل تسخیری، بواسطه سه بار تغییر قاضی پرونده وپرونده سازی علیه وی، او را به دوبار اعدام و۱۷ سال حبس محکوم کرده است. حکم صادره علیه این فعال عرب هم اکنون دردیوان عالی کشور دردست بررسی است.
علی ساعدی فرزند قاسم در شهریور ١٣٨۶ توسط اداره اطلاعات احواز بازداشت وسپس به دو اعدام و ١٧ سال حبس محکوم شده است. و پرونده این فعال عرب اکنون در دیوان عالی کشور دردست بررسی است. این فعال عرب همراه با چند نفر دیگر طی سه سال ( ٨۶ تا ٨٨ شمسی) توسط سه قاضی و در سه شعبه مختلف در دادگاه انقلاب احواز محاکمه شدند. در ابتدا “قاضی محمودی ” سپس قاضی ” نورآبادی” و در نهایت قاضی ” تورَک” در شعبه یک دادگاه انقلاب احواز، این افراد را محاکمه کردند.
در ابتدا اتهامات نسبت داده شده به آنها محاربه باخدا، تبلیغ علیه نظام، ارتباط با بیگانه، اقدام علیه امنیت کشور و شرکت در ترور امام جماعت مسجد فاطمه الزهرا احواز، هشام صیمری بود. دو قاضی اول نتوانستند اتهامات نسبت داده شده را ثابت کنند. به رغم پرونده سازی اداره اطلاعات احواز و نفوذ آنها در سیستم قضائی وانتخاب قاضی دیگر، اما ” تورک” قاضی جدید پرونده در شعبه یک دادگاه انقلاب احواز نتوانست کل اتهامات را به متهمان این پرونده نسبت دهد. یوسف لفته پور، ماهر مهاوی، ماجد فراری پور ، احمد ساعدی ، دعیر مهاوی، ولید نیسی و علی ساعدی متهمان این پرونده هستند که قاضی “تورک” به استناد اتهامات اقدام علیه امنیت کشور، تبلیغ علیه نظام و ارتباط با بیگانه برای هر کدام از آنها چهار سال حبس درنظرگرفت، به استثنای علی ساعدی که به دو اعدام و ١٧ سال حبس محکوم شد. حکم علی ساعدی هم اکنون در دیوان عالی کشور دردست بررسی است.
با وجود اینکه متهمان این پرونده محکومیت خود را به اتمام رسانده اند و آزاد شده اند، اما متهم ششم علی ساعدی با پافشاری اداره اطلاعات و پرونده سازی آنها علیه این فعال عرب در پشت میله های زندان کارون روزهای سختی را می گذراند. برای شرح بعضی از جزیئات این پرونده مختصری از صحبتهای یکی از شهود این پرونده را نقل می کنیم:
در مورد وضعیت معیشتی و زندگی “علی ساعدی ” یکی از هم پرونده های وی می گوید”وضعیت زندگی خانواده علی خیلی ضعیف است و او قبل از دستگیری برای ادامه تحصیلاتش در بازار کار می کرد از جمله خرید و فروش خرما و غیره؛ تا از این طریق بتواند هم به خانواده اش کمک کند و هم درس بخواند. علی به این نتیجه رسید که برود سوریه و در آنجا کار کند، اما طولی نکشید که اطلاعات بر خانواده وی فشار آورده و او را مجبور به بازگشت کرده و بازداشت کردند. وضعیت مالی خانواده ” علی ” طوری است که حتى کسی هم دنبال پرونده وی را نگرفت و از همان روزهای أولیه دادگاه تا الان، پرونده وی وکیل ندارد و در دادگاه انقلاب حتى وکیل تسخیری هم برای وی تعیین نشده است”.
این شاهد می گوید” فعالیتهای ما در حد روشنگری مردم نسبت به حقوق شان بود و اتهامی که به خاطر آن بازداشت شده بودیم ترور امام جماعت مسجد، هشام صیمری، بود. بعد از شکنجه های شدید و گذراندن ماه ها در سلول های انفرادی اطلاعات، نهایتا از این اتهام مبرى شدیم اما با إصرار ماموران اطلاعات و پرونده سازی های آنها باز هم هر کدام ۴ سالی در زندان بسر بردیم تا اینکه آزاد شدیم بجز علی ساعدی که تاکنون در زندان کارون بسر می برد”.
