در : صفحه اول » حقوق بشر » گفتمان مرد سالار یا گفتمان فمینیسم

گفتمان مرد سالار یا گفتمان فمینیسم

منبع: نشریه دانشجویى التراث – ۱۳۷۹/۹/۲۳

Untitled-21

مطلبی از محمدعلی عموری نژاد زندانی سیاسی عرب محکوم به اعدام. این زندانی سیاسی هم اکنون در زندان کارون اهواز در انتظار اجرای حکم اعدام به سر می برد.

حقوق انسان مسئله ای است که در فکر اسلامی همانند سایرافکارانسانی دیگرمطرح است واین حقوق درابعاد مختلف سیاسی، مدنی، حقوق جنسی وغیره عنوان میشود. درجامعه کنونی ایرانی می توان گفت که شعار حقوق انسان ازشعارهای رایج است که توجه روشنفکران ودانشجویان را به خود جلب کرده است. اما ازخلال این مباحث به بعضی از حقوق انسانی کمتر توجه شده است از جمله مسئله ” حقوق زن ” در جامعه، که هنوز در پرده تحجر مانده است و بعلت اختلاط این مسئله با پاره ای اخلاقیات و دیانات، بعنوان منطقه “تفکر ممنوع ” مطرح می شود و کمتر به آن توجه می شود .

بطور کلی درباره نظام های انسانی پیش فهم ها و برداشتهای مختلفی وجود دارد واین مسئله را می توان هم در بعد مکانی و هم در بعد زمانی، مشاهده کرد. پیش فهم های موجود در هر اجتماع، قوانین و نظام های انسانی آن جامعه را پایه ریزی می کند که شامل نظام های سیاسی ، اقتصادی و نظام خانواده می باشد.

در نگاهی تاریخی به مسئله زن در جامعه و روابط زن و مرد درخانواده می توان به این قضیه پی برد که ساختار اجتماعی و نوع جوامع بشری در سیر جوامع ، از جامعه متکی بر شکار و بوستانکار تا جامعه صنعتی و مدرن است که اساس روابط و قوانین زن و مرد را در جامعه تشکیل می دهد البته بحث در زمینه گستره وسیعی دارد و جامعه شناسان نظرات مختلفی را ارائه می دهند و هر کدام اساس این تغییرات را فاکتورهای معینی مطرح می کنند . در بررسی این مسئله در فکر اسلامی و جوامع اسلامی لازم است که به نظرات بعضی از اندیشمندان اسلامی اشاره کرد . بعضی از این اندیشمندان منجمله جلال الدین دوانی و خواجه نصیر طوسی این نظر را دارند که خانواده ، ” نظامی طبیعی ” دارد و تقسیم کار در درون خانواده و در خارج از خانه نیز بر اساس همین نظام طبیعی صورت می گیرد و در واقع تمام حقوقی که به زنان و مردان تعلق می گیرد یا از آن سلب می شد باید از آن نظام طبیعی تبعیت کند. مرحوم مطهری،۱ از افرادی است که نظرات آن متأخران فلسفه اسلامی را تأیید می کند و در بررسی نظام خانواده، آنرا نظامی طبیعی و ثابت در نظر می گیرد. نظامی که دارای روابط و قوانین ثابت وازلی می باشد.

اما پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که آیامی توان همچنین نظامی تدوین کرد که پاسخگوی نیازهای جوامع مختلف باشد؟

در مقابل این نوع طرزفکر، تفکری که در عصر حاضر رواج پیدا کرده، قرار می گیرد. تفکری که اساس آن متغیر بودن نظام های انسانی و عدم ثبات آنهاست. عدم ثابت بودن روابط انسانی چه در نظام های سیاسی و یا نظام اقتصادی و نظام خانواده .