این شاهد در مورد نحوه بازداشتش می گوید” هر کدام از افراد این پرونده در تاریخ های مختلفی با اختلاف دو یا سه روز بازداشت شدند. بعضی در منزل و بعضی بوسیله تماسی با شخص یا با خانواده او، و معرفی خود به اداره اطلاعات، بازداشت شدند. علی ساعدی که برای کار به سوریه رفته بود با فشار بر خانواده وی از سوریه برگشت و در فرودگاه تهران بازداشت و برای ۵ روز در زندان اوین بود”. این شخص افزود: ” در حین کشته شدن هشام صیمری، علی ساعدی در سوریه بود و بقیه افراد از جمله من هنگامی که در اطلاعات ازما بازجویی می کردند از قضیه کشتن هشام صیمری با خبر شدیم. در ضمن در تاریخ حادثه ترور، یکی از متهمان این پرونده در خدمت سربازی بود”.
از نحوه شکنجه، این شاهد که فعلا نخواست نامش فاش شود می گوید” ماه ها در سلول های انفرادی تحت شدیدترین شکنجه ها بودیم و یکی از افراد این پرونده بر اثر این شکنجه ها روانی شد و الان بعد از خروج از زندان تحت معالجه است. بعضی افراد این پرونده ۱۵ یا ۱۸ ماه و بیشتر مثلا ” علی ساعدی” دو سال و هشت روز رادر سلولهای انفرادی اطلاعات گذراند”. این زندانی سابق افزود: “ساده ترین شیوه شکنجه به اجبار بلعیدن برگهای بازجویی بود و حتى یکی از افراد این پرونده با کابل بر آلت تناسلیش می زدند”. این شخص گفت: “بدون رحم شکنجه می کردند و به ما می گویند شما با اسرائیل ارتباط دارید و وهابی شده اید و باید ریشه شما را از بین ببریم. به اتهام ارتباط با اسرائیل و گرایش به تسنن بدجوری شکنجه شدیم. موقعی که ما را به زندان کارون منتقل کردند از این اتهام ها تعجب کردیم واینکه چرا به ما این تهمت ها را نسبت داده اند؟! شکنجه طوری بود که دهان شخص را می بندند تا صدای جیغ کشیدن بیرون نرود. این شاهد می گوید: “بدلیل شکنجه شدید و جراحات کمرم روزهای عدیدی درحالی که روی شکمم می خوابیدم غذا می خوردم و تا شش ماه آفتاب ندیدم”.
در مورد نحوه دادرسی و محاکمه، این زندانی می گوید: “در طول سه سال از ٨۶ تا ٨٨ با فشار اطلاعات سه بار قضات را عوض کردند و اداره اطلاعات احواز بر اعدام ما پافشاری می کرد تا اینکه آخرین قاضی ” تورَک” حکم چهار سال حبس برای ما صادر کرد”. وی افزود: “جلسه دادگاه هر کدام از ما حدود نیم ساعت بود بعضی از افراد این پرونده وکیل تسخیری داشتند و بعضی هم نداشتند مانند “علی ساعدی ” که حتى وکیل تسخیری هم نداشت. او اضافه کرد: “شکنجه را به قاضی نشان می دادیم مثلا من به قاضی ” نورآبادی ” شعبه ٣ کمرم را نشان دادم، وی به من گفت چهارتا کتک خوردی مگر چی شده!”.
سابقه امام جماعت به قتل رسیده:
هشام صیمری درماه نوامبر ۱۹۸۸ توسط دستگاه امنیتی کویت به دلیل ارتباط با وزارت اطلاعات ایران بازداشت و در دادگاه بدوی به اتهام تجسس برای جمهوری اسلامی ایران و ارتباط با وزارت اطلاعات محکوم به اعدام شد. حکم اعدام صیمری به حبس ابد و بعد از آن به ۱۵ سال حبس تبدیل شد. در هنگام حمله عراق به کویت در سال ١٩٩٠، نیروهای برون مرزی وزارت اطلاعات ایران او را همراه چند نفر دیگر که عامل انفجار کاروان امیر کویت بودند، را از طریق شلمچه فراری دادند. صیمری در سال ١٣٧٧ پایگاه بسیج و مرکز جمع آوری اطلاعات در مسجد فاطمه زهراء کوی علوی شهر احواز را تأسیس کرد وهمزمان بر بیست مسجد کوی علوی نظارت داشت. وی درچهارم تیرماه سال ۱٣٨۶ توسط عوامل ناشناس در احواز به قتل رسید.
فعالان حقوق بشر احوازی با استناد به محرومیت علی ساعدی از حق داشتن وکیل وتغییر قاضی پرونده از سوی اداره اطلاعات وهمچنین شکنجه شدید این متهم وپرونده سازی اطلاعات علیه وی، ازتمامی نهادهای مدافع حقوق بشر درخواست همکاری ودفاع ازاین فعال عرب کرده اند.