در بررسی روابط اجتماعی جوامع مختلف، با نظام های اقتصادی متفاوت می توان به این نتیجه رسید که مهمترین مسئله در تشکیل نظام های خانواده متفاوت، نظام اقتصادی آن جامعه می باشد. بعنوان مثال : در نظام اقتصادی قبیله ای، استقلال مالی زن و بچه ها از بین رفته و در نتیجه یک وابستگی کامل به پدر خانواده ایجاد می شود و پایه و اساس یک نظام پدر سالارانه و مرد سالار در آن قبیله و خانواده ایجاد می شود اما در یک نظام اقتصادی مدرن این وابستگی از بین می رود و افراد آزادی و استقلال مالی بیشتری پیدا می کنند . در یک نظام مدرن بخاطر اینکه فردگرایی خیلی ترویج داده می شود و رشد می کند هر کدام از افراد می توانند مهارتی را کسب کنند و دیگر پدر خانواده نمی تواند آن سلطه خاص خودش را داشته باشد چون در نظام قبیله ای همه هنرها و همه مهارتها در اختیار آن پدر و آن حاکم بود ولی در یک نظام مدرن همه افراد به سوی تحصیل علم و کسب مهارت کشیده می شوند. طبیعتاً استقلال مالی هم پیدا می کنند و این استقلال اقتصادی، آزادی هم به همراه دارد واین آزادی، آن سیطره پدر را می شکند و از بین می برد. در بررسی تاریخی و خصوصأ تاریخ اسلام به این نکته پی خواهیم برد که زمان نزول قرآن نیز جامعه ای قبیله ای بوده که اکثر مردمان آن منطقه زندگی قبیله ای و کوچ رو داشتند. در نتیجه برحسب شرایط موجود و مقتضیات زمان، اسلام نظام خانواده خاصی را ترویج داد. البته پیامبر پاره ای از مقررات ظالمانه نسبت به زنان را درآن زمان کاست و از ظلم زمانه به سمت ” عدل زمانه ” پیش رفت. از بی حد و حصر زوجات کاست، با بی ارزش تلقی شدن زن مبارزه کرد و به آن ارزش یک زن بدوی را داد، در ارث تعدیلهایی قائل شد و الخ. خلاصه آنکه نابرابریهای شدیدی را که در آن زمان علیه زنان وجود داشت، متناسب با فهم و درک آن روز از “عدالت” تغییرداد و به سوی “عدل زمانه” حرکت کرد که حاکی از آن است که مقدار تغییراتى که ایشان ایجاد کرده، نهایت تغییرات ممکن نیست. آن تغییرات در آن زمان مفهوم و مقدور بوده و در آن زمان هم صورت گرفته است . پیام اصلی آن تغییرات این است: نا برابریهای دیگری نیز که در طول تاریخ بر زنان تحمیل می شود باید برطرف شود. این پیام کلی حرکت پیامبر است.۲

در جامعه ما و بطور کلی در جوامع اسلامی مسائل معرفت شناسی مطرح شده و می شوند و این مسائل هستند که نه فقط در ایران بلکه در درون جوامع اسلامی دیگر نیز مطرح هست همانطور که در مصر اولین با بصورت نقد معرفت شناسی مرد سالارانه توسط ” قاسم امین ” مطرح شد و با نوشتن کتبهای ” آزادی زنان” ۱۸۹۹ و “زن جدید” ۱۹۰۰ جرقه فمینیسم را در مصرشعله ورتر کرد و غوغایی را در بین محافظه کاران برپا کرد. قاسم امین مسائل مربوط به آموزش و پرورش زنان (البته نه در سطحی به پیشرفتگی مردان)، آزادی و تساویی (به استثنای مورد تعدد زوجات)، حق کارکردن زنان برای تضمین آزادی را مطرح کرد. در اولین کتابش، استدلالهایش را بر مبنای قرآن و اصول دینی قرار داده بود، ولی در دومین کتاب خود به جای تفسیری لیبرایی از مذهب، به عقل و منطق روی آورد.۳

از متفکرانی که بعد قاسم امین، ” پدر نهضت آزادی زن در جهان اسلام ” این نهضت را ادامه دادند، می توان به هدی شعراوی، فاطمه المرنیسى و نوال السعداوی و دیگران اشاره کرد که هر کدام به نوعی و در حیطه کاری مشخص چه از لحاظ معرفت شناسی یا جامعه شناسی و یا روانشناسی به مسئله تساوی حقوق زن و مرد نگاه کرد.

فمینستها با این بینش که مرد سالاری است که زنان را سرکوب می کند نه اسلام، وجه تمایزی بین مرد سالاری و اسلام قائل شدند. متفکران فمینیسم معتقدند تفاسیرسنتی از اسلام ساخته ایدئولوژی های تاریخی هستند . یعنی تفاسیر سنتی مخلوق ایدئولوژی های سنتی هستند . تفسیرهای مختلف شیعی، اشعری و معتزله از قرآن، مخلوق ایدوئولوژی های شیعی، اشعری ومعتزله است وآن نظام های ایدئولوژیک برای آنکه مشروعیت خود را تحکیم و اثبات بکنند این تفاسیررا ایجاد کردند( آفریدند). بنابراین ما حق داریم که آن ایدئولوژی های تاریخی را نقد بکنیم و تفسیری جدید براساس ایدئولوژی تساوی بین زن و مرد ارائه دهیم. ایدئولوژی مرد سالار بود که اساس تفکر و اساس تفسیر متون اسلامی، در نظام های ایدئولوژیک مرد سالار را تشکیل می داد اما در نظام های مدرن، نظام های مبتنی بر تساوی، نظام هایی که در آنها استعداد افراد در فراگیری مهارت است که به آنها جایگاه اجتماعی می دهد دراین چنین نظام هایی دیگرآن تفسیر کارساز نیست و تفکر نسبت گرایی جامعه مدرن است که اساس تفاسیر جدید را بنا میکند.

در نگاهی به مسئله زن در قرآن و تفسیرهای مختلفی که از آن در زمانهای متعدد ارائه شده است حاکی از آن است که این مسئله میدانی برای تاخت و تاز اندیشه است و بر اساس نیازهای موجود در جامعه و ایدئولوژی آن جامعه تفسیر متفاوتی با تناسیر دیگر مطرح می شود.

از جمله مسائل مورد جدال در قرآن، درمورد زن و حقوق آن در جامعه می توان به موارد ارث، شهادت دادن، تعدد زوجات، طلاق و …. اشاره کرد.

در مورد مسئله شهادت زن در قرآن شهادت دو زن را برابر شهادت یک مرد۴ عنوان می کند که با توجه به آیه مذکور مشهود است که شهادت دو زن وسیله ای برای برطرف کردن اشتباه وفراموشکاری زن اتخاذ شده است. ولی آیا اشتباه امری ذاتی برای زن است و آیا مختص زن است؟ در نگرشی روانشناسانه به موضوع، به این نتیجه می رسیم که اشتباه و فراموشکاری مختص ذات زن و مرد است و تنها مختص زن نیست اما کثرت اشتباه ذکرشده درقرآن به وضعیت اجتماعی دوران صدراسلام برمی گیرد که به زن جایگاه اجتماعی فراموشکار و خطاکار میدهد. اما پرسشی که در این مقطع مطرح می شود این است که، آیا این تفسیررا برای زنی که در جامعه مدرن صنعتی در دوشادوش مرد حرکت میکند میتواند مورد قبول واقع شود ؟!

مسئله دوم که در اینجا ذکر می شود؛ ارث است که سهم زن در ارث نصف سهم مرد ذکرشده است.۵و این تدبیری بود که بعضی از قبائل عرب به آن عمل می کردند در صورتی که بعضی از قبائل به طور کلی زن را از ارث محروم میکردن و این مسئله ارث، عقلانیت خود را در جامعه قبیله ای به این صورت پیدا میکرده که ارث دادن به زن از اموال عمومی قبیله (زمین و علفزار)، باعث بروز جنگهایی بین قبیله های مختلفی می شد؛ معمولا این جنگها وقتی صورت می گرفت که زن حامل ارث با قبیله ای دیگر ازدواج میکرد و به ارث رسیدن آن اموال به زن یعنی به ارث رسیدن آن اموال به قبیله شوهرش می باشد و از طرف دیگر آن اموال، اموال عمومی قبیله میباشند. در ان شکی نیست که قرآن به مسئله، نگاهی مصلحت آمیز کرده که از بروزاختلاف و درگیری جلوگیری کند و حد واسط راه حل را اختیار کرد. حکم اسلام اگر ان موانع و آن نظام قبیله ای از بین برود در مورد این مسئله چه خواهد بود و اگر ان موانع برطرف شوند این اموربه اصل خود باز نمی گردند که اصل همان تساوی حقوق زن و مرد است.

با تبحر در دو نمونه ذکر شده در بالا، از قوانین و مقررات اسلامی در روابط زن و مرد می توان به این نتیجه رسید که “اساس روابط و مقررات را نیازهای جامعه، پی ریزی می کنند”.

منابع :

*فمینیسم : نظریه تساوی حقوق بین زن و مرد درزمینه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی .

۱- “نظام حقوق زن در اسلام” ، مرحوم مرتضی مطهری

۲- برای تفصیل این مطلب به کتاب “نقدی بر قرائت رسمی از دین” ، نوشته محمد مجتهد شبستری مراجعه شود

۳- سیمای زن در جهان ؛ “مصر” ، محقق شیده شادلو

۴- صوره بقره ، آیه ۲۸۲

۵- سوره نساء ، آیه ۱۱

*محمدعلی عموری زندانی سیاسی عرب محکوم به اعدام، هم اکنون در زندان کارون اهواز به‌سر می‌برد.

.

تمام حقوق نشر متعلق به وب سایت پادماز است. مطالب منتشرشده در وب سایت پادماز ضرورتا بیانگر رویکرد جنبش ملی دموکراتیک عرب الاحواز نیست.

الصعود لأعلى